Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
كوه‌هایی که موزه شدند
فرشید سامانی

مجموعه عکس
 یونانیان و رومیان علاقه زیادی به تاریخ‌نگاری داشتند. مثلا هرودوت که لقب پدر مورخان را یدک می‌کشد، چنان تاریخ مفصلی را به نگارش درآورد که مجلس یونان پاداش هنگفتی را برایش در نظر گرفت.

بعدها توسیدید و گزنفون و کتزیاس و.... این راه را پی گرفتند و نگذاشتند که رشته تاریخ‌نگاری یونان از هم گسسته شود. اخلاف رومی اینان نیز چنین بودند و چنین کردند.

در ایران باستان البته، چنین خبرهایی نبود. از آغاز سلطنت مادها تا پایان کار ساسانیان، حدود۱۳۵۰سال طول کشید، اما هرچه در این دوره طولانی غور می‌کنیم، نه اثر تاریخی مکتوب مستقل و درخشانی را می‌یابیم و نه به نام هیچ مورخ برجسته‌ای – ولو این که اثرش از بین رفته باشد- برمی خوریم.

تاوان چنین وضعیتی این است که با وجود آگاهی از خصومت مورخان یونانی و رومی با ایرانیان، ناگزیریم تاریخ خود را از لابلای نوشته‌های آنها بازخوانی کنیم و مثلا بپذیریم که آن همه فتوحات داریوش و خشایارشا در آسیای صغیر و یونان ناچیز بود، اما یک قلم پیروزی یونانیان در ماراتن فتح الفتوح تاریخ جهان باستان است!

با این حال، نبود مورخان برجسته در ایران باستان، بدین معنا نیست که هیچ روایت ایرانی از تاریخ این دوران نداریم. شاهان ایران را عادتی دیگر بود. آن‌ها در شرح اقدامات و فتوحات خود هیچ کسی غیر از خودشان را صاحب صلاحیت نمی دانستند.

داریوش به هیچ مورخی فرمان نداد که شرح کارهایش در فرونشاندن آشوب‌های داخلی و برقراری امنیت را بنگارد. بلکه شخصا دست به کار شد و آن چه را رخ داده بود، روایت کرد؛ آن هم نه روی الواح گلین یا پاپیروس‌های مصری بلکه بر سینه کوه؛ و این شد کتیبه بیستون که بزرگترین سند تاریخ باستان از زبان ایرانیان است.

جانشینان او از فرزندش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر گرفته تا بعدتر که نوبت اشکانیان و ساسانیان رسید، همین رویه را در پیش گرفتند و الواح گلین و زرین و سیمین یا سینه صخره‌ها یا حتا حاشیه ظروف سفالین و فلزی را به دفتر تاریخ تبدیل کردند.

شاهان ساسانی ذوق بیشتری به خرج دادند و روایت خود از تاریخ را به شکل تصویری درآوردند. شاپور اول به جای آن که بنویسد چگونه سپاه عظیم روم را شکست داد و چگونه امپراتور روم را با خواری تمام به اسارت گرفت، صحنه زانو زدن امپراتور و زاری و التماس او را به شکل نقش برجسته‌های بزرگ در دل کوه نقر کرد.

طبیعتا دیدن این صحنه برای هرکس قابل فهم و بسیار تأثیرگذارتر از یک نوشته خشک و خالی بود. در دوره جدید نیز فهم این نوع تاریخ‌نگاری مانند خواندن کتیبه بیستون به کشف زبان‌ها و خطوط باستانی نیاز نداشت و حتا آن دهقان ساده که از کنار نقش برجسته‌های بیشاپور می‌گذشت، کمابیش از مضمون آن‌ها سر در می‌آورد؛ هرچند که هویت قهرمانان و ریزه کاری‌های داستان برایش روشن نبود.

بدین‌سان سینه بسیاری از کوه‌های ایران – که گاه مقدس هم شمرده می‌شدند – تبدیل به گالری آثار تجسمی و پیکرتراشی ساسانیان شد: در تاق بستان، در نقش رستم، در نقش رجب، در بیشاپور، در تنگ قندیل و خیلی جاهای دیگر و حالا گذر زمان این گالری‌ها را تبدیل به موزه‌های تاریخ در دامن طبیعت کرده و یکی دو جین کوه و صخره را ضمیمه  دفتر تاریخ ساخته است.

در این موزه‌های کم مانند، فقط شرح اقدامات و فتوحات شاهان ساسانی ثبت و ضبط نشده، بلکه نوع آرایش و لباس شاهان و اشراف زادگان ایرانی هم به تصویر درآمده است.

آن سنگ‌تراشان و هنرمندان گمنامی هم که در نگاه تنگ و مستبدانه شاهان، مجال معرفی در تاریخ را پیدا نمی‌کردند، به گونه‌ای دیگر خود را نشان داده‌اند. آن جا که باد در پیراهن شاپور و بهرام پیچیده و آن حریرهای لطیف را پیچ و تاب داده؛ آن جا که موهای مجعد شاه ساسانی از زیر تاجش بیرون زده؛ آن جا که اندوه و افسوس شکست در نگاه امپراتور روم متبلور شده؛ این هنرمند گمنام ساسانی است که خود را از ورای قرون و اعصار به ما می‌شناساند.  

آلبوم تصویری این صفحه نگاهی دارد به نقش برجسته‌های ساسانی در نقش رستم، نقش رجب و تنگه چوگان. از میان انبوه نقش برجسته‌های این سه مکان، تهیه عکس از نقش برجسته متعلق به اردشیر بابکان در نقش رجب ممکن نشد. این نقش در زمان عکاسی در حال مرمت و پشت داربست بود.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- Reza، 2009/10/07
Great article. Thank you 
- یک کاربر، 2009/10/06
thanks for all the information well done
- ندا، 2009/10/05
بی نظیر بود. ممنون از همگی دست اندرکاران.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.