Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
توت‌ریزان مشـهد
علی فاضلی

مادر می‌گفت قطعش کنید، همۀ حیاط و اتاق‌های خانه را این درخت، با شاخ و برگ‌های بزرگش تاریک کرده. من و پدر اما مخالف بودیم. می‌گفتیم حیف است، به دست خودمان آن را کاشتیم. جلو آفتاب و باد شدید را می‌گیرد، صفایی به خانه می‌دهد، توت‌هایش خوردنی شده. کار به رأی‌گیری کشیده شد. با کمی یارگیری میان برادرها و خواهرها نتیجه به نفع من و پدر تمام شد.

این روزها اگر به چهرۀ شهر مشهد نیک بنگریم، روشن است که قدرت رأی‌گیری ما محدود به حیاط خانۀ خودمان بوده‌است. خانه‌ها دیگر آن شکل و شمایل گذشته را ندارند. خیلی‌ها شاید بگویند یاد آن حیاط‌های بزرگ با آن درخت‌های قطورش به خیر. بهار که می‌شد، می‌رفتیم خانۀ پدربزرگ و مادربزرگ و دلی از عزا در می‌آوردیم. حالا تعداد اندکی از این درخت‌های توت که قدمت‌شان گاهی به قرن می‌کشد باقی مانده‌است، آن هم در حاشیۀ جاده‌ها و خیابان‌های شهر. اواسط اردیبهشت تا اواخر خرداد که فصل باران‌های بهاری‌ست، باران دیگر هم از توت‌های سفید و آبدار در شهر به راه می‌افتد.

یکی را می‌بینی که روی جدول خیابان بر پنجه‌های پایش ایستاده سر در برگ‌های درخت دارد و آخرین تلاشش را می‌کند تا توت آبداری را به چنگ آورد که آن بالا بالاهاست و سماجت می‌کند انگار قصد به دام افتادن ندارد. دیگری اما خم شده و از اسفالت‌های تمیز خیابان آن را برمی‌دارد. آنهایی که به این اندک قناعت ندارند، همراه خانواده با یک چوب بلند برای تکانیدن، یک چادر و ظرف پا به حومۀ شهر می‌گذارند و به سراغ درختان توت می‌روند. وجود درخت‌های بزرگ در برخی محلات باعث آن شده که حتا برخی قسمت‌های شهر برای ابد نام توت به خود بگیرد، مانند "چهارراه درخت توت" واقع در یکی از شهرک‌های اقماری مشهد.

با خودم می‌گویم اگر همۀ ما از اجناسی که از چین می‌آورند گله‌مندیم و ناخرسند، از این یکی انصافاً نباید بنالیم. چینی‌ها برای پر کردن شکم سیری‌ناپذیر کرم‌های ابریشم‌شان قرن‌ها پیش شروع به پرورش درختان توت کردند. این درخت به ایران هم راه یافت که بسیاری از نقاط آن مناطقی گرم و خشک است و مکانی مناسب برای رشد و نمو درختان توت.

معلمی داشتیم که می‌گفت: "نمی‌دانم چرا ما ادای اروپایی‌ها را در می‌آوریم و سعی می‌کنیم همه جا چمن بکاریم. مگر برای آبیاری این چمن‌ها چه‌قدر آب داریم؟ درخت! آقا درخت! چرا درخت نکاریم؟ همه جا آفتاب هست، نیاز به سایه داریم، آب زیادی هم نمی‌خواهد".

نمی‌دانم ، اما حدس می‌زنم منظور استاد از "درخت" همان درخت توت بود. به‌راستی کدام‌مان به یاد دارد که پای درخت توتی یک لیوان آب ریخته باشد؟ بیچاره انگار تمام سال از یاد رفته و تنها وقتی یادش می‌افتیم که فصل توت‌ریزان است.

چه‌قدر این توت‌ها شبیه جوامع ما آدم‌ها هستند. شاهتوت... گویی پس از قرن‌ها هنوز نظام پادشاهی میان‌شان حکم می‌راند. شاهتوت‌ها آخرهای خرداد می‌رسند، انگار به رسم شاهان و ملکه‌ها ترجیح می‌دهند آخرین کسانی باشند که پای در بزم می‌گذارند.

توت انواع گوناگون دارد. در خراسان  به توت دراز و پرآب و شیرین توت رسمی یا هراتی می‌گویند و به توت گرد و کم دانه‌تر توت بخارایی. توت سیاه هم طرفداران خودش را دارد. یک توت دیررس هم هست که بسیار شیرین است و به توت بی‌دانه معروف است. از توت شرابی و شاهتوت هم در کتاب‌ها بسیار یاد شده و به‌ویژه از خواص آن برای آدمیان. در کنار توت خشک‌شده برخی هم توت نارسیده را خشک می‌کنند و مثل گرد غورۀ انگور و سماق، آن را برای ترشی غذا به کار می‌برند. در گذشته شیرۀ توت را هم مثل  شیرۀ انگور می‌گرفتند و از آن مربا و سکنجبین یا سرکنگبین درست می‌کردند.

شاعران هم به توت بی‌توجه نبوده‌اند و در میان شاعرانی که از توت نام برده‌اند می‌توان از فرخی سیستانی و انوری و سعدی شیرازی یاد کرد. سعدی در باره شاهتوت یا توت شرابی می‌گوید: این خون کسی ریخته و یا می لعل است / یا توت سیاه است که برجامه چکیده‌ست.

در گزارش مصور این صفحه به یکی از باغ‌های توت حومۀ مشهد می‌رویم.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- کوه بیرونی، 2012/05/28
سلام دوست گرامی.مطالب زیبای شما را به دید مطالعه گرفتم. مشعل behsood(dot)blogfa(dot)com چشم انتظار شما است.
- یک کاربر، 2011/06/09
بسیار زیبا. حظ کردم. موضوع دم دستی است، اما کمتر نوشته یا گزارشی از آن دیده بودم. ممنون.
- مومو، 2011/06/06
علی جان از مطلبی که نوشتی بسیار تشکر. من را هم به یاد توت خوری های کودکی و نوجوانی انداختی. یادم می آید با پدر خدابیامرزم به طرف مناطق اطراف مشهد میرفتیم. وقتی از پیمودن آن راه های دور با دوچرخه خسته می شدیم یکی از کارهایی که خستگی را رفع میکرد همین توت خوری بود. یاد ایام قدیم بخیر... باز هم تشکر از مطلب قشنگت.
- قاضی زاده، 2011/06/06
در افغانستان "توت پنجشیر" زبانزد است! احمد ظاهر خوانده بود: عجب توت فراوان داره پنجشیر...حالا هم موسم توت ریزان است و مردم شهرها گروه گروه به هوای توت خوردن به پنجشیر می آیند.
- مرواريد، 2011/06/06
بخشنده‌تر از توت کدام آفريده است، که هر چه بيش‌تر بر سر و رويش چوب و لگد زنی، کرامتش فزونی گيرد؟
- مرواريد، 2011/06/06
با خواندن اين گزارش شهد شيرين توت را در کامم حس می‌کنم.... يادم باشد امروز دم دمای غروب يا فردا صبح زود به ييلاقات بروم و برای چندمين بار، توت امسال مشهد را به ياد همۀ دوستانی که دستشان نمی‌سد، بخورم.
- سمیرا، 2011/06/06
یادش به خیر. ما هم دم در خونه یه دونش را داشتیم. چه قدر بی دریغ بر می داد... آخرش هم به خاطر کثیف کردن کوچه کندنش... متأسفانه.
- یک کاربر، 2011/06/05
ما بچه های افغانی هنوز هم روزهای جمعه از شهر به سوی ده و قشلاق میرویم؛ جایی که توت را میتوان با دوغ یافت. شهرها دیگر چهرۀ خود را عوض کرده اند و باید کیلومترها رفت تا به جای سبز وتفریحی رسید.
- جمال، 2011/06/04
علی عزیز، ممنون از گزارشت. زمانی که من بچه مدرسه ای بودم، فصل رسیدن توت همزمان بود با فصل رسیدن امتحانات خرداد ماه. (نمی دانم الان هم امتحانات آخر سال را در خرداد برگزار می کنند یا نه؟) نه می شد، امتحانات ثلث سوم را نادیده گرفت و نه چشمک توت شیرین و آبدار را. این بود که با همکلاسیها برای درس خواندن زیر درخت توت قرار می گذاشتیم. و ناگفته نماند که شجاعت مثال زدنی این جانب برای چیدن توتهایی که درموقعیتهای بسیار خطرناک نوک شاخه ها خودنمایی می کردند، به قیمت افتادن از درخت و شکستن پایم تمام شد و اینکه تمام امتحانات کلاس سوم ابتدایی ام، بیفتد به شهریور....
- یک کاربر، 2011/06/04
گزارش بسيار خوبي بود. اطلاعات مفيدي ارئه شد. آفرين
- سایه، 2011/06/03
بسیار عالی. هم متن و هم صدا-تصویر
- reza، 2011/06/03
توتستان های مشهد عزیز همیشه زیباترین بخش خاطرات من است..وقتی آخر بهار برای توت خوری از شهر خارج می شدیم و همه درختان توت عمومی بودند
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.