Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
بانوی قصه ایران
امیر جوانشیر

سیمین دانشور نخستین رمان‌نویس زن ایران و استاد برجسته هنر و زیباشناسی دانشگاه تهران بود. در محیطی که همچنان مردسالار است او توانست با آموختن و درس دادن و نوشتن از پیشگامان فرهنگی شود.

پدرش، محمد علی دانشور، پزشک و حافظ دوست بود و کتابخانه بزرگی داشت. مادرش، قمر‌السلطنه حکمت، اهل فرهنگ و هنر بود و مدیر مدرسه انگلیسی مهرآیین شیراز. سیمین در سال ۱۳۰۰خورشیدی در چنین خانواده‌ای در شیراز زاده شد که او را با هنر و ادبیات آشنا کرد. طبیعی بود که با زبان فارسی از راه حافظ و سعدی مانوس شود و با لهجه شیرازی بار بیاید و از آمیزه آنها برای خود در نوشتن سبکی بیافریند.

بخشی از سخنرانی سیمین دانشور در شب های شعر در سال ۱۳۵۶ در تهران
نویسندگی را در شانزده سالگی با مقاله‌ای با عنوان "زمستان بی‌شباهت به زندگی ما نیست" در روزنامه‌ای در شیراز  آغاز کرد. او زبان انگلیسی را نیز فراگرفت.

سیمین از شیراز به تهران رفت تا در دانشکده ادبیات دانشگاه جدیدالتاسیس تهران درس بخواند. در حالی که درس می‌خواند، و با درگذشت پدرش،  نیاز مالی سبب آن شد که در رادیو تهران به کار بپردازد و برای روزنامه‌ها مقاله بنویسد. او حتی مدتی معاون اخبار خارجی رادیو هم شد.

او با استادان برجسته زمان خود، مانند فروزانفر و عبدالعظیم قریب و بهمنیار و خانلری و دیگران از نزدیک آشنا شد و از آنها بسیار آموخت.

"آتش خاموش" نخستین مجموعۀ داستانی او، شامل ۱۶ داستان کوتاه در سال ۱۳۲۷ انتشار یافت. او بعدها این اثر را بسیار رمانتیک توصیف می‌کرد و دیگر آن را چاپ نکرد. اما همین مجموعه او را  به سلک نویسندگان درآورد. به نوشته خودش هنگام سفر از شیراز به تهران با جلال آل‌احمد آشنا شد: "جلال و من همدیگر را در سفری از شیراز به تهران در بهار ۱۳۲۷ یافتیم و با وجودی که در همان برخورد اول در باره وجود معادن لب لعل و کان حسن شیراز، در زمان ما شک کرد و گفت که تمام این گونه معادن در زمان همان مرحوم خواجه حافظ استخراج شده است، باز به هم دل بستیم."

 آل‌احمد توان این را داشت که بسیاری از اهل قلم را مرید خود کند اما سیمین یکی از آنها نبود. پس از یکی دوسال آشنایی سیمین همسر این نویسنده پرآوازه و سیاسی ایران شد. اما به گفته خودش نه سیمین آل‌احمد شد، نه وارد سیاست و نه جنجال‌های اهل قلم.

در سال ۱۳۲۸ دانشور پایان‌نامه دکترایش را در باره زیبایی‌شناسی با راهنمایی فاطمه سیاح و بعد بدیع‌الزمان فروزانفر نوشت.

آل‌احمد و دانشور، به نوشته خودشان، نه تنها همسر بلکه دوست و نخستین خواننده و منتقد هم بودند. دیگران پاکنویس‌ها را می‌خوانند و آن دو چرکنویس‌های یکدیگر را. آن‌گونه که گفته شده، چند شخصیت مسیر زندگی او را دگرگون کردند.

فاطمه سیاح که او را با ادبیات غرب و بویژه روسیه و نیز نگاه انتقادی در ادبیات آشنا کرد؛ صادق هدایت که سیمین داستان‌هایش را برایش می‌خواند و به نظر او در باره نوشته‌هایش گوش می‌داد؛ و نیز نیما یوشیج، پیشوای شعر نو، که در تهران با هم همسایه بودند.

دانشور در سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال و اندی به دانشگاه استنفورد در آمریکا رفت تا در زمینه هنر و ادبیات و داستان‌نویسی مطالعه کند. این دوره در جهان‌بینی او و آشنایی با مکاتب فرهنگی غرب و نویسندگان و ادبیات جدید غرب موثر بود.

کار اصلی دانشور استادی دانشگاه تهران بود و حدود ۴۰ سال در زمینه هنر و ادبیات نوشت و درس داد و شاگردان برجسته‌ای تربیت کرد. در کنار آن در خانه  و همراه با آل‌احمد با اهل قلم مراوده داشت و در تاسیس کانون نویسندگان ایران نقش مهمی ایفا کرد و نخستین رییس آن شد. دانشور کتاب‌های بسیاری از داستان گرفته تا مسایل هنری نیز به فارسی ترجمه کرده است، اما آنچه که به دانشور نقش پیشگامی داده است داستان‌ها و مجموعه داستان‌های اوست مانند "شهری چون بهشت"(۱۳۴۰) "سووشون"(۱۳۴۹) "به کی سلام کنم"(۱۳۵۹) "غروب جلال"(۱۳۶۰) "جزیره سرگردانی"(۱۳۷۲)، "از پرنده‌های مهاجر بپرس"(۱۳۷۶) و "ساربان سرگردان"(۱۳۸۰).

از میان این آثار رمان "سووشون" بیش از همه طرف توجه واقع و بیش از ۱۵ بار چاپ شد. این داستان به بیشتر زبان‌های مهم دنیا هم ترجمه شد و از آن به عنوان سندی یاد شده که برای شناختن ایران معاصر باید آن را خواند.

به عنوان نخستین رمان یک زن ایرانی به زبان فارسی، سووشون در میان ناقدان ایرانی و پژوهشگران غربی بارها به بررسی گرفته شده و از چندین منظر برجستگی‌ها آن تجزیه و تحلیل شده است. داستان سووشون در خانه یکی از مالکان در شیراز پس از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد و از این راه زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم را در اشغال ارتش انگلیس ترسیم می‌کند. قهرمانان زن و مرد این داستان زری و یوسف‌اند که در میان سنت‌های اجتماعی، روابط زن و مرد و مراودات اجتماعی و نیز بازی‌های سیاسی کوچک و بزرگ گرفتار آمده‌اند. دانشور در پایان، این داستان را به اوجی می‌رساند که در آن کشته شدن یوسف، قهرمان عدالت‌طلب داستان،  با افسانه مرگ سیاوش به هم آمیخته شده است. و برای بسیاری و بویژه روشنفکران و ناراضیان، نمادهای این داستان به سرنوشت ایران آن زمان پیوند خورده است.

و در واقع می‌توان گفت که سووشون دانشور را به عنوان یک داستان نویس برجسته شناساند و از همین رو در سال ۱۳۶۳ هوشنگ گلشیری نوشتۀ بلندی با نام "جدال نقش با نقاش" درباره او منتشر کرد و در سال ۱۳۷۱ فرزانه میلانی کتاب "حجب و حجاب" را انتشار داد که بخشی از آن به سیمین دانشور اختصاص یافت. دیگران هم در باره این رمان نوشته‌اند.

در شب‌های شعر انستیتو گوته در پاییز ۱۳۵۶ که جوی پرهیجان و سیاسی بر آن حاکم بود، دانشور در باره نقش هنر و رسالت هنرمندان و نقد هنری سخن گفت و پس از انقلاب از عضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی خودداری کرد و تا توانست به نوشتن ادامه داد.

در ده سال اخیر سیمین دانشور، دیگر مانند گذشته سر حال و فعال نبود و زندگی او بیشتر به بیماری و در بستر گذشت. او روز پنجشنبه هجدهم اسفند ماه ۱۳۹۰ در دزآشیب شمیران درگذشت.

دانشور را "بانوی قصه‌نویسی" لقب داده‌اند و با وجود آنکه در سال‌های اخیر نویسندگان برجسته‌ای از میان زنان برخاسته‌اند، او همچنان موقعیت خود را به‌عنوان پیشگام زنان داستان‌نویس حفظ کرده است. دانشور خاطرات خود را هم روزانه نوشته و گفته است که پس از مرگش منتشر خواهد شد. خاطرات این نویسنده تیزبین بی‌شک سندی خواندنی خواهد بود.

عکس هایی که در آلبوم بالای این صفحه می بینید از یادنامۀ دکتر سیمین دانشور، به کوشش علی دهباشی، برداشته شده است.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2012/04/01
بله، در این مملکت همیشه شلوغ بازی بر ژرف نگری سایه انداخته و می اندازد.
- دکتر محمد دهقانی، 2012/03/29
بلی بنده حقیر نیز که عمری در راه فرهنگ گرانمایه سرزمینم ایران بزرگ خدمت کرده ام با دوستان بر این باور هستم که سایه جلال بزرگ و همواره زنده و بیدار بر سر سیمین بانوی فقید باقی خواهد ماند.این عین حقیقت است.
- یک کاربر، 2012/03/15
عجب عکس های بکری...فقط کاش فرصت بیشتری برای دیدنشان می دادید. تا می آمدم زیرنویس را بخوانم عکس عوض می شد.
- یک کاربر، 2012/03/14
مرسی.
- الیاسی، 2012/03/13
بر خلاف نظر ایشان استعداد دانشور تحت الشعاع شهرت آل احمد قرار گرفت. از نظر جوهر کار قصه نویسی و زیبایی شناسی دانشور برتر بود. آل احمد نظریه پرداز معروفی بود و بس.
- شاهد، 2012/03/13
قاضي زاده گرامي، اگر هر دو را مي شناختيد و آنها را يا باهم و يا جدا- جدا ديده بوديد و پاي صحبتشان نشسته بوديد، به راحتي درميافتيد که سيمين از سر جلال زياد بود، بسيار زياد! از سواد، از خانواده، از تربيت خانوادگي و ادب، از انسانيت، از جهان بيني و از خيلي چيزهاي ديگر. ولي البته در آن فضاي هوچيگري و هوچيگرانه، جلال اشتهار بسيار بيشتري داشت و اين نظر شما (بخصوص با قيد«تا حدودي») متاسفانه يک واقعيت است.
- قاضی زاده، 2012/03/13
خانم دانشور، تا حدودی شهرتش را مدیون جلال آل احمد است. چرا نمی‌خواهید اعتراف کنید؟
- shokoufeh shadabi، 2012/03/13
خیلی غمگین شدم. بخصوص آهنگی که همراه با عکس ها بکار برده بودید. خدا رحمتش کند.
- دكتر محمد دهقاني، 2012/03/13
باز هم از قافله فرهنگ درخشان سرزمين ام بزرگ ديگري رخت بربست. روح و روان آن نازنين همواره شاد باد.
- نکیسا، 2012/03/12
چه بزرگانی داشته این سرزمین. موسیقی خیلی زیبایی برگزیده بودید. ممنون.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.