Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
پنج ظرف سادۀ باوقار
قاسم نقیبی

مجموعه عکس
نمایش پنج شیء سادۀ باوقار در قلب واشنگتن مرا تا تپه‌های مارلیک در درۀ پربرکت گوهررود رحمت‌آباد رودبار می‌بَرَد و یاد سفری را در خاطر زنده می‌کند که بیست سال پیش با یزدان و جهانگیر به آن سمت و سوها کردیم و تا کلیشم و دیلمان و سیاهکل رفتیم؛ جاهایی را دیدیم که هرگز ندیده بودیم و مناظری را به تماشا نشستیم که خیالش هنوز جانم را تازه می‌کند.

اما حالا با افسوس باید بگویم، وقت پرداختن به آن سفر نیست. اشیاء به‌نمایش‌درآمده در گالری فری‌یر (Freer Gallery) از مجموعۀ موزه‌های اسمیت‌سونین (Smithsonian) در واشنگتن، پیش از آنکه یاد سفرهای جوانی را در ما زنده کند، ما را به سفری در تاریخ می‌بَرَد و از سلیقه و هنر و مهارت نیاکان‌مان در منطقۀ جنوبی دریای خزر در کوه‌های البرز حکایت می‌کند. جنوب دریای خزر، به خاطر حاصل‌خیز بودن خاکش و نیز وجود دریای پربرکت، از پیش از تاریخ اقامتگاه مردمان بوده‌است. همواره اقوامی در این سرزمین‌ها زیسته‌اند و هنوز می‌زیند که بین کنارۀ خزر تا کوهستان‌های خوش‌آب‌وهوای البرز در رفت‌وآمد بوده‌اند و زمستانگاه و تابستانگاه داشته‌اند. اما اقوامی هم بوده‌اند که حالا دیگر نام و نشانی از آنها نیست و ما تنها از روی آثار باقی‌مانده از آنها در کنار پیکرهایشان در زیر خاک به وجودشان پی می‌بریم؛ آثار باقی‌مانده در تپه‌های مختلف، از جمله در همین تپۀ مارلیک و تپه‌های اطرافش؛ تپۀ زینب، پیلا قلعه، جازم‌کول، و دوبیجار. تپۀ مارلیک در رحمت‌آباد شهرستان رودبار زیتون واقع است، در فاصلۀ پنجاه کیلومتری شهر رشت. مارلیک هم به معنای تپۀ مار است. لوک با تلفظ O فرانسوی به معنای سوراخ و در ترکیب مارلیک به معنی محل، مأمن و معدن مار است؛ نامی محلی که بی‌تردید بعدها گذاشته شده، نه در زمانی که تپه آبادان و از زندگی سرشار بوده‌است.

این تپه پیش از آنکه توسط گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران کشف شود، به وسیلۀ قاچاقچیان کشف شده بود. پس از آنکه غارتگران گنج‌های نهفته در دل خاک، حدود دو دهه اشیاء تپه‌ها را به غارت بردند، دکتر عزت‌الله نگهبان از دانشگاه تهران به آنجا رسید (پائیز ۱۳۴۰) و حدود ۱۴ ماه به کاوش پرداخت و اشیاء بی‌مانندی کشف کرد؛ مجموعه‌ای از اشیاء سفالی و مفرغی و برنزی و طلایی که مانند آنها دیده نشده بود. جام طلایی مارلیک که شهرت جهانی دارد، تا سال انقلاب زینت‌بخش اسکناس‌ها بود.

این اشیا در مقبره‌هایی پیدا شد که به شکل اتاق ساخته شده بود و به احتمال قوی آرامگاه فرمانروایان ناحیه بود. در ساختمان آرامگاه‌ها از تخته سنگ‌هایی استفاده می‌شد که در محل وجود دارد و در پاره‌ای قسمت‌ها سنگ‌های زردرنگی به کار رفته که از فاصلۀ پانزده‌کیلومتری حمل شده‌است. مردم ظاهراً مردگان‌شان را با لباس رسمی و تزئینات کامل بر روی تخته‌سنگی قرار می‌دادند و به پهلو می‌خوابانیدند. همراه مردگان، پاره‌ای ظروف و ابزار و ادوات دفن می‌شد. دکتر نگهبان در تپۀ مارلیک ۵۳ آرامگاه یافت که به همراه جسد مردگان، اشیاء و ادوات گوناگون، از جمله جنگ‌افزار (خنجر، پیکان، سرنیزه)، تزئینات (گوشواره، دست‌بند، گردن‌بند، پیشانی‌بند، موبند، سنجاق سر، ناخن‌پاک‌کن، گوش‌پاک‌کن و غیره) و وسائل دیگر مانند ظروف سفالین، دوک نخ‌ریسی، پیکره‌ها و مانند آنها دفن شده بود.

پیداست مردمانی که چند هزار سال پیش در این نواحی می‌زیسته‌اند، نه تنها از خاک حاصل‌خیزش غله بر می‌داشتند، از گِل نرم و قابل انعطاف آن هم استفادۀ هنری می‌کردند و ظروف سفالین می‌ساختند. ظرف‌هایی که لوله‌هایش به منقار پرندگانی می‌ماند که در دریا شیرجه می‌روند و ماهی صید می‌کنند. این ظرف‌ها طیفی از رنگ‌های دلپذیر با خود دارند که بعد از سه هزار سال همچنان زنده و براق مانده و روی آنها گاهی نقش‌ونگار هم رسم شده‌است. این ظروف ای بسا در زندگی روزانه به کار می‌رفتند یا بنا بر باورهای مذهبی، برای پیشکش دادن در جهان آخرت به کار می‌آمدند. ولی همۀ آنها زبان مشترکی دارند؛ یک زبان مشترک هنری که احتمالاً پیش از پیدایش یک زبان واقعی مشترک در منطقه به وجود آمده و از تمدن پایدار و ماندگار منطقه حکایت می‌کنند. این سفال‌سازی‌ها هنوز در نواحی گیلان مرسوم است، هرچند دیگر فاقد زبان هنری است و از ظرافت و مهارت کهن نشانی در آنها نیست.

گالری فری‌یر از مجموعۀ موزه‌های اسمیت‌سونین در میدان بزرگ "نـَشنال مال" – که بنای یادبود جورج واشنگتن، کاخ سفید کنگره، دیگر تأسیسات بنیادی حکومت آمریکا در آن واقع است – نام خود را از چارلز لنگ فری‌یر، صنعتکار دیترویتی، دارد که دارای مجموعۀ بی‌نظیری از هنرهای آسیایی بود و آنها را به موزه اهدا کرد؛ مجموعه‌ای که اکنون بسیاری از آثارش را به نمایش گذاشته و غرفۀ کوچک ایران در بین غرفه‌های بزرگ‌تر چین و ژاپن و تایلند و ویتنام و کشورهای جنوب آسیا قرار گرفته، اما اشیاء این غرفۀ کوچک به لحاظ قدمت و ظرافت شاخص است.

وقتی به راهروهای غرفه‌های بزرگ کشورهای آسیایی وارد می‌شویم، یک اثر هنری سرامیک خوش‌رنگ دورۀ صفویه دیدارکنندگان را به غرفۀ ایران راهنمایی می‌کند. این اثر متعلق به زین‌الملک در دورۀ صفویه بوده‌است و شاید دارای همان ظرافت و زبان مشترکی‌ست که اشیاء سه‌هزارساله داشته‌اند؛ نمادی دیگر از یک تمدن پیوسته و پایدار.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- خیامی، 2011/08/25
نقش کوزه در اشعار خیام بیشتر به خاطر شرابی است که در کوزه نگهداری می شده و با آن سر سفره آورده می شده است. آنجا هم که از «کوزه گر دهر» میگوید که این جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش، اشاره اش به خالق است که (گویا !) انسان را می آفریند و میمیراند وهیچ ارتباطی با کارگاه کوزه گر و سفالگران و سفالگری ندارد!
- یک کاربر، 2011/08/23
گزارش ساده و دلچسبی بود. تشکر.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.