Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
بنیانی پرشور، سیمایی رنجور
*بیژن شافعی

هرچند که تهران در کنار شهر باستانی "ری" قرار دارد، ولی این شهر با هویتی مستقل از "ری باستان" و با تاریخی دویست‌ساله شکل گرفته و با جمعیتی کثیر در شرایط کنونی، یکی از مادرشهرهای جهان است. شهری بزرگ با بنیانی پرشور. در نگاه اول و برای اولین مخاطبان شهر، تهران، سیمایی آشفته در بخش‌های ساکن و متحرک دارد و رنگ خاکستری یکنواخت و کسل‌کننده‌ای فضا و چهرۀ شهر را آغشته کرده‌است.

اما تهران همواره دارای چهره‌ای خاکستری و آشفته نبوده‌است. چهره و سیمای شهر تهران به عنوان پایتخت در وهلۀ اول پس از تحولات اواسط دورۀ قاجاریه که خود بی‌تأثیر از انقلاب صنعتی و معماری و شهرسازی قرن نوزدهم اروپا نبود، آشکار شد. شهری با دوازده دروازه و ارگی در میان، همراه باغ ها، پارک‌های جدید، خیابان و ماشین دودی. سیمای دروازه‌های تهران چه در برون و چه در درون حاکی از جهش و تغییر و تحولی در شهر بود. تهران قاجاری توجه روزافزون به فرنگ و تحولات آن داشت. صاحب‌منصبان، خارج‌دیدگان که کارت‌پستال‌های بناهای اروپایی را با خود به ارمغان می‌آوردند، با همکاری معماران تجربی، تلفیقی از معماری موجود آن زمان و عناصر و نماهای تزیینی فرنگی را در بناهای ارگ سلطنتی، کاخ‌های صاحب‌منصبان و تعداد معدودی از بناهای عمومی به کار بستند. سیمای شهر در درون و قلعه و دروازه‌هایش در برون، تهران را هویتی نو بخشید.

در دهه‌های آغازین قرن حاضر، که جامعه به سمت نوعی هویت‌یابی پیش می‌رفت و بخش عمده‌ای از آن بر اساس نگاه به گذشتۀ باستانی و پرشکوه ایران برای آینده‌ای نو بود، تغییرات عمده در بنیان پایتخت قاجاری پدید آورد. تهران چهرۀ یک شهر بزرگ را به خود گرفت. بلوارها، خیابان‌ها، پارک‌ها و مؤسسات تمدنی جدید با ظاهری نمادین، چهرۀ یک شهر مدرن و در حال تحول را نشان می‌داد. با بررسی و شناخت عمیق‌تر نسبت به شهر و معماری این زمان و سه دهۀ آغاز قرن و با تجسم محدودۀ محیطی شهر در این دوره درمی‌یابیم که سیمای شهر در این برهۀ تاریخی، ضمن هماهنگی عمومی، خاطره‌انگیز و دوست‌داشتنی است. شاید ایدۀ کلی این منظر جدید را بتوان ارتقای شرایط زیستی- شهری و تعالی بخشیدن بر فرهنگ و افکار جامعه نامید. هرچند که این ایده‌ها در تبادل با سرزمین‌های دیگر شکل گرفته باشد، اما در نهایت با هماهنگی عمومی تحولات و فرهنگ آن روز جامعه، سیمای پایتخت از ترکیب مناسبی برخوردار شده بود؛ جامعه می‌توانست نوآوری نهفته و آشکار در سیمای شهر را در جلوه‌ای مأنوس با فرهنگ خود دریابد و پذیرای آن باشد.

"شهر جدید همچون موجی نو بود. آرزو ساخت و سیمایی قابل قبول ارائه کرد."

اما دهۀ چهل زایندۀ تحولات گسترده‌ای در عرصه‌های مختلف حیات مادی و معنوی کشور و جامعۀ شهری بود که آثار و پیامدهای آن به شکل‌های مختلف تا کنون نیز تداوم یافته‌است. دامنۀ این تحولات در عرصه‌های قشربندی اجتماعی آحاد جامعه، شکل‌گیری گروه‌های جدید اقتصادی، مهاجرت‌های گسترده از روستا به شهر، توسعۀ شتاب‌زدۀ شهرنشینی، تغییر الگوهای مصرفی، دگرگونی در نظام سکناگزینی و بسیاری از دیگر جنبه‌های معماری و شهرسازی کشور گسترش یافت. و فضای زندگی شهروندان را به خصوص در تهران به طور گسترده و همه‌جانبه تحت تأثیر قرار داد.

توسعۀ فیزیکی و گسترش جغرافیایی به شدت در حاشیه و در اطراف شهر تهران ادامه یافت، و در هستۀ مرکزی شهر و بر پیکرۀ بناهای محدودۀ شهر قدیم نیز اثر گذاشت. بسیاری از بناهای باارزش که سیما و هویت شهر تهران را نشان می‌دادند، به جای مرمت و بهسازی و یا تغییر کاربری و عملکرد، ویران شدند و با نوسازی‌های ناشیانه، سیمای دگرگون و بی‌هویتی ارائه دادند.

در دهۀ ۶۰ روند توسعۀ ناموزون شهری شتاب بیشتری گرفت. جنگ هشت‌ساله و خسارات ناشی از آن، سیل مهاجرت به تهران را شدت بخشید و اثرات آن در گسترش بی‌رویۀ شهر و اسکان مهاجران و جابه‌جایی وسیع جمعیت، چهرۀ شهر تهران را آشفته‌تر کرد و بافت اجتماعی- فرهنگی شهر را نیز به‌کلی دگرگون ساخت.

امروزه سیمای شهر تهران بیش از هر عامل دیگری نمایان‌گر آشوب و آشفتگی است. بزرگراه‌ها، خیابان‌ها، پیاده‌روها، احجام سرگردان بلند، تابلوهای تبلیغاتی که اجناس پرزرق و برق را وعده می‌دهند و خودروهای نو و کهنه که تهدید و نگرانی به ارمغان می‌آورند، فضایی عصبی و سیمایی مخدوش ارائه می‌دهند. شهرنشینان جای شهروندان را اشغال کرده‌اند، محلات که زمانی هویت مکانی شهر تهران بودند و فرد عضوی از آن محله محسوب می‌شد، از بین رفته و تنها شتابی بی‌هدف و سرگیجه‌آور در سیمای ساکن و متحرک پایتخت به چشم می‌خورد.

"شهر خسته و خاکستری، به امید موجی نو و آرزویی شوق‌انگیز بسته نشسته‌است."

هنوز دیر نیست. باید امیدوار بود. تهران هم مانند بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا که با مشکلات مشابهی دست‌به‌گریبانند، دارای امکانات و بنیانی مستعد است که در آن بتوان تغییر و تحولی نو ایجاد کرد. در نگاهی گذرا به حجم ساخت‌وساز عظیمی که شهر تهران را دربر گرفته و با سیمایی بی‌هویت شهر را می‌بلعد، می‌توان چنین استنباط کرد که هنوز امکانات و منابع مالی زیادی وجود دارد. در همین شرایط نمونه‌هایی در شهر تهران یافت می‌شود که با ظرافت از این فضای آشفته بهره برده و با شناخت کافی از موقعیت و مکان موضوع برای تغییر شرایط اقدام کرده‌است که نه تنها لطمه‌ای به سیمای مکان خود وارد نساخته، بلکه چهرۀ فضایی آن را ارتقا بخشیده‌است. این نمونه‌ها همچنین امکانات لازم را برای کنش‌های اجتماعی مثبت در خود ایجاد کرده‌اند. با توجه به آنچه گفته شد و آغاز تجارب چند سال اخیر که قطره‌ای است از دریا، در گام اول می‌توان امکانات و گزینه‌های زیر را برای آغاز تغییر و تحول در سیمای شهر چنین ارائه کرد:

۱- شناخت، از منظرۀ معماری و سیمایی و تغییر و تحولات آن در دو قرن اخیر؛
۲- ایجاد زمینه جهت تحقیق و پژوهش در ارتباط با سیمای شهر تهران و ارزیابی و تجربه و تحلیل آن؛
۳- ایجاد سازمانی نو با همکاری سازمان‌های ذیربط و متولی، برای تعیین برنامه و مبانی تحول در سیمای شهر با توجه به زمینه‌های موجود؛
۴- مشارکت و همکاری مردم در انجام این امر؛
۵- علاوه بر موارد فوق، آموزش اجتماعی و فرهنگی مناسب شهروندان به منظور آشنایی آنان با مشکلات روحی، فرهنگی و اقتصادی زندگی‌شان در شهر تهران و برای تعمیق حساسیت محیطی و فضایی آنان.

 

*بیژن شافعی متولد ۱۳۳۹مهاباد؛ فارغ‌التحصیل رشتۀ معماری دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، از بنیاد‌گذاران و مسئولان "گروه معماری دوران تحول در ایران" و عضو هیئت دبیران جامعۀ مهندسان معمار ایران.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2011/10/31
وبلاگ واقعا قشنگي داريد واقعا ارزش ديدن دارد و نمي گذارد براحتي از آن عبور كنيم. خيلي جاها ارزش استناد دارد مخصوصا جاهايي كه مربوط به دوران ناصرالدين شاه به اين ور مي شود. يا جاهايي كه به آثار دنياي قديم در نقاط مختلف جهان پرداخته است. در كنار اينها نقاط ضعفي هم ديده مي شود مانند مواردي كه به ايران قبل از ناصرالدين شاه پرداخته است كه تنها مستند آن كاغذها هستند نه عوارضي بر زمين. ما وقتي نشانه اي از تمدن يا رويدادي بر روي زمين نداريم خواندن آن چيزهايي راجع به آن در كتابهاي گوناگون به خواندن قصه هاي كلثوم ننه مي ماند. مانند اينكه شما وسط كوير لوط بايستيد و بگوييد اجداد من در مثلا هزار سال پيش از اينجا به كره مريخ سفر مي كرده اند و وقتي از شما سند بخواهيم به ما كتاب نشان دهيد و وقتي از سنديت آن كتاب بخواهيم به ما كتاب ديگري نشان دهيد و بطور كلي خروارها كتاب به ما نشان دهيد بدون اينكه هيچ عارضه اي بر زمين دال بر اثبات ادعاي خود ارائه نكنيد.
- علیرضا زرین، 2011/06/06
آفرین بر کار و کوشش شما!
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.