Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
جنگ و صلح در تاجیکستان

داریوش رجبیان


روز شنبه گذشته در تاجیکستان از دوازدهمین سالروز پایان رسمی جنگ داخلی در آن کشور تجلیل شد؛ جنگی که پنج سال طول کشید و پس از امضای پیمان نهایی صلح در مسکو هم پس لرزه های مرگبار آن برای سال ها ادامه داشت؛ جنگی که در جریان آن پنجاه هزار تن جان دادند و صد هزار تن دیگر بی خانمان شدند؛ جنگی که نفس جنبش آزادی خواهی تاجیکستان را در همان اوان پیدایشش برید و خفه کرد.

کارشناسان و سیاستمداران در عرصه بین المللی بارها از پایان جنگ تاجیکستان به عنوان الگویی برای پایان دادن به دیگر جنگ های داخلی یاد کرده اند و در باره این جنگ و انگیزه های آن پژوهش های سترگی انجام داده اند. تازه ترین کتابی که به این موضوع اختصاص دارد، در آستانۀ دوازدهمین سالروز پایان جنگ منتشر شد، زیر عنوان بلند "تاجیکستان پس از جنگ؛ سیاست صلح سازی و پیدایش نظام مشروع" به قلم جان هترشا (John Heathershaw)، از دانشگاه اگزتر انگلیس.

هترشا در مقاطع مختلفی طی سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ به عنوان مشاور و پژوهشگر در ترکیب سازمان های بین المللی در تاجیکستان مأموریت هایی داشته است و "تاجیکستان پس از جنگ" حاصل تحقیقات او در آن سال هاست.

جنگ و صلح تاجیکستان در سه فصل عمده این کتاب زیر عنوان های دمکراسی و قدرت، امنیت و حاکمیت و توسعه و معیشت به طور آکادمیک بررسی شده است.

صحبت های "جان هترشا" نویسنده کتاب

هترشا می گوید، با این که در تاجیکستان صلح، حکم فرماست، فضای کشور همچنان "پساجنگی" ارزیابی می شود. هرچند جنگی که در سال ۱۹۹۲ آغاز گرفت، رسمأ در سال ۱۹۹۷ پایان یافت، خشونت های سیاسی قابل ملاحظه ای تا سال ۲۰۰۱ ادامه داشت. اکنون هیچ فرمانده مستقلی با افراد مسلح باقی نمانده است که قدرت دولت را به چالش بکشد. در نتیجه، دولت کنونی که همان دولت زمان آغاز جنگ است، با هیچ نیروی مخالف جدی نظامی یا سیاسی مواجه نیست. پایان جنگ به تاجیکستان مجالی داد که تا اوایل دهۀ ۲۰۰۰ به رشد نسبی اقتصادی دست یابد.

هترشا انگیزه های جنگ داخلی تاجیکستان را در سه بعد بررسی می کند که نخستین آن، در پژوهش های دیگر صاحب نظران هم به کرات آمده است: محل گرایی و تلاش نخبگان محل ها برای به دست آوردن قدرت در پی فروپاشی شوروی. بُعد دوم آن، نبرد ایدئولوژیک کمونیست ها یا بازماندگان آنها با اسلامی ها، دمکرات ها و ملی گرایان تاجیک عنوان شده. و سرانجام، نبرد قدرت میان نخبگان وقت را هم می تواند دلیل آغاز درگیری ها عنوان کرد؛ نخبگانی که با استفاده از دو عامل فوق الذکر، یعنی تعلقات محلی و عقیدتی مردم، به پیکار همدیگر رفتند که در نتیجه آن، یک محل و ایدئولوژی بخصوص چیره شد.

هترشا در این بخش از کتاب خود به نقش روسیه و ازبکستان در آغاز جنگ داخلی تاجیکستان اشاره نمی کند، اما در ادامه کتاب داده های مفصلی را در این باره ارائه کرده است و به نقل از منابعی، از حضور نمایندگان هر دو کشور در جلسۀ اضطراری پارلمان در سال ۱۹۹۲ برای تغییر رژیم در کشور روایت می کند و از این که چه گونه نیروهای نظامی روسیه و ازبکستان در جریان جنگ داخلی تاجیکستان مستقیمأ درگیر بودند.

هترشا می نویسد: "مداخلۀ خارجی، نخست خشونت های بیشتر را دامن زد و شکل و شرایط نزاع را تغییر داد؛ سپس، به ویژه پس از سال ۱۹۹۶، طرف های درگیر را به انعقاد صلح تشویق کرد." به باور وی، ظهور طالبان در افغانستان بود که هم روسیه و هم ایران را واداشت تا طرف های متخاصم را کنار هم آورند. هترشا می گوید که پس از سال ۱۹۹۶ روسیه صلح سازی را جایگزین "تعهد بدون قید و شرط" به دولت رحمان کرد، اما همچنان می کوشید در پیمان صلح، برتری دولت بر مخالفان حفظ شود.

در این میان، سازمان های بین المللی هم تلاش می کردند صلح نوپا را تقویت کنند و میزان کمک های خارجی به تاجیکستان در پی امضای پیمان صلح به شدت افزایش یافت. به گونه ای که در سال ۲۰۰۱ هفده درصد درآمد ناخالص ملی کشور را کمک های خارجی تشکیل می داد.

به باور هترشا، سازمان های خارجی با توقعاتی متفاوت از خواسته های دولت تاجیکستان این کمک ها را ارائه می کردند و انتظار داشتند با ترویج دمکراسی و ایجاد جامعه مدنی، انگیزه های عمده آغاز جنگ را برای همیشه بزدایند. هترشا می گوید:

"جامعه بین المللی با برداشتی متفاوت از مفهوم حکومت داری به دولت کمک می کند، در حالی که دولت تاجیکستان به دنبال هدف و ایده دیگری است. معمولأ جامعۀ بین المللی نمی خواهد این حقیقت را بپذیرد که با کمک کردن به  دولت و همکاری با آن، کاری در زمینۀ انتقال مفهوم لیبرال و دمکراتیک "حکومت داری" به تاجیکستان نکرده است.

کاری که جامعۀ بین المللی انجام می دهد، در واقع، حمایت از حاکمیت تاجیکستان است. این کمک ها به تاجیکستان امکان می دهد در عرصۀ بین المللی وجهۀ یک کشور مستقل را داشته باشد که به نمایندگی از مردم خود عمل می کند.

بدین گونه، جامعه بین المللی هم در فراخ تر شدن شکاف میان "مفهوم حکومت داری" و "دستگاه حکومتی" در تاجیکستان سهم می گیرد. و به مردم این تصور را می دهد که دولت واقعأ توانمند است و می تواند از آنها نمایندگی کند و از حاکمیت و احترام بین المللی برخوردار است. در عین حال، جامعه بین المللی نمی تواند با مشکلاتی از قبیل فساد مالی و خویشاوند سالاری در دولت تاجیکستان مقابله کند."

هترشا معتقد است که میان "مفهوم حکومت داری" و "دستگاه حکومتی" در تاجیکستان تضاد فاحشی هست. به گفته وی، "مفهوم حکومت داری" برای نخبگان حاکم تاجیکستان، رئیس مقتدری است که به شیوه سَروَر یک خاندان رهبری می کند. خود مقامات کشور بارها تاجیکستان را به یک خاندان بزرگ تشبیه کرده اند که حالت پدرسالاری دارد.

رئیس جمهوری تجسم دولت و یک حاکم صالح است. ولی تجربیات و برخورد ِ مثلأ، یک سرباز در خدمت نظام وظیفه که از سوء تغذیه و بدرفتاری فرماندهان و شرایط بد زندگی آزار می بیند، تصور او از این مفهوم را مخدوش می کند. در حالی که جوان دیگری که در دولت خویشاوندان یا پیوندهایی دارد، از این آزار و اذیت مصون است.

هترشا می گوید: "اگر تاجیکستان را یک خانواده بزرگ به حساب آوریم، باید گفت که این خانواده ناکارآمد است و پدر خانواده با اعضای آن برخورد همسان ندارد. "

هترشا انتظار وقوع تحولات عمده در تاجیکستان را ندارد. اما در عین حال معتقد است که عوامل اصلی آغاز جنگ داخلی در این کشور همچنان سر جای خود باقی است.

"تاجیکستان پس از جنگ" یک کتاب آکادمیک است که عمدتأ دانش پژوهان و صاحب نظران علوم سیاسی را مخاطب قرار داده است.

John Heathershaw
Post-Conflict Tajikistan
Routledge 2009
224p; £80


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- شگوفه از کابل، 2009/07/12
درود !!
در تاجکستان هم به قلت گزارش دچار هستند ، اگر چه در تاجکستان هم می دانم که سوژه های زیادی
برای نوشتن گزارش موجود است ، خو نمی دانم که چرا گزارش دهی آنان ضعیف است .
به هر صورت خانه تان آباد که همین قدر گزارش می دهید .
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.