Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
آب، بابا، افلاطون
منوچهر دین‌پرست

بابا من چرا به دنیا آمدم؟ چرا من با رنگ قرمز نقاشی می‌کنم؟ اصلاً رنگ قرمز چیست؟ چرا خانۀ ما در تهران است و در لندن نیست؟ چرا من باید راست بگویم؟ مرگ چیست و چرا ما می‌میریم؟ چرا به این آقا دروغ گفتی؟ من چه‌طور به دنیا آمدم؟ آیا دنیای دیگری هم هست؟..

اینها سئوالاتی است که معمولاً اغلب بچه‌ها امروزه از پدر و مادرشان می‌پرسند و کمتر پاسخ قانع‌کننده‌ای دریافت می‌کنند؟ اما باید اذعان داشت که اغلب این سئوالات مبنای فلسفی دارند و به عبارتی دیگر فلسفه با همین سئوالات شکل گرفته‌است: "حقیقت چیست؟"

امروزه کودکان با پرسش‌ها و ابهامات جدیدی در زندگی روزمرۀ خود روبه‌رو هستند. آنها سئوالاتی می‌پرسند و ذهن‌شان به مسائلی سوق پیدا می‌کند که کمتر کسی در گذشته به این موارد فکر می‌کردند.

"فلسفه برای کودکان" از جملۀ شاخه‌های جدید رشتۀ فلسفه محسوب می‌شود، اما در این شاخه از مباحث پیچیدۀ فلسفی خبری نیست، بلکه در واقع آموزشی است برای روش‌مند کردن تفکر. "فلسفه برای کودکان" یک برنامۀ آموزشی است که این امکان را فراهم می‌آورد تا کودکان و نوجوانان افکار پیچیدۀ خود را شکل دهند. از این رهگذر استدلال، تفکر انتقادی، خلاقانه و نوع‌دوستی آنها نیز پرورش می یابد.

این برنامه روش مند و مرحله ای  برای کودکان و نوجوانان چهار تا ۱۸ ساله به گونه ای طراحی شده تا حس کنجکاوی و اعجاب آنان را برانگیزد  و به طرح پرسش هایی در باره زندگی و جامعه به شیوه ای سامان یافته بینجامد.

یک فیلسوف آمریکایی به نام Mathew Lipman (ماتیو لیپمن) در سال ۱۹۶۹شیوه آموزش فلسفه برای کودکان را پایه ریزی کرد وبرنامه‌های او تا کنون به بیش از ۵۰ کشور را یافته است.

هدف از این برنامه تبدیل نوجوانان به فیلسوف نیست، بلکه ترغیب آنان به رسیدن به پاسخ‌های خلاقلانۀ  از راه نقاشی و نیز کار با متن هایی است که فیلسوفانی نوشته اند که به طور عملی و نظری روی فلسفه برای کودکان کار می‌کنند. این متون معرف پایۀ مباحث فیلسوفانه‌اند و با هدف آموزشی نوشته شده‌اند.

علاوه بر فلسفی بودن، این برنامه است، بلکه آموزشی نیز هست. طراحی دقیق برنامه برای معلمان به گونه‌ای است که آنها بتوانند اطمینان داشته باشند کاری که اجرا می‌شود تنها افکار پیچیده و بحث‌های فلسفی را شکل می‌دهد، نه چیزی شبیه به بحث‌های علمی و مذهبی را. منظور روش‌شناسی تربیتی و آموزشی است که منجر به تبدیل یک کلاس درس به مجموعه‌ای از پرسش‌ها می‌شود.

فلسفه برای کودکان به بالا رفتن توانایی‌های ارتباطی، بیانی، مشارکتی و همکاری میان کودکان می‌انجامد و کودکان مفهوم‌ها را به‌درستی درک می‌کنند. این روش روی یادگیری زبان متمرکز شده‌است و همراه با مفهوم‌های منطقی است که در گفتگوهای روزانۀ بچه‌ها پنهان است. این درس‌ها همچنین روی افزایش آگاهی از ژرف‌نمایی تاکید ویژه‌ای دارد: ژرف‌نمایی در گفتگوهای فلسفی، شباهت‌ها، تفاوت‌ها و طبقه‌بندی‌ها و همچنین تفکر روی تجارب روزانۀ شخصی.

به محض این که بچه ها با حقایق مختلف و دانستنی‌های پیرامون خود آشنا شدند، برای تفکر در بارۀ زبان آماده می‌شوند. در این مرحله آنها با ساختارهای معنایی و نحوی زبان و چه‌گونگی شناسایی ابهامات گفتاری آشنا می‌شوند و به مفاهیمی فلسفی چون اتفاق، قضا، جزء، طبقه و غیره التفات  بیشتری پیدا می‌کنند.

بدین ترتیب بچه‌ها در یک مسیر منطقی قرار می‌گیرند. آنها نه تنها وارد مسایل زبان می‌شوند، بلکه به جزئیاتی مانند اخلاقیات و  بررسی‌های اجتماعی نیز توجه می‌کنند. تمامی این کارها به این صورت اتفاق می‌افتد که این برنامه تنها بر طبق علایق بچه‌ها جلو می‌رود و هیچ ترتیب خاصی در کار نیست.

کمتر از یک دهه است که در ایران بحث "فلسفه برای کودکان" به راه افتاده و بیشتر محافل غیر دانشگاهی به این موضوع توجه کرده‌اند و هنوز توجه رسمی از سوی نهادهای دولتی و دانشگاهی برای تدریس در مدارس به این موضوع نشده‌است. عده‌ای به صورت علاقۀ شخصی مانند بسیاری دیگر از موضوعات فلسفی به بحث فلسفه برای کودکان علاقه‌مندند و سعی کرده‌اند با راه‌اندازی کلاس‌هایی در مدارس اغلب خصوصی و غیر انتفاعی به صورت کار فوق‌العاده کودکان را به فلسفه سوق دهند. از جمله پیشگامان گسترش فلسفه برای کودکان در ایران می‌توان به کسانی مانند دکتر سعید ناجی، دکتر یحیی قائدی و دکتر صفایی مقدم اشاره کرد که تا کنون کتاب‌ها و مقالاتی را در این زمینه ترجمه و تألیف کرده‌اند. اما اکنون به واسطۀ کارهای مختلفی که صورت گرفته، برخی از افراد با فراگیری بحث فلسفه برای کودکان این موضوع را در مکان‌های آموزشی از طریق شیوه‌های داستان‌گویی و یا نقاشی برای کودکان مهیا می‌سازند.

در گزارش مصور این صفحه خانم فریده محبی، آموزگار مدرسۀ ابتدایی در تهران، توضیح می‌دهد که چه‌گونه سعی کرده فلسفه برای کودکان را از راه نقاشی تعلیم دهد.

 

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- صدیقه سالاریان، 2011/09/10
سلام و ادب و تشکر بابت زحماتی که در راستای آموزش تفکر به کودکان میکشید.
بنده دانشجوی ترم آخر ارشد در رشته دین شناسی هستم و رشته کارشناسی بنده هم ریاضی کاربردی بوده. علاقه بسیار زیادی به کار در زمینه فلسفه برای کودکان دارم. و خیلی دوست دارم در این زمینه پژوهش کنم. برای شروع قصد دارم پژوهشی درباره متدهای آموزش فلسفه به کودکان در غرب انجام بدم. میخواستم بدونم آیا مقالات یا کتابهای خوب و قوی (فارسی یا لاتین) میشناسید که بهشون رجوع کنم؟ با تشکر
- یک کاربر، 2011/08/11
من خیلی علاقه مند به کار در این زمینه هستم . چطور می توانم با خانم محبی ارتباط برقرا کنم؟
- یک کاربر رگ شناس، 2011/07/09
گرت هواست که با خضر همنشین باشی
نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش
- یک کاربر، 2011/07/08
سوژه و کار بسیار عالی بود. موفق باشید.
- همایون، 2011/07/07
خدمت دوست پشیمان از بزرگسالی
جسارت نباشد ولی من تصور میکنم شما موضوع آموزش فلسفه به کودکان را احیانا خوب متوجه نشده باشید آن مشکلاتی که شما بعنوان رفتارهای غیر خردمندانه انسان بزرگ سال ازش یاد کردید جملگی محصول بیخردی و تعصب ورزی ناشی از نا آگاهی است در حقیقت اشاره سرکار شما به رفتار" پیران نابالغ" است . و تلاش برای آموزش "فلسفه"بخوانید "اندیشیدن" برای پرهیز از امتداد یافتن رفتارها میباشد
ای برادر تو همه اندیشه ای / ورنه مشتی استخوان و ریشه ای
- یک بزرگسال پشیمان از بزرگسالی، 2011/07/07
بگذارید بچه ها از زندگی وبازی لذت ببرند.چرا می خواهید زودتر از موعد پا به دنیای بزرگسالان بیایند.مگر ما بزرگسالان چه کار مهمی داریم می کنیم. فقط جهان را پر از شقاوت وجنگ و رنج کرده ایم .
- شاهد، 2011/07/06
خون پاک ایرانی در رگهای «- یک کاربر،06 /07 /2011 » عجب گردشی دارد !
- یک کاربر، 2011/07/06
مهد فلسفه یونان باستان نبوده بلکه ایران باستان بوده و یونانی ها هم هرچه به عنوان فلسفه ارائه کردند از ایران باستان یاد گرفتند. مثلا افلاطون که مدینه فاضله را معرفی کرد در حقیقت داشت جامعه ایران آن زمان را عینا برای یونانی ها توصیف می کرد ولی اسمش را گذاشت مدینه فاضله و به نام خودش معرفی کرد بدون نام بردن از ایران. یونانی ها چون با ایران دشمن بودند همیشه در مورد ایران سکوت کرده اند در تاریخ نویسی شان در حالیکه هر چه به نام خودشان معرفی کردند از ایران آن زمان به دست آورده بودند. بعدها هم غربی ها که اسلاف همان یونانی ها بودند به این سکوت در مورد ایران باستان و نقش آن در تمدن غربی ادامه دادند و همین امروز هم آن را انکار می کنند.
- یک کاربر کامنت گذار، 2011/07/05
پیش عطاری یکی گل‌خوار رفت، تا خرد ابلوج قند خاص زفت؛
پس بر عطار طرار دودل، موضع سنگ ترازو بود گل؛
گفت گل سنگ ترازوی منست، گر ترا میل شکر بخریدنست؛
گفت هستم در مهمی قندجو، سنگ میزان هر چه خواهی باش گو؛
گفت با خود پیش آنک گل‌خورست، سنگ چه بود گل نکوتر از زرست؛
هم‌چو آن دلاله که گفت ای پسر، نو عروسی یافتم بس خوب‌فر؛
سخت زیبا لیک هم یک چیز هست، که آن ستیره دختر حلواگرست؛
گفت بهتر این چنین خود گر بود، دختر او چرب و شیرین‌تر بود؛
گر نداری سنگ و سنگت از گلست، این به و به گل مرا میوه‌ی دلست؛
اندر آن کفه‌ی ترازو ز اعتداد، او به جای سنگ آن گل را نهاد؛
پس برای کفه‌ی دیگر به دست، هم به قدر آن شکر را می‌شکست؛
چون نبودش تیشه‌ای او دیر ماند، مشتری را منتظر آنجا نشاند؛
رویش آن سو بود گل‌خور ناشکفت، گل ازو پوشیده دزدیدن گرفت؛
ترس ترسان که نباید ناگهان، چشم او بر من فتد از امتحان؛
دید عطار آن و خود مشغول کرد، که فزون‌تر دزد هین ای روی‌زرد؛
گر بدزدی وز گل من می‌بری، رو که هم از پهلوی خود می‌خوری؛
تو همی ترسی ز من لیک از خری، من همی‌ترسم که تو کمتر خوری؛
گرچه مشغولم چنان احمق نیم، که شکر افزون کشی تو از نیم؛
چون ببینی مر شکر را ز آزمود، پس بدانی احمق و غافل کی بود؛
مرغ زان دانه نظر خوش می‌کند، دانه هم از دور راهش می‌زند؛
کز زنای چشم حظی می‌بری، نه کباب از پهلوی خود می‌خوری؛
این نظر از دور چون تیرست و سم، عشقت افزون می‌شود صبر تو کم؛
مال دنیا دام مرغان ضعیف، ملک عقبی دام مرغان شریف؛
تا بدین ملکی که او دامست ژرف، در شکار آرند مرغان شگرف؛
من سلیمان می‌نخواهم ملکتان، بلک من برهانم از هر هلکتان؛
کین زمان هستید خود مملوک ملک، مالک ملک آنک بجهید او ز هلک؛
بازگونه ای اسیر این جهان، نام خود کردی امیر این جهان؛
ای تو بنده‌ی این جهان محبوس جان، چند گویی خویش را خواجه‌ی جهان؛
- همایون، 2011/07/05
هر چقدر هم که این تلاش ابتدائی و محدود باشه باز هیچ از درجه اهمیتش کاسته نخواهد شد.
فوق العاده است و در پاسخ به آن خانم و یا آقائی کامنت گذار که تصور میفرمایند که آموختن از سقراط در تنافر است با آموختن از عطار و مولوی کوتاه عرض کنم که دوست گرامی در مکتب سقراط و مولوی و دیگران قرار است اهمیت اندیشیدن و آزاد اندیشیدن را بیاموزیم و نه چیز دیگری را و از این حیث این بزرگواران همگی ازآموزگاران خوب بشری محسوب میشوند و فراتر از چهارچوبهای ملی و قومی قرار دارند
با سپاس از جدید آنلاین
- یک کاربر، 2011/07/05
وقتی جورج اورول از پیچیده شدن تکنیک های کنترل ذهن در جامعه کنترلی می گفت، چنین مثال هایی از ذهن داشت: مناظره، تریبون آزاد، ... . چیزهایی با فرم پیشرفته تر از کلاس های درس. اما در هر حال، اگر جامعه ی کنترلی از سوی دیگر به معنای درون ماندگار شدن سیاست باشد، هر ابزاری که به نفع کنترل بر ذهن است، می تواند به تسخیر در آید و ذهن ها را از انقیاد خارج کند. به این معنا فلسفۀ کودکان شمشیری تیز اما دولبه است. باید خطرها و البته پتانسیل ها و کارکردهای آن را توأمان در نظر گرفت.
- یک کاربر بدبخت، 2011/07/04
باید حتما اول عطار و سنایی و مولوی را ازمان دور می کردند
تا بعد بتوانند سقراط و افلاطون و ارسطو را به مان نزدیک سازند
یا نه؟
- یک کاربر، 2011/07/04
کاش تلاشهای فلسفه برای کودکان توی ایران به قدری منسجم و نظام مند می شد که یه نتیجه ملموس رو توی بچه ها می دیدم. کاش انقدر موازی کاری و پراکنده کاری نبود...
مطلب خوبی بود ... ممنون.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.