Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
گذار از شعر به قصه
سيروس على نژاد

دوست شاعری دارم که گاهی برایم شعر می خواند و این اواخر بیشتر از دفتری که نامش را شعر- قصه گذاشته است. شعرها، قصه واره است یا حسب حال، یا سرگذشت و "از روزگار رفته حکایت". انگار داستانی را به زبان شعر گفته باشی. این موضوع مرا تا آنجا می برد که فکر می کنم شعر دارد روزگارش را به قصه می سپارد.
 
 
نه شعر به طور ناگهانی در حال محو شدن  است و نه قصه در حال فوران؛ بلکه شعر دوران پر جاذبۀ روزگار گذشته را ندارد و قصه که در گذشته چندان مطرح نبود هر روز جای بیشتری باز می کند و بدل به ذهنیت نسل های تازه می شود.


گذار از شعر به قصه،  در کشوری مثل ایران که به دلیل شاعران بسیارش به سرزمین شعر معروف شده، مهم است و برای این گذار شواهدی هم می توان آورد:

١- نسل بالاتر از پنجاه سال، در نوجوانی شعر می خواند، دفتر شعر داشت و یا شعرسرودن را تجربه کرده بود. در نسل جوان امروز کمتر کسی دفتر شعر دارد و شاید بتوان گفت که نوجوانان اساساً با شعر میانه ای ندارند، و بیشتر با صدای شاعرانی که شنیده اند آشنایند تا دیوان آنها. در عوض تا اندازه ای با قصه آشنایی دارند و در بعضی مجلات قصه هایی خوانده اند. 

٢- مطبوعات و بویژه مجلات در گذشته صفحات شعرشان بسیار رونق داشت. سردبیران آن زمان ها به خاطر می آورند که هر هفته از پستچی محل یک گونی شعر تحویل می گرفتند. شعر مایۀ اصلی تیراژ مطبوعات ادواری دهۀ سی، چهل، پنجاه بود. امروز میزان قصه ها و داستان های کوتاهی که به دفتر مجلات می رسد، به مراتب از دهۀ سی، چهل، پنجاه و شاید بتوان گفت حتا دهۀ شصت بالاتر است. 

٣- از شعرایی مانند فروغ، شاملو و اخوان که بگذریم، استقبال از شاعرانی که  تازه وارد عرصۀ شاعری شده اند، به اندازه ای ناچیز است که معمولا ناشری نمی یابند و مجبورند دفتر شعرشان را به هزینۀ خود چاپ کنند. این صرفاً به دلیل آن نیست که شعر خوب تولید نمی شود. مگر رمان خوب چقدر تولید می شود؟ از قضا رمان های فاقد ارزش ادبی، جای پاورقی های سابق مطبوعات را گرفته و خوانندگان فراوان یافته است. 

٤- در قفسۀ کتابفروشی ها، آثار داستانی جای وسیع تر و چشمگیرتری به خود اختصاص داده اند. در بین ناشران تخصصی، هیچ ناشری نیست که صرفاً به شعر بپردازد. انتشارات مروارید که در سالهای ١٣٥٠ به عنوان ناشر شعر معروف بود، امروزه دست به انتشار رمان هایی، مثل دو رمان  خالد حسینی نویسندۀ افغان زده است که از دفاتر شعر چاپ شده اش، بلند آوازه ترند. این در حالی است که شمار ناشرانی که صرفا به داستان و رمان می پردازند کم نیست و از میان آنها انتشارات نیلوفر از همه مشهورتر است.

شاید بتوان نتیجه گرفت که جامعۀ امروز ایران، رمان و داستان را به شعر ترجیح می دهد و این چیزی است که گویی برخی از شاعران از مدت ها پیش بطور حسی دریافته بودند و سعی می ورزیدند تا شعرشان به رمان و قصه نزدیک شود.

نمونۀ اعلای این درک و دریافت را در اشعار مهدی اخوان ثالث می توان یافت که در"زمستان" و" از این اوستا" بیشتر شعرهایش رنگ قصه به خود گرفت، و "در حیاط کوچک پاییز در زندان" شعرش به کلی قصه بود.

دیگران نیزمانند شاملو درچندین شعر از جمله پریا و سیاوش کسرایی درمنظومه با دماوند خاموش به قصه نزدیک شده اند.  به نظر می رسد استقبالی که امروزه از شعر شاعرانی مانند حمید مصدق می شود نیز به علت ساخت قصه وارۀ شعر آنان باشد. منظومه های او، از درفش کاویان گرفته تا از جدایی ها، همه شکل قصه دارند یا به نوعی در هم بافته شده اند و به رمان نزدیک اند.

این انتقال ذهنیت از شعر به داستان را شاید بتوان به نوعی گذار به سوی مدرنیت منتسب کرد.

اکتاویو پاز، شاعر نامدار آمریکای لاتین، رمان را حماسۀ جامعۀ بورژوازی می دانست. یعنی جامعه ای که "اصل حاکم بر آن ظهور ربانی و الهی نیست، بلکه حضور منطق و عقل انتقادی" است.

هم او، در گفتگو با ریتا گیبرت که برای مجله لایف اسپانیولی می نوشت، در سال ١٩٧٠  گفته است "ویژگی شعر در آن است که هر عبارت شاعرانه در برگیرندۀ معانی کثیری است، حال آنکه نثر که تحت سلطه عقل است می کوشد تا به هر کلمه و کلام معنایی واحد ببخشد." کاری که البته به گمان او شدنی نیست.

اما وقتی خانم گیبرت این سخن پاسترناک را پیش می کشد که "ما به ارزش هایی دست یافته ایم که بهتر است به نثر بیان شوند." جواب می دهد که "به گمان من، پاسترناک بخصوص به رمان فکر می کرده است. رمان نثر نیست ... زبان رمان میان نثر واقعی و شعر در نوسان است."

وی در پاسخ سوال های دیگر اینطور نتیجه گیری می کند که شعر مدرن و رمان از یک منبع می جوشند، چنانکه در آثار جیمز جویس فاصله و تفاوت شعر و رمان ازميان رفته است.

 

 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- 2rsa، 2010/09/24
mersi az dastane khubetun. movaffaq bashid
- حمید جلوه، 2008/02/14
مطلب جالبی است و می تواند آغازبحثی نو شود. شاید بتوان گفت که داستان منظوم جزیی از ادبیات است و از دقیقی به بعد در شعر فارسی سابقه دارد و حتی پیش از اسلام هم بوده. نکته دوم باید بپذیریم که فیلمهای داستانی نقش مهمی در این گذار داشته است. این را هم شاید بتوان افزود که ما امروز تعدادی شاعران اینترنتی داریم که فقط در اینترنت شعرشان را می خوانیم بخصوص هزلیات که اجازه چاپ نمی گیرند و حتی در غرب ناشران ایرانی هزلیات را نمی پسندند.
- سپیده جدیری، 2008/02/14
آقای علی نژاد عزیز، در ماه های اخیر شاهد حمله های عجیبی به شعر در روزنامه اعتماد بودم که پاسخ گفتن به آنها را به دلیل آن که یا بدون نام چاپ می شدند و یا نگارنده شان (طبق شناختی که از نام ها داشتم) اصلاً درک و شناختی از شعر نداشت، لازم ندانستم. اما نام آقای سیروس علی نژاد را از دیرباز می شناسم با مجله آدینه که دست کم به زعم من که در آن دوره نوجوانی عاشق شعر بودم، معرف شعر امروز ایران بود. پس در درک و شناختتان از شعر شکی ندارم اما مقاله تان برایم چند سؤال باقی گذاشت: اول این که نوشته اید «نه شعر به طور ناگهانی در حال محو شدن است»، مگر اصلاً در حال محو شدن است که حال، به طور ناگهانی باشد یا در طولانی مدت؟ ظاهراً از آمار روز افزون شاعران در ایران امروز بی اطلاعید، هر چند که اکثریت با سیاهی لشکرها باشد که به نظر من، تعداد سیاهی لشکرها در داستان هم کم نیست و تعداد داستان نویسان خوب از تعداد شاعران خوب همچنان و مثل گذشته کمتر است. مگر چند حسین مرتضاییان آبکنار و چند امیرحسین خورشیدفر داریم که جامعه کتابخوان (نه کل جامعه) از خواندن آثارشان لذت ببرد؟ دوم: شما از کجا می دانید نسل جوان امروز ایران دفتر شعر ندارد یا شعر نمی نویسد، طبق کدام آمار این طور به کلی گویی می پردازید؟، سوم، آمار کدام مجلات ادبی نشان می دهد که تعداد شعرهای رسیده از تعداد داستان های رسیده کمتر است؟ چند مجله را لااقل نام ببرید. چهارم، باز خوب است انصاف دارید و می گویید استقبال ناچیز از شعر امروز دلیل بر آن نیست که شعر خوب تولید نمی شود. این که برخی شاعران کتابشان را با سرمایه خودشان منتشر می کنند، چیز عجیبی به نظر نمی رسد. نیما یوشیج هم چندین کتاب اولش را با همین شرایط چاپ کرده بود. در ضمن، فکر نمی کنم داستان نویسان ناشناخته هم بتوانند به راحتی برای چاپ کتابشان ناشری پیدا کنند. پنجم، شاید اطلاع ندارید که هم اکنون ناشران معتبری چون نشر ثالث و نشر آهنگ دیگر بیشتر در چاپ کتاب شعر شهرت دارند تا کتاب های دیگر. ششم، می نویسید: «شاید بتوان نتیجه گرفت که جامعۀ امروز ایران، رمان و داستان را به شعر ترجیح می دهد»، منظورتان از جامعه امروز ایران دقیقاً چه کسانی است؟ جامعه امروز ایران تا آنجایی که ما می بینیم جامعه کتابخوانی به شمار نمی آید که حالا بخواهد بین شعر و داستان، یکی را انتخاب کند. اگر منظورتان کتابخوان های حرفه ای و یا خود شاعران و نویسندگان هستند، باید به اطلاعتان برسانم که آنها هم رمان و داستان خارجی را معمولا ترجیح می دهند. در ضمن، فراموش نکنید که احمد شاملو زمانی به خاطر کم فروش بودن کتاب «مرثیه های خاک» اش، به نوشتن فیلمنامه های «فیلم فارسی» روی آورده بود. پس شرایط چندان با آن زمان فرقی نکرده است.
- آرتا، 2008/02/14

نكته ی جالبی را نشان داده اید كه قابل بررسی است. میشود فكر كرد شعر نو پیشدرامدی بر این گذار بوده باشد؟
- جمال معروفي، 2008/02/13
تشکر از شما که کم کم به مسائل فکري هم توجه مي کنيد و سايت خودتان را خواندني تر کرده ايد.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.