Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
گل بهمـن، مـژدۀ بهار
قمر احرار

هنوز تا آمدن نوروز صباحی چند باقی است، اما کودکان در گوشه و کنار تاجيکستان از همين حالا به پيشواز بهار رفته‌اند. در واقع، نشانه‌هايی از بهار است که از زير برف‌های آب‌شدۀ کوهستان سر کشيده و مژده از بهار می‌دهد و کودکان، با جمع‌آوری اين نشانه‌ها دربدر مژدۀ بهار را می‌پراکنند.

جشن "بای‌‌چيچَک" یا "گل بهمن" روز و تاریخ بخصوصی ندارد و وابسته به میل طبیعت است. هر گاه نخستین گل‌های بهمن جوانه بزنند و هر موقع چشم جستجوگر کودکان به اين گل‌ها بيفتد، مژدۀ رسيدن بهار در کوی و برزن طنين می‌اندازد. کودکان دسته‌های گل بهمن به دست، به خانه‌های محله سر می‌زنند و با خواندن شعرهای ويژۀ اين جشن و دادن يک خوشه از گل بهمن به صاحب‌خانه، پيام بهار را به او می‌رسانند و انتظار دریافت مژدگانی از او را دارند. صاحب‌خانه‌ها معمولأ با ريختن نقل و نبات و مغز و مويز به سفرۀ پهنی که کودکان از چهار گوشه‌اش گرفته‌اند، از پيام‌آوران بهار قدردانی می‌کنند.

سالی که مثل امسال چندان برف‌خيز نباشد، جشن گل بهمن را جلوتر می‌کشد، چون گل‌ها زودتر از دامن کوه‌ها سر می‌کشند. اين جشن که در زمان شوروی کم‌رنگ شده بود، اکنون دوباره با شکوه تازه به شهر و روستاهای تاجیکستان برگشته‌است. در اين روزها گروه گروه کودکان را می‌توان ديد که در کوه و پشته‌ها، زير سنگ و کلوخ دنبال گل بهمن می‌گردند تا برای خود جشنی بپا کنند. جشن گل بهمن، پيش‌درآمد نوروز است و نماد شادی مردم از پايان فصل سرما و بيدار شدن طبيعت.

در گذشته جشن‌های دیگری هم بودند که با گل و شکوفایی پیوند خورده‌اند. "نعیم حکیمف"، فرهنگ‌شناس و رئیس مرکز فرهنگی و معرفتی استان سغد، می‌گوید که تا آغاز سدۀ بیستم میلادی در خجند و پیرامون آن جشن دیگری هم با نام "گل‌گردانی" يا "گل سرخ" رایج بود. در آن روز مردم با ادای مراسمی ویژه از شکفتن گل لاله تجلیل می‌کردند و لاله را نماد خون سیاوش و نشان عشق پاک و بی‌آلایش می‌دانستند. اکنون از جشن "گل سرخ" خبری نیست، اما جشن طولانی گل بهمن است که جایگزین آن شده و گاه تا رسیدن نوروز در اين‌جا و آن‌جا برپا می‌شود.

گزارش مصور این صفحه از مراسم "گل بهمن" در گوشه‌ای از شهر باستانی خجند حکایت می‌کند.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- خسرو، 2013/05/08
در شهر ما در ایران این گل را گل حسرت می گوییم که با دیدن این گل در هنگام به پایان رسیدن زمستان، مردم می گویند با دیدن این گل حسرت بهار و حسرت دیدن گل از دل بیرون می رود.
- لیثی حبیبی - م. تلنگر، 2011/02/24
این شعر کامنت که درجا سرایی خواهد شد، تقدیم است به بچه های تاجیکستان

گل بهمن

چو بینیم گل بهمنی را جدید
بهار آید اندر زمستان پدید
شویم در زمستان بهاری و مست
چهار گوش دستار گیریم به دست
گل افشان به سان هَزاران رویم
در خانه ها چون بهاران رویم
همی پشت در نغمه خوانی کنیم
بسی کودکی و جوانی کنیم
چو شمعی فروزنده پروانه را -
به رقص آوریم صاحب خانه را
جهان یکسره پیش چشم اش بلور
شود جام جان اش پر از مهر و شور
پراکنده گردد سیاهی و غم
بریزد به دستمال ما روی هم
کمی نقل و شیرنی و خشکبار
که گوییم به او: ایزدت باد یار!
سپس خانه ی دیگری سر زنیم
نه با دست، که با نغمه ها در زنیم
ز نقل و نبات و مویز می چشیم
بدین سان بهاران به ده می کشیم
سراپرده ی جان زنیم ما کنار
به هر کس دهیم یک گل یادگار
گل ِ ما برایش بهار آوَرَد
بسی شادی آن یادگار آوَرَد
و این اعتقادیست از دیرباز
به این اعتقادات بیا و بناز
که آداب این مردم باستان
نباشد فقط یک، دو، سه داستان
همه حکمت است و بهار و امید
همه وَشتَن و شعر و شور و نوید
پر است زین سخن ها شاهنامه مان
گلستان، زین هاست هم خامه مان
اگر که تو خواهی بی غش شوی
چو پاکیزه مهر و چو آتش شوی
بیا بحر ِ شاهنامه را باز کن
بنوشان و نوشیدن آغاز کن
دل ِ واژه آنجا خروشان بُوَد
بُن ما در آن بحر جوشان بُوَد
- رحیل، 2011/02/22
بسیار عالی و به گفتۀ همزبانان تاجکستانی - بسیار نغز!

Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.