Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
ای بخارا دیر زی
داریوش رجبیان

نود سال پیش در همین روزها صدها نماینده از سرزمین‌های خاورزمین در شهر باکو زیر یک سقف گرد هم آمدند و "نخستین کنگرۀ مردمان شرق" را برپا کردند، تا زمینۀ رهایی از استبداد "امپریالیسم" را بچینند. در رأس این همایش بلشویک‌های روس قرار داشتند که سه سال پیش از آن با وعدۀ درهم شکستن امپریالیسم در پتروگراد روی کار آمده بودند.

در روزهای برگزاری این همایش، ارتش سرخ پشت دروازه‌های امارت بخارا قرار داشت. تعرض بلشویک‌ها به امارت بخارا در سال ۱۹۱۸ به ناکامی انجامیده بود. اما این بار میخائیل فرونزه، سرلشکر رومانیایی‌تبار روس، جنگنده‌های عظیمی به همراه داشت و مطمئن بود که نیروهای پراکنده و نامجهز امیر عالم‌خان منغیت ضربه‌های مهلک بلشویک‌ها را تاب نخواهند آورد. بمب‌افکن‌های ارتش سرخ پایتخت امارت را طی چهار شنابه‌روز به ویرانی کشاندند. جلال اکرامی، نویسندۀ تاجیک که در آن روزها در حومۀ شهر زندگی می‌کرد، سال‌ها بعد دود غلیظی را به یاد آورد که فضای شهر و پیرامون آن را فرا گرفته بود.

صحبت های عبدالکبیر عالمی، فرزند واپسین امیر بخارا
سید عالم‌خان، واپسین امیر بخارا، یک کف خاک شهرش را در صندوقچه‌ای به یادگار گرفت و با شماری از ندیمان و نیروهایش به روستای دوشنبه در شرق امارت فرار کرد و چون بلشویک‌ها به دوشنبه هم نزدیک شدند، قلمرو امارت ازدست‌رفته‌اش را ترک کرد و به افغانستان پناه برد. عالم‌خان تا پایان عمر امید بازگشت به تخت و تاجش را از دست نداد و از میزبانش امان‌الله‌خان، فرمانروای افغانستان، خاطری آزرده داشت که دین اخوت اسلامی به جای نیاورد و زمینۀ بازگشت را برای او فراهم نکرد. وی در سال ۱۹۴۴ در حالی که از سلامت روان و دو چشم بینا محروم مانده و از سقوط اتحاد شوروی به دست آلمان نازی نومید شده بود، در حوالی کابل درگذشت و در مزار شهدای صالحین خاک شد. هواداران مسلح امیر تا دهۀ ۱۹۳۰ پیوسته تلاش می‌کردند با حمله‌های پراکنده از خاک افغانستان به امارت پیشین رخنه کنند و امیر را بازپس بر تختش بنشانند که میسر نشد.

سید میر محمد عالم‌خان هشتمین و آخرین امیر دودمان مغولی منغیت بود که با فروپاشی امپراتوری نادرشاه افشار در سدۀ ۱۸ زمام امور را در ورارود به دست گرفته بودند و شاهد زوال تدریجی بخارا، به عنوان کانون فرهنگ و تمدن منطقه بودند. البته، تا پایان عمر امارت روی سکه‌ها و نشان‌های دولتی، "بخارای شریف" به عنوان "باغچۀ عالم" و "مرکز اسلام" معرفی می‌شد. به گفتۀ کمال‌الدین عبدالله‌یف، تاریخدان تاجیک، شهر بخارا قبل از سقوط امارت، حدود ۴۰۰ مدرسه و مسجد و ۸۰۰ مدرس و ۳۴ هزار محصل داشت. اما بیشتر آثار آن، قبل از سدۀ ۱۸ میلادی ساخته شده بود و در سدۀ ۲۰ بخارا به یک پارۀ واپس‌مانده در حواشی امپراتوری روسیه تبدیل شده بود. شکست در برابر روسیه در سال ۱۸۶۸ امیر بخارا را در مقام تیولدار "آق‌پادشاه" یا تزار قرار داده بود.

صبحت های آکادمیسین محمدجان شکوری در باره پیامدهای فرهنگی انقلاب بخارا
با سقوط بخارا نقشۀ قومی و سیاسی منطقه به‌کلی دگرگون شد. "جمهوری شوروی خلق بخارا" که در پی حملۀ ارتش روسیه تأسیس شد، در سال ۱۹۲۴ میان جمهوری‌های نوپا و نونام ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان بخش شد و از بخارا دیگر چیزی نماند، جز یک شهر ویرانه که دیگر هرگز ندرخشید، گو این که به فراموش‌خانۀ تاریخ افتاده‌است. زبان فارسی که زبان رسمی امارت بود، از کرسی افتاد و ازبکی به جای آن نشست. مدارس فارسی تعطیل شدند و فارسی‌زبانان در شناس‌نامه‌هایشان "ازبک" شدند یا به بخارای شرقی کوچ بستند که اکنون "تاجیکستان" نام داشت یا از بهر مقام و منزلت "صاحب‌خانه" بودن گذشتند و رنج و عذاب "تاجیک بودن" را به جان خریدند.

حکومت کمونیستی بسیاری از روشنفکران بخارایی را به تاجیکستان فرستاد تا مرکز فرهنگی تاجیک‌ها را از بخارا و سمرقند به روستای دوشنبه منتقل کند که قرار بود از آن شهری بسازند. یکی از آنان "محمدجان شکوری"، فرزند "صدر ضیا" قاضی‌القضات امارت بخارا بود که اکنون ۸۵ سال دارد و ساکن دوشنبه است. آکادمیسین شکوری در کتاب "فتنۀ انقلاب در بخارا" که امسال منتشر شد، با استناد به داده‌های تاریخی و دانسته‌های خود می‌گوید که آنچه روز ۲ سپتامبر ۱۹۲۰ در بخارا اتفاق افتاد، انقلاب نبود، بلکه تعرض روسیه همراه با بلوای بلشویک‌های پان‌ترکیست یا پان‌ازبکیست بود که کمر فرهنگ ایرانی منطقه را شکست.

به گفتۀ آقای شکوری، وقتی که سردمداران حکومت شوروی در پتروگراد و مسکو روی نقشه امارت بخارا را تکه پاره می‌کردند، معتقد بودند که تنها ملت‌های بزرگ ساکن این سرزمین ازبک‌‌ها و ترکمن‌ها هستند. و تنها با پافشاری کمونیست‌های تاجیکی چون عبدالقادر محی‌الدینف، شیرین‌شاه شاه‌تیمور، عبدالرحیم حاجی‌بایف و عباس علی‌یف بود که استالین کوهستان بخارای شرقی را به تاجیک‌ها اختصاص داد؛ نخست (۱۹۲۴) در ترکیب جمهوری ازبکستان و سپس (۱۹۲۹) به عنوان یک جمهوری تمام‌عیار شوروی.

اکنون بخارا با ۲۶۵ هزار جمعیت، پنجمین شهر بزرگ ازبکستان و مرکز ولایت بخاراست و بیشتر باشندگان این شهر همچنان تاجیکند. زبان فارسی محصور به خانه‌هاست و آموزش و پرورش عمدتاً به زبان ازبکی است. در زمان "پرسترویکا"ی گرباچف بسیاری از مدارس بخارا به زبان مادری مردم بومی این شهر (فارسی تاجیکی) برگشته بودند، اما با فروپاشی اتحاد شوروی روند ازبک‌سازی از سر گرفته شد و تماس‌های فرهنگی و اقتصادی میان این شهر با تاجیکستان به حد اقل تقلیل یافت.

اکنون که مردمان این دیار تاریخ را باز می‌نویسند، امیدواری نمایندگان همایش مردمان شرق در باکو را نوعی ساده‌لوحی تعبیر می‌کنند و انقلاب‌هایی را که نود سال پیش آسیای میانه را درنوردید، کودتا، بلوا و آشوب توصیف می‌کنند.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2015/05/08
آقای جمال اسد آبادی که به نژاد اعتقادی نداری، بالاخره هر زبانی یک خاستگاه تاریخی دارد که توجه به تاریخ آن ضروری است به هر حال نژاد هم یکی از فاکتورهای هویتی انسان است چطور یک آذربایجانی می تواند خود را با یک ازبک که از نوادگان تیمور لنگ است یکی بداند، به هر حال شما وقتی از نژاد آدم ها حرف می زنید ناگزیر باید به تاریخ آن نژاد توجه کنی، وقتی ازیک زبان حرف می زنی باید به خاستگاه و تاریخ آن توجه کنی، چطور می توان چشم را به روی تمام حقایق تاریخی بست وصرفآ چسبید به زبان، در دنیا بسیاری زبان ها توسط زبان اقوام مهاجم ازبین رفته، نمونه بارز آن مصر است که قبل از حمله اعراب عرب نبودند، ویا درقاره آمریکا زبان سرخ پوست ها توسط کشورهای انگلیس، پرتغال و اسپانیا ازبین رفت در ضمن آذربایجان همیشه تاریخ بخشی از ایران بوده و اتفاقآ هیچ زمانی نبوده که بخشی از ایران نبوده باشد و یک چیز دیگه باید به آقای اسد آبادی بگم، بله ما در بسیاری از ادوار تاریخی مرکز جهان بودیم. یه چیز دیگه، زبان سابق آذربایجانی ها تاتی بوده که شاخه ای از زبان های فارسی پهلوی است و از ریشه فارسی است.
- جمال اسد آبادی، 2012/05/02
بخارای شریف تنها مرکز فرهنگی تاجیکان نبود. بخارای شریف قلب فرهنگ شرق بود. برای تاجیک و اویغور و ازبک و قزاق و ... و این برای روس ها که در واقع به توسعه جغرافیای سیاسی می اندیشدند قابل قبول نبود. و البته که این سیاست های استعماری تنها مختص روس ها نبود. در شبه قاره هم همین کار را کردند البته این بار با زبان من درآوردی اردو.
- جمال اسد آبادی، 2012/05/02
در پاسخ به کاربری که گفته اند ما در ایران ترک نداریم: اگر ترک کسی باشد که پدرانش از استپ های مغولستان و جلگه توران آمده باشند و زبان ترکی هم حرف بزند (من به چیزی به نام نژاد باور ندارم) ما در ایران ترک داریم و بسیار هم داریم. از غز ها مانند افشار و بیات گرفته تا خلج ها و قزل باش ها همه ترک حساب می شوند . زبان آذربایجان از شاخه زبان های ایرانی بوده اما فارسی نه. این شهرها در دوره های کمی جزو ایران بوده اند. حتی در داستان آرش نیز مرز ایران تا رود جیحون است و فرارود توران می شود. مشکلی که در بخارای امروز هست در ایران امروز نیز هست و آن جهل و تعصب مردم شرقی است که خود را مرکز عالم می دانند و دیگران را هیچ.
- خراسانی، 2012/02/20
به امید روزی که فرزندان ایران در شرق و غرب و شمال دوباره به آغوش مادر خود بازگردند.
- یک کاربر2222، 2011/06/25
چه تعداد از این شهرها را که مال ایران بود و بیشتر فارسی زبان بودند، از ایران جدا کردند
یا تصفیۀ فرهنگی و زبانی کردند؟ زمانی عرب ها بعد مغولان و ترکان و روس ها و البته انگلیسی ها دیواری کشیدند بین مردم ایران. البته هنوز رد پای این ایران ستیزان در خود ایران دیده میشه که فقط خدا رحم کند.
- سعید، 2011/02/11
البته باید بگویم ما در ایران واقعأ ترک نداریم. این اشتباه مصطلحی است که متأسفانه به طور تاریخی بدان پرداخته نشده. ما درایران قوم آذربایجانی داریم که نژادشان ایرانی است و تا همین 300 سال پیش به فارسی تکلم می کردند. از ضعف و غفلت فرهنگی حال آذربایجان امروز بدین گونه است. هرچند من با بسیاری از آنها که صحبت می کنم، به این امر واقفند و به ایرانی بودنشان افتخار می کنند.
- یک کاربر، 2010/09/19
حالا این ترکهایی که فارسها رو فاشیست می خوانند و دم از جلوگیری ازاستفاده زبان مادری توسط فارسها میزنند کجا هستند تا ببینند فاشیست کیست؟..
- یک کاربر، 2010/09/19
با تشکر. مقاله آموزنده ای بود.
- یک کاربر، 2010/09/07
یک گزارش تمام و کمال، اطلاعات زیادی را در برداشت.
ممنون
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.