Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
نغمه ناجور در نقش جهان

حمیدرضا حسینی

زنده یاد محمد کریم پیرنیا، معمار و مرمتگر برجسته ایرانی می گفت: وقتی از سر در قیصریه وارد میدان نقش جهان می شویم، گویی در گوشمان دستگاه "شور" را زمزمه می کنند. اول "درآمد شور" آرام و یکنواخت در طاق نماهای میدان تجلی می یابد. سپس در عالی قاپو به "شهناز" می رسیم. آن گاه در مسجد شاه "سلمک" را می شنویم و در مسجد شیخ لطف الله به "زیرافکن" که اوج زیبایی است، گوش می سپاریم. از آن جا نغمه به "فرود" می رسد و میدان به سر در بازار قیصریه و این خود یک موسیقی دلنشین است...

اینک چند سالی است که این موسیقی دلنشین به  نغمه های ناجور درآمیخته است. آن چه موسیقی آرام طاق نماها را درهم می شکند، خرس های پاندای چینی است که بر سر در مغازه ها آویخته اند؛ و آن چه نغمه "زیرافکن" در گنبد شیخ لطف الله را از اوج به زیر می کشد، دمپایی های پلاستیکی پاکستانی است که رنگ تندشان، فیروزه کاشی ها را به محاق برده است.

نقش جهان همیشه قلب تپنده صنایع دستی ایران بوده است و بزرگ ترین بازاری که می توان در آن واپسین درخشش هنر ایرانی را تماشا کرد، اما گویی هنگام تماشا رو به پایان است. عرضه گسترده کالاهای خارجی در این میدان، آخرین رمق هنرمندان و صنعتگران اصفهانی  را می ستاند و آن ها را به هزارتویی از مشکلات ریز و درشت می سپارد. مشکلاتی که علل و عوامل بسیار در پیدایی شان نقش آفرین اند:

صنایع دستی ایران به علت ظرافت و نفاست، هیچ گاه ارزان  نبوده اند، اما در سال های اخیر گرانی روزافزون مواد اولیه و بالا رفتن دستمزدها، سبب گرانی بیش از پیش آن ها شده است. دولت ایران یا پشتیبانی از صنایع دستی را مورد غفلت قرار می دهد یا به روش های ناکارآمد و غیر عملی روی می آورد.

تصمیم اخیر دولت برای گرفتن ۳ درصد مالیات ارزش افزوده از اصناف - که اعتراض ها و اعتصاب های دامنه داری را در تهران و اصفهان سبب شد- ضربه سهمناکی به تولیدات داخلی خصوصا صنایع دستی به شمار می رود. زیرا در چرخه تولید یک کالای دستی،  چند صنف شرکت دارند و گرفتن ۳ درصد مالیات از هرکدام، بهای نهایی کالا را حتی تا ۳۰ درصد بالا می برد.

دولت برای حمایت از صنایع دستی، بانک های دولتی را ملزم ساخته که جوایز میلیاردی خود را در قالب صنایع دستی هدیه دهند، اما با گذشت بیش از یک سال، این دستور اجرا نشده است؛ چرا که بانک ها و مشتریانشان جوایزی چون خودرو، ویلا، آپارتمان و پول نقد را بیش تر می پسندند.

در شهرهای توریستی مانند اصفهان، شیراز و یزد، مشتری اصلی صنایع دستی گردشگران خارجی هستند. اما تعداد  آن ها پیوسته رو به کاهش است. در اصفهان گردشگران اروپایی کم دیده می شوند و آن ها که از کشورهایی مانند چین و عراق می آیند، پول یا حتی تمایلی برای خرید صنایع دستی ندارند.

محدود شدن بازرگانی خارجی کشور که خود نتیجه تحریم های بین المللی است، بازاریابی صنایع دستی در کشورهای مختلف را دشوار ساخته است. برای نمونه، پس از انقلاب بازار پرسود فرش ایران در آمریکا از دست رفت و فعالیت صادر کنندگان به آلمان و برخی کشورهای عربی محدود شد. اینک تیرگی روابط با اتحادیه اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس، این بازار را باز هم کوچک تر کرده و به رقبایی چون چین و هند فرصت جولان داده است.

در این وضع نا به سامان، ورود گسترده صنایع دستی ارزان قیمت چین، هند، پاکستان، تایلند و فیلیپین به بازارهای ایران مشکلات موجود را دوچندان ساخته است.آن چه از این کشورها می آید یا صنایع دستی بی کیفیتی است که از مواد اولیه نازل و به شکلی سرسری ساخته می شوند، یا کالاهای ماشینی کم ارزشی است که شبیه کالاهای دستی بزک شده اند.

ذائقه فرهنگی بسیاری از ایرانیان بدان پایه نیست که کیفیت را بر ارزانی ترجیح دهند. در نتیجه میان صنایع دستی نفیس و گران بهای ایرانی و صنایع دستی ارزان اما بی کیفیت چینی و هندی، دومی را انتخاب می کنند.

با این همه، نمی توان تقصیر را یکسره به گردن عوامل بیرونی انداخت. صنایع دستی ایران از درون نیز بحران زده و ناهماهنگ با نیازهای زندگی امروز است. طرح ها و نقش ها از چند صد سال پیش تکان نخورده اند و نوآوری در آن ها دیده نمی شود.

بسیاری از کالاهای دستی جنبه کاربردی خود را از دست داده اند و صرفا شکل تزیینی دارند. امروزه کاربردی ترین کالاهای دستی عبارت اند از جعبه های دستمال کاغذی خاتم کاری شده، رومیزی های قلمکار و بشقاب ها و فنجان های سفالین.

نسل قدیمی تر هنرمندان از ساز و کار بازارهای قرن بیست و یکم سر در نمی آورند. نه راه و رسم تبلیغ کالا را می دانند، نه از ذائقه مشتریان در این سو و آن سوی جهان  با خبراند و نه با روش های جدید طراحی و اجرا آشنایی دارند.

همه این مشکلات دست به دست هم داده اند و وضعیت بغرنجی را بوجود آورده اند که رهایی از آن کار ساده ای نیست. گویی آن چه روزگاری ملک الشعرای بهار در وصف هنرمندان اصفهانی گفته بود، به خاطره ها پیوسته و چیزی جز حسرت روزگار گذشته به جای نمانده است:

پیشه ور با هنر اصفهان/ ای به هنر سرمه چشم جهان
جنس تو را خلق به جان می خرند/ بیش ز جنس دگران می خرند
تافته های تو که نامش زری است/ داغ دل تافته شوشتری است
اطلس گلدار تو باشد بسی/ پاک تر از برگ گل اطلسی
چیست به گیتی به از این کیمیا؟/ خاک دهی سیم ستانی بها

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- mehrdad L.A، 2009/02/11
this report is interesting and could have been better presented
- رضا، 2009/02/10
حیف واقعا حیف
همین
- سمیرا، 2009/02/06
دلم سوخت .ای کاش این هنر ها رو به زوال نمی رفت...
- منتقد ور ای تی، 2009/02/04
بسیار زیبا بود بخصوص افکت های صدا مربوط به ابزار در میان صداهای افراد.اما بهتر نبود که از عنوان " نغمه های ناجور در نقش جهان استفاده می شد؟
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.