Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
دوباره می‌سازمت، وطن
طاهره شریفی

سوار تاکسی می‌شوم و به مقصدی که پیش رو دارم فکر می‌کنم. چند لحظه منتظر می‌مانم، مرد جوانی با قیافۀ خاک‌آلود و سر و وضع به‌ هم‌ریخته نزدیک می‌شود. با لحن تردیدآمیز و آهسته‌ای می‌پرسد: "ببخشید، آبجی. این ماشین شهرک جبرئیل میره؟"


لحن کلامش هم مثل لهجه‌اش و مثل غبارآلودگی‌اش غریب است. گفتم: "بله، جبرئیل میره". همین که سوار تاکسی شد، می‌پرسم: "ردمرزی هستی؟"


-  بله، امروز رد مرز شدم. قوم وخویش و خانواده‌ام همه ایران هستند. مرا از سر کار گرفتند و رد مرز کردند. جبرئیل یکی از آشناهایم است، دیگر کسی اینجا نمی‌شناسم، غریبم.


 واژۀ "غریبم" توی گوشم زنگ می‌زند. غریبم! مگر می‌شود که انسان در وطن خود هم غریب باشد؟ می‌پرسم: "چند سال ایران بودی؟"


- سی سال. این اولین باری است که آمدم افغانستان. فکر نمی‌کردم که این‌قدر ملک و آبادی باشه!


نگاه حیرت‌زدۀ مرد را می‌دیدم که به خانه‌ها و ساختمان‌های داخل شهر چشم دوخته بود. انگار که افغانستان هیچ‌وقت شهر و دیارش نبوده، انگار که این سرزمین، سرزمین آبا و اجدادی‌اش نیست وعلاوه بر این که در دیار غربت نیز مهاجر است، حالا که به وطنش برگشته نیز غریب است. وقتی به مقصد می‌رسیم، مرد دستپاچه با لحن شتاب‌زده‌ای به راننده می‌گوید: "ببخشید چند تومن بدم خدمتتون؟"


راننده، در حالی که چپ چپ نگاهش می‌کند، می‌گوید: "ده روپیه".


بدین ترتیب به جبرئیل می‌رسم، شهرکی که در ولایت هرات به عنوان شهرک مهاجرین شناخته شده‌است. تمامی ساکنان این شهرک مردمان هزاره هستند که پس از مهاجرت به ایران یا به صورت اجباری یا به صورت داوطلبانه به افغانستان بازگشتند و در ولایت هرات ساکن شده‌اند. با وجود مشکلات زیادی که در ابتدای ورود به افغانستان بازگشت‌کنندگان با آن روبرو هستند، به نظر می‌رسد که شهرک جبرئیل در عمر ۱۵ساله‌اش سیر رو به رشد چشمگیری داشته‌است. از مهم‌ترین مشکلاتی که مردم جبرئیل مانند سایر مردم افغانستان با آن روبرو هستند، مشکل بیکاری و ناامنی است. 


حسن، یک جوان افغان و بازگشت‌کنندۀ رد مرزی است. او را در بازار شلوغ جبرئیل، در حالی که در گوشه‌ای بیکار نشسته بود، دیدم. چهرۀ آفتاب‌سوخته و لباس‌های کارگری‌اش گویای همه چیز بود. حسن می‌گوید:  سه روز است که به سر گذر- مکانی که کارگرها تجمع می‌کنند تا بر حسب نیاز احتمالی برایشان کار پیدا شود- می‌آید، اما نتوانسته کاری پیدا کند. او باز هم می‌خواهد با پرداخت هزینۀ گزافی به ایران برگردد. شغل او بنایی است و با خانواده‌اش در جبرئیل زندگی می‌کنند. او می‌گوید: در ایران زمینۀ کار برای بنایی و ساختمان‌سازی بسیار مساعد است. وقتی از او می‌پرسم که تا کی می‌خواهد در ایران به کارگری بگذراند، خندۀ تلخی بر لبانش نقش می‌ببندد و می‌گوید تا زمانی که پس‌اندازی فراهم کنم تا بتوانم در این‌جا سرپناهی برای خودم و خانواده‌ام درست کنم.


با وجود این، نمی‌توان گفت مشکل بیکاری گریبان‌گیر تمام مردم شهرک جبرئیل است. افراد تحصیل‌کرده با توانایی‌های لازمه می‌توانند صاحب شغل‌های خوبی با درآمد کافی باشند.


از وجه تمایز ساکنان این شهرک حضور گستردۀ مردم در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی است. وجود بیش از ۱۸مرکز فرهنگی، اجتماعی و آموزشی فعال در سرتاسر شهرک خود دلیلی گویا بر این موضوع است.


در گزارش مصور این صفحه به زندگی یک‌تن از بازگشت‌کنندگان موفق پرداخته شده که جزئیات مشکلات و چند و چون زندگی در افغانستان را بازگو می‌کند.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- rashid، 2012/11/13
جالب بود. ما ایرانی ها همیشه آرزوی سعادت می کنیم برای افغانستان.
- سعید . ط، 2012/10/02
دوستان خوب و نازنین افغان،
با کمال احترام از اینکه وطن زیبای شما در حال پیشرفت می باشد خوشحالم از اینکه چند سالی در ایران هموطن شما بودیم احساس مسرت می کنیم. شما مردمی محترم با فرهنگ؛ گرم و صمیمی هستید. ازرفتار نامناسب عده ای که درکی از انسان بودن نداشته اند شرم می کنم. انسان ها در همه جای این جهان با هم فرق ندارند باطن و نیت آنان مبین شرف و انسانیتشان است.
دوست شما سعید - ایران
- فرازد، 2012/06/19
سلام خدمت دوستان عزيزم فرازد هستم از ايران گزارش بدكى نبود از اونجاى كه خودم دو رگ هستم يعنى از پدر ايرانى تابع و از مادر افغان هستم من خودم سفرهاى زيادى در افغانستان داشتم و همه فاميل هاى مادر در افغانستان زندگى مي كنند خب از اونجاى كه من اطلاع دارم و كم مو زياد با مردم عزيز افغان زندگى كردم در خود افغانستان مردم اين كشور اول در فرهنگ با مشكل مواج هستن و دومين مشكل كه در اين كشور وجود داره امنيت هستش خودم شايدم راستا راست يه طالب با موتور جلو تمام مردم اونم توبازار به يه سرباز بى چاره در حال وظيفه وسط پيشونيش شليك ميكردن و به ساده گى فرار ميكردن و در هفته ى بيش از ١٠الى٩ مورد انتحارى پيش مى اومد و به پايگاهاى كه توى خود شهر بودند حمله ميكردن واقعا از ته دلم ميگم بهتون اين چند مدت كه در افغانستان و توى شهر كندهار بودم ميترسيدم و دعا ميكردم كى ميشه دوباره سالم برگرددم ايران اين چيزهاى بود كه من در افغانستان عزيز ديدم واقعا وحشت مي كنم از اون جنايت هاى كه در افغانستان و در شهر كندهار مردم بى گناه افغان كشت مى شدن و از دست دولت افغانستان هيچ كارى بر نمى اومد تا واسه اين مردم بى گناه انجام بده اره دوستان عزيز حقيقت در افغانستان اين هست سفر من در افغانستان در سال ١٣٩٠ بود.
- سپهر از ايران، 2011/05/01
به عنوان يک ايراني آرزوي خوشبختي و سعادت را براي همه عزيران افغان از خداوند خواهانم. اميدوارم اين مردم پاک و زحمتکش به خوشبختي برسند. مشکل طالبان گرايي و فقر و بيکاري در اين کشور حل شود.اميدوارم روزي برسد که مرز ساختگي 200 سالۀ ايران و افغانستان برداشته شود و به مانند گذشته در کنار هم زندگي کنيم. انجام اين کار در صورت رفع مشکلات پايه اي به نفع هر دو کشور خواهد بود.اگر مي توانستم به صورت مفصل راجع به آن مطلب مي نوشتم. اما اتصال شهرهاي تاريخي به هم و انتقال گاز و نفت از ايران به خراسان قديم و به تبع منابع معدني از آنجا به ايران و صادرات آن و در کل استفاده استراتژيک از منابع طرفين به خارج و کمک به سيستم کشاورزي با انتقال آب هاي شمال افغانستان به مرکز و غیره چشم انداز بسیار روشني را براي هر دو کشور نويد مي دهد و ما را به روزهاي باشکوه قديم خواهد رساند. افغانهاي عزيز، اگر مايل به انجام آن هستيد، از بدي هايي که برخي ايراني ها انجام دادند، چشم پوشي کنيد و بالعکس ايراني ها بايد بدانند آنها جزئي از ما هستند. افزايش سطح سواد در افغانستان کمک شاياني به اين امر مي کند. در مجموع انجام اين کار يک جهش استراتژيک در همۀ ابعاد زندگي مردم دو کشور ايجاد مي کند. افغانستان يک کشور بسته است و با اتصال به آب هاي آزاد واقعاً متحول مي شود.
- آصف آشنا، 2011/04/16
طاهره درود
خوب و عالي بود. دستت را مي فشارم.
- مهدی، 2011/04/09
دوباره می سازمت وطن.....
- leila، 2011/04/02
گزارش واقعاً جالب و تأثيرگذار بود. از دوستان عزيز افغان عاجزانه خواهشمندم حد اقل توي اين محيط قوم گرايي را دامن نزنند. والله ما افغان ها هر چي بدبختي مي كشيم از افراطي گرايي مونه. بياييد ياد بگيريم به همۀ قوميت ها و مذاهب و انديشه ها هرچند اگه قبولشون هم نداريم احترام بذاريم.
- جواد، 2011/03/30
مفهوم «غربیه» را به معنای که جرج زیمیل استفاده می کند، ارایه کرده. و این به معنی فاصله مکانی نیست بلکه همان« غریبه» درست است. شاید آن رد مرزی، نا آگاهانه این مفهوم را استفاده کرده، ولی در ادبیات جامعه شناسی همین مفهوم به معنای دقیق کلمه استفاده شده است.
- masi، 2011/03/29
با سلام خدمت خانم حسن زاده. شما با برگشتتان به وطن بهترین کار را کردید. شما پنج سال پیش به وطن رفتید و آنجا به لطف خداوند تحصیلاتتان را به اتمام می رسانید. کاش سرنوشت برای تمام کودکان مهاجر افغانستانی همین را رقم می زد. خواهش می کنم این موضوع را بیشتر به کسانی که در ایران یا کشورهای همسایه هستند، نشان بدهید و به آنها بگویید که هنوز برایشان جایی هست تا دیگر سرگردان نباشند، مثل امروزی که ما هستیم.
- Masooma، 2011/03/29
این صفحه را با تمام جزئیاتش مشاهده کردم. واقعاً که حرف نداره. خیلی زحمت می کشید. کمک بسیار بزرگی می کنید تا کسانی که در خارج از کشور هستند، از اخبار و حوادث باخبر شوند. زنده و پاینده باشید.
- ب.ف.، 2011/03/28
مهران گرانقدر، بر این یقینم که دریافت اینجانب از فرمایشات اولیۀ جنابعالی دریافت درستی بوده است. منظور اینجانب این بود که تمامی شهروندان این جهان بالقوه گزارشگران جدید آنلاین می باشند (توجه بفرمائید به بخش «آموزش: راهنمای تولید گزارش چند رسانه ای» در بالای هر صفحۀ جدید آنلاین). ازاینرو، دوستانی که در گزارشها اشکالاتی می یابند بهتر است در گزارش و یا گزارش های مستقلی به رفع این اشکالات بپردازند. به نظر اینجانب، روش کار جدید آنلاین بر این اساس است که به گزارشگران این آزادی را می دهد که گزارش های خود را بر اساس دریافتهای شخصی خود بنا نمایند، که در بسیاری از موارد شاید دریافت های دقیق و یا حتی درستی نباشند -- از این دیدگاه، جدید آنلاین با یک روزنامه و یا یک دانشنامه تفاوت دارد. بیائیم واقعگرا باشیم: جدید آنلاین نه آگهی می فروشد (دادار را هزاران سپاس برای این کردار نیک) و نه از خوانندگانش حق اشتراک دریافت می نماید. بنابراین اگر می خواهیم این نشریه بهتر از آن بشود که هست، این ما هستیم که باید در این جهت قدم فرا نهیم -- برای مثال، با تهیۀ گزارش های بهتر. توجه بفرمائید که اینجانب با اصل فرمایشات جنابعالی موافقم.

با درود و احترام،

ب.ف.
- سميه رضايي، 2011/03/27
درود بر تو طاهره جان
- ظفر علی علیزاد، 2011/03/27
با سلام و خسته نباشید خدمت دوستان جدید آنلاین. گزارش زیبا و گویایی بود که در واقع قسمتی از واقعیت های موجود را به بهترین نحو بیان کرده اید، بخصوص طرز گویش خانم حسن زاده که آدم احساس می کند تلفیقی از چند لهجه ایرانی و چند لهجۀ افغانی هست غیر ملموس یک چهرۀ مهاجرت را بیان می کند. من هم همین حس خانم حسن زاده را دارم. من یا "ما" شاید مشکلات معیشتی و رفاهی داشته باشیم، ولی خیلی خوشحال هستم که از نظر روحی احساس سربلندی می کنم که روی خاکی قدم می گذارم که به عنوان یک شهروند آزاد حق آب و خاک دارم. افغانستان نقطۀ پرواز است. نقطۀ پروازی برای افغانستانی ها.
- امید حق بین، 2011/03/27
جالب بود. باید توجه داشت که ایران هر چقدر هم که مملکت گل و بلبل باشد، باز وطن چیز دیگریست. البته فکر می کنم عبارت "غریب در وطن" برای تعداد کمی از هموطنانی که تازه به وطن باز می گردند صادق باشد. من هم از مهاجرانی هستم که از ایران به وطنم برگشتم. از همان روز اول احساس آزادی بیشتری داشتم و هویت نداشته ام را یافتم. من یک افغان به دنیا آمده بودم و یک افغان نیز از دنیا خواهم رفت.
متاسفانه همانطور که گفته شد مشکل بیکاری، بسیار چالش بزرگیست که در فرا روی جوانان این خاک قرار گرفته است و متاسفه نصف بیشتر مردم ما بی سواد و یا کم سواد هستند و قادر به یافتن شغل با در آمد بالا نمی باشند. پس نمی توان گفت که چون تحصیل کرده های ما معاش هایشان بلند است ما در خوشبختی به سر می بریم. امیدوارم که تک تک همین تحصیل کرده ها دست به دست هم بدهند تا برای هموطنانی که زیر خط فقر زندگی می کنند رهکار درستی بیابیم.
به مهران عزیز: دوست خوبم، در نظر شما هم رگه هایی از قوم گرایی نه چندان قوی دیده میشود. وگرنه جواب دوست "ب.ف" منطقی می باشد. امیدوارم که تک تک ما افغانها، چه من هزاره و چه شمایی که پشتون و یا تاجیک هستی دست از این قومیت گرایی برداریم.
موفق و کامیاب باشی
- مهران، 2011/03/25
آقا / خانم ب.ف، من مشکلی در فعالیت گزارشگران "هزاره" در این پایگاه انترنتی نمی بینم و از سخنان پیشین من چنین چیزی نباید دانسته شود. انتقاد من از برخی از دوستان هزاره بود که اصل اطلاع رسانی شفاف و بی طرفانه را رعایت نمی کنند- شاید به انگیزه های تباری- مذهبی. برای نمونه، گزارشگران جدیدآنلاین در گزارش های نوروزی خود هیچ گزارشی در مورد مراسم برگزاری جشن نوروز در مزار شریف که خیلی از لحاظ خبری مهم هم هست، تهیه نکردند. در عوض، گزارشکی از جشن نوروز در هرات نشر کردند که در آن گفته شده بود که مردم هرات توجه چندانی به نوروز ندارند و تنها شیعیان هرات به بزرگداشت نوروز می پردازند- ادعایی که سخت با واقعیت ها در تضاد است و کسانی که در هرات هستند به خوبی می دانند که ادعای مزبور بیخی بی پایه است. جالب این که در همین گزارش آمده بود که با وجود همسایگی استان هرات با کشور ایران، مردم هرات، استقبال چندانی از نوروز نمی کنند!! گویی که جشن نوروز ویژه ایرانی هاست و دیگران از آن ها تقلید کرده اند!.
به هر حال به مدیران پایگاه انترنتی جدیدآنلاین دو نکته خیلی کوچک را یاد آور می شوم:
یک، در زمینه نشر گزارش ها اولویت ها را در نظر بگیرند و گزارش های مهم تر از لحاظ ارزش خبری را در اولویت قرار دهند.
دو، سعی کنند گزارش هایی را به نشر نرسانند که حاوی اطلاعات مشکوک و غیر واقعی است.
این را هم بگویم که بدون شک کسان زیادی هستند که حاضرند با جدیدآنلاین همکاری کنند در صورتی که مدیران این پایگاه انترنتی به آنها توجهی نشان دهند.
- سایه، 2011/03/25
من به عنوان یک ایرانی کماکان از رفتار دولت و برخی از هم وطنانم با افغان هایی که مجبور به ترک سرزمینشان شده و چندی در ایران سکنا گزیده اند بسیار شرمسارم. به ویژه وقتی که در مطالبی اینچنینی می خوانم که ما ایرانی-افغان هایی را از مرزها بیرون کرده ایم که به اندازۀ من پایه های زندگی شان را در ایران بنا نهاده اند.
- ب.ف.، 2011/03/24
مهران گرانقدر، اگر توجه بنمائید در خواهید یافت که هر شخصی از هر مکانی از دنیا می تواند برای جدید آنلاین گزارش تهیه نماید. بنابر این، آن چیزی که جنابعالی آن را "هزاره گرائی" می نامید دلیلش را باید در فعالیت بیشتر دوستان هزاره دانست، نه هزاره گرائی جدید آنلاین. جدید آنلاین که نمی تواند از گزارش های تهیه نشده، و یا تهیه شده ولی ارسال نشده، گزارش بسازد! چرا برای مثال خود جنابعالی دست به تهیۀ گزارشی نمی زنید که باعث توازن و یا توازن بیشتر در گزارش های جدید آنلاین گردد؟

نوروزتان پیروز باد!

ب.ف.
- مهران، 2011/03/24
حس می کنم که بیشترینه گزارشگرانِ پایگاه انترنتی جدیدآنلاین در افغانستان، "هزاره" هستند چرا که در چندین گزارش آن ها رگه هایی از هزاره گرایی دیدم که اصل اطلاع رسانی شفاف و بی طرفانه را لطمه می زد. از آن جا که در کشور ما همه چیز رنگ قومی گرفته، خبرنگاران هم در بسا موارد از آفت قوم گرایی در امان نمانده اند- متاسفانه.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.