Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
الهه در يادها

يکی دو ماه بعد از انقلاب در سال ۱۳۵۷  که خواندن زنان در راديو و تلويزيون و مجامع عمومی ممنوع شد، پريسا خواننده ترانه ها و آوازهای عرفانی در گفتگو با يکی از مجلات گفت خدايی که من دارم با خواندن زنان مخالف نيست. شايد اشتباه در اين جا بود که خدايی که او می شناخت حاکم نشده بود. کسانی  حاکم شده بودند که با خواندن زنان در ملأ عام مخالف بودند و هنوز هم هستند.

پس از انقلاب مشروطه زنان علنا وارد صحنه هنر موسيقی شدند. در زمان رضا شاه که سازمان های دولتی به موسيقی مانند هنرهای ديگر توجه نشان دادند، يافتن استعدادهای خوانندگی و تربيت آنها باب شد.

تاسيس راديو در ايران در سال ۱۳۱۹ شمسی که موسيقی بزرگترين و اصلی ترين خوراک آن بود، مايه گسترش و رونق موسيقی شد. آمدن تلويزيون در دهه ۴۰  رونق موسيقی و حضور زنان را چندين برابرکرد. شايد بتوان گفت که سال های ۱۳۱۹ تا ۱۳۵۷ سال های طلايی موسيقی ايرانی بوده است.

اگر انقلاب مشروطه موسيقی ايرانی را از دربار به ميان مردم آورد،  انقلاب اسلامی، اين روند را برگرداند و موسيقی را از فضاهای عمومی به فضاهای خصوصی کوچانيد؛  کار به جايی کشيد که تا سال ها حمل يک ساز از جرم های آشکار به حساب آمد.

بازار سازهای ايرانی دست کم برای مدتی از دست رفت، نوازندگان منزوی و خانه نشين شدند، آهنگسازان ديگر سفارشی برای ساختن آهنگ دريافت نمی کردند، ترانه سازان ترانه ای نمی ساختند و خوانندگان ناگزير در جستجوی جايی برآمدند که بتوانند زنده بودن خود را بار ديگر اعلام کنند؛ آنها بدون خواندن زنده نبودند.
 
سخت کوشی بسياری از هنرمندان و تلاش شخصی آنها برای حفظ موسيقی و تربيت خوانندگان ونوازندگان جوان، عليرغم ترشرويی رسمی مقامات، به داد هنر موسيقی رسيد. آنها توانستند نه تنها هنرمندان برجسته ای را بار آورند بلکه دامنه خلاقيت و نوآوری را در موسيقی ايرانی گسترش دهند.  و بسياری از هنرمندان برجسته کنونی موسيقی ايران حاصل اين پشتکارهستند.

اما در فضای پس از انقلاب ديگر جايی برای خوانندگان زن نبود.

بهترين خوانندگان ايرانی بويژه زنان خواننده، به استثنای معدود کسانی که هنوز در ايران می توانستند به نوعی فعاليت کنند، راهی خارج از کشور شدند.

حتا خوانندگانی مانند سوسن که از درون مردم برخاسته بودند راهی جز اين نيافتند که خود را به گروه مخاطبانی برسانند که در خارج از کشور گرد آمده بودند. آنانی هم که سال ها طاقت آورده زندگی در وطن را برگزيده بودند، مانند گوگوش، سرانجام، ناگزير به مهاجرت شدند.

امروزه تنها آن نوع از موسيقی هايی رسما تشويق می شود که صبغه مذهبی و انقلابی داشته باشد و فضا عملا بر موسيقی به عنوان يک هنربسيار تنگ شده وبرخلاف بسياری ازجاهای ديگر شايد نتوان از اقتصاد موسيقی ايرانی نام برد. 

از سوی ديگربسياری ازهنرمندان آن دوران هم  يکی يکی از صحنه می روند: هايده، مهستی، ويگن، دلکش، آغاسی، سوسن وآخرين آنها، الهه.

الهه که نامش بهار غلامحسينی بود، خوانندۀ خوش صدايی بود که توسط داوود پيرنيا به برنامه گلها راه يافت و بيشترين برنامه ها را در گلها اجرا کرد. او يکی از زيرترين صداها را داشت واز اين حيث صدايش يگانه بود.

الهه از سن ۷ سالگی، زمانی که پدر در خانه نبود، به صورت پنهانی در اتاق برای خودش آواز می خواند. درسن  ۱۲ سالگی متوجه شد که  "مجيد وفادار" آهنگساز، همسايه شان است. گوش دادن به صدای ساز و آواز و موسيقی از خانه وفادار، از برنامه های روزانه الهه شده بود. تصميم گرفت به هر نحوی که شده به مجيد وفادار، علاقه خود را به خوانندگی ابراز دارد و از او بخواهد که در اين راه به او کمک کند.

در اين گير و دار که او برای خواننده شدن به هر دری می زد، پدر از کارهای پنهانی او آگاه شد و تصميم گرفت که او را شوهر بدهد.همسر او مردی بود با نام خانوادگی "يگانه" و عضو حزب توده و قول هايی هم مبنی بر همکاری برای خوانندگی الهه به وی داد.

اولين پخش رسمی صدای الهه با نام پريچهر در فيلم "مردی که رنج می برد" بود. آقای مجيد وفادار که حالا سن و سال الهه و صدای او را مناسب تر ديده بود، الهه را به کارگردان فيلم معرفی کرده و خواسته بود که به الهه در اين فيلم فضايی داده شود . او دو آهنگ در اين فيلم اجرا کرد که آهنگ "خنده خنده" او در آن زمان، گل کرد.

بعد از اين اجرا بود که آقای وفادار او را به سازمان راديو معرفی کرد و در آزمايش صدايی که از الهه گرفته شد، به او گفتند که صدايش خوب است اما پختگی ندارد. الهه به هنرستان موسيقی ارک رفت و ۲ سال تحت نظر غلامحسين بنان، نت ها و دستگاه ها را ياد گرفت و بار ديگر که برای آزمايش به راديو رفت قبول شد. با ورودش به راديو نام خود را از پريچهر به الهه تغيير داد.

الهه ۱۵ سال در برنامه گلها خواند و با بيرون آمدن استاد پيرنيا، به همراه جمع ديگری از اساتيد از آنجا خارج شد و رسما از راديو و تلويزيون استعفا داد.

استعفای او تقريبا مقارن بود با انقلاب اسلامی. در آن زمان دو تا از فرزندانش در لندن در مدارس شبانه روزی تحصيل می کردند. او از يک سو به علت عدم شناخت فضای جديد کشور بعد از انقلاب و از سوی ديگر به دليل رسيدگی به اوضاع فرزندانش، راهی لندن شد تا يکی دو ماهی را در آنجا بگذراند.

از آنجا که الهه قصد سفر موقتی به انگليس داشت، تمام وسايل و مدارک زندگی اش را در تهران گذاشت. اما چرخش اوضاع در داخل کشور و توصيه های نزديکانش که خانم الهه بازگشتش به ايران را مدتی به تاخير بيندازد سفر موقت او را به مهاجرتی طولانی تبديل کرد. 

الهه پس از مدتی زندگی دشوار به عنوان پناهنده در انگلستان به آمريکا مهاجرت کرد و در پی يافتن مخاطبان وسيع تری به دنبال مرضيه به سازمان مجاهدين روی آورد غافل از آن که مخاطبان هنر هيچگاه در يک سازمان سياسی گرد نمی آيند. او پس از مدتی از سازمان مجاهدين سرخورده شد و کناره گرفت.

او که متولد سال ۱۳۱۳ بود پس از گذراندن دوران دشوار ديگری در زندگی هنری اش به به سرطان کبد دچار شد. سرانجام وقتی سرطان کبدش علاج ناپذير شد به ايران بازگشت. اما کسی از آمدن او با خبر نشد.  شايد حتا مقامات مسئول هم متوجه ورود خواننده ای به نام الهه نشدند. چون او زمانی که می رفت هیأت ديگری داشت و زمانی که برمی گشت ديگر آنی نبود که بود. سرطان از پايش در انداخته بود. الهه روز ٢٤ مرداد ماه در بيمارستان پارسيان خاموش شد.

نازنين معتمدى و عليرضا واصفى در گزارش مصورى که در اين صفحه مى بينيد در گفتگو با بعضى افراد خانواده و دوستان الهه ياد او را گرامى داشته اند.

 

 برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- دریا سرخرود، 2011/10/10
بهار که رفت دل ما را با خودش برد...................سالهاست .............پایدار باشید
- یک کاربر، 2010/05/09
آخرین سنگر سکوته
- یک کاربر، 2009/10/21
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
- Bijan Baba Koohi، 2009/07/27
It is so wonderful and extremely nostalgic to hear Elahe's magical voice and find out more about her. I was very young when she was one of the great stars of Iranian music. Although I was too young to appreciate her music, I always enjoyed her lovely voice. Thank you very much for this great work. Elahe belongs to all Iranians of all ages and in all eras.
- مسعود ریاحی، 2009/04/29
از طریق لینک کار استاد بیژن ترقی وارد این لینک شدم......واقعا دستتان درد نکند. دو بار این گزارش را از اول تا آخر نگاه کردم و برای فرزندانم که هر دو دور از ایران بزرگ شدند، گذاشتم تا با گوشه ای از موسیقی غنی ایرانی آشنا باشند. واقعا اگر سایت هایی مثل شما یا گزارشگرانی مثل تهیه کنندگان این گزارش ها نباشند، آدم فکر می کند کسی به فکر ایران نیست. سرپا باشید و مانا.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.