Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
ترجمه چيست؟

ترجمه چيست؟
سيروس على نژاد

مراسم دومین دورۀ اهدای جایزۀ مهتاب میرزایی، که از طرف مجلۀ نگاه نو اخیرا در تهران برگزار شد، این حسن را داشت که در کنار صحبت های دیگر به مسئله ترجمه توجه شد و سعی شد از ترجمه  تعریفی به دست داده شود.

 تعریف، همواره از مقوله های دشوار است. چرا که در هر موضوع، به دست دادن تعریفی که به اصطلاح جامع و مانع باشد کار آسانی نیست و همواره هر جور تعریف کنیم باز یک گوشۀ کار از چارچوب تعریف بیرون می ماند یا تعریف همه جوانب کار را نمی پوشاند.

تعریفِ ترجمه در این مراسم از سوی دکتر عزت الله فولادوند به دست داده شد که خود از مترجمان و متفکران ایران به حساب می آید. اما پیش از آنکه به تعریف ترجمه از زبان دکتر فولادوند بپردازیم لازم است بطور مختصر توضیح دهیم که چرا باید در مراسم اهدای جایزه مجلۀ نگاه نو، این تعریف به دست داده می شد؟

مجلۀ نگاه نو یکی از مجلات معتبری است که در تهران منتشر می شود و تا کنون ٧٨ شماره از آن منتشر شده است. علی میرزایی آن را سردبیری و مدیریت می کند. مهتاب میرزایی، دختر علی میرزایی همکار این مجله بود که سه سال پیش از دست رفت، و اکنون دو سال است که جشن سالانۀ مجله نگاه نو به نام جایزۀ مهتاب میرزایی برگزار می شود.

سال گذشته این جایزه به بهترین نوشته ای داده شد که خوانندگان انتخاب کرده بودند. امسال علاوه بر بهترین نوشته، به بهترین ترجمه نیز جایزه تعلق گرفت.

بهترین ترجمه را هم مانند بهترین نوشته خوانندگان انتخاب کرده بودند. به این صورت که مجله در یک آگهی از خوانندگان خود می خواهد که بهترین نوشته و بهترین ترجمه را برگزینند. علاوه براین آقای میرزایی طی نامه ای از پاره ای نویسندگان و خوانندگان خود می خواهد که در این انتخاب مشارکت کنند.

امسال جایزه بهترین نوشته به محمد رضا نیکفر تعلق گرفت که مقاله ای درباره ریچارد رورتی نوشته بود و جایزه بهترین ترجمه نصیب دکتر فولادوند شد که مقاله "عقل گریزی در تاریخ فلسفه" اثر ژان وال را ترجمه کرده بود.

همین بهانۀ سخنرانی آقای دکتر فولادوند در مراسم اهدای جوایز در باب ترجمه شد. او ضمن پرداختن به اهمیت ترجمه، به تعریف ترجمه نیز پرداخت. در اینجا تنها به نکاتی می پردازیم که وی در باب تعریف ترجمه گفت.  

"ولی ترجمه چیست؟"

 دکتر فولادوند ضمن سخنان خود پرسید "ولی ترجمه چیست؟" و خود بدین شکل پاسخ داد:

پاسخ ساده برگرداندن مطلبی از یک زبان به زبان دیگر است. اما این پاسخ، چنانکه می دانیم کافی و وافی نیست.

امروز با سیل ترجمه هایی – چه در ادبیات و چه در علوم – مواجهیم که حتی با کمال حسن نیست و با فراخ ترین حوصله و استوارترین اراده نه می توانیم آنها را بخوانیم و نه اگر خواندیم طرفی بر می بندیم. واژه ها گنگ و نا مأنوس، عبارت ها درهم پیچیده، نحو زبان تباه شده – و حاصل معجونی که به بهای کاغذی که روی آن به چاپ رسیده نیز نمی ارزد.

می گویند اینان هم انسانند؛ باید بنویسند تا یاد بگیرند. ولی همین استدلال را شما از لوله کشی که از نادانی خانۀ شما را غرق آب کند، یا راننده ای که شما را در نتیجۀ تصادف به بیمارستان بفرستد، به هیچ روی نخواهید پذیرفت.

هیچ عاقلی دست به عمل لغو یا، به اصطلاح امروزی ها، فعل عبث نمی زند. به قول یعقوب لیث صفاری در تاریخ سیستان: "چیزی که من در نیابم چرا باید گفت." ولی زیان مترجمان خام دست اگر به این حد هم محدود می شد، باز ما حرفی نداشتیم.

عیب کار این است که خوانندۀ عادی پس از یکی دو بار دست و پنجه نرم کردن با اینگونه ترجمه ها و سرخورده از میدان بازگشتن، بسا دیگر از خواندن بیزار می شود. رکود غم انگیز بازار کتاب در ایران را نباید فقط به پای سخت گیری مصادر امور و جیب خالی مردم نوشت. در چنین وضع آشفته ای کتاب خوب هم آسیب می بیند – بویژه امروز که حریفان  توانمند و قدری همچون ماهواره و اینترنت هم وارد معرکه شده اند.

بنابراین باز می گردیم به سوال اصلی و می پرسیم ترجمه چیست؟ همه هم داستان اند که مترجم باید به زبان مبدأ و مقصد و موضوع مسلط باشد. ولی با این بیان، ترجمه با حداقل نیازهای آن تعریف می شود، و کمتر کسی است که بجز در مورد پیام های کوتاه بازرگانی یا صنعتی از خواندن ترجمه ای بر پایۀ این حد اقل، خرسندی خاطری حاصل کند.

اگر ترجمه صرفا علم بود، قاعدتا می بایست به همین تعریف اکتفا کنیم. بسیار پیش می آید که از خواندن ترجمه ای احساس می کنیم که چیزی در آن کم است و با متنی خشک و بی روح رو به رو شده ایم و نمی توانیم با نویسنده، به اصطلاح، ارتباط برقرار کنیم. پس ضروری است که نکتۀ دیگری نیز به تعریف بیفزائیم و بگوییم: ترجمه انتقال پیامی از یک زبان به زبان دیگر است با حفظ روح متن اصلی و ایجاد تأثیری هم ارز در خوانندۀ زبان مقصد.

 و اینجاست که پای هنر ترجمه  به میان می آید، و می گوییم ترجمه باید علاوه بر صحت و امانت و سلاست، به روح و احساس متن اصلی وفادار بماند و آن را به خوانندۀ زبان مقصد القا کند.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک دانشجوی قدیمی رشته مترجمی، 2008/08/01
بسیار خوب که ترجمه باید چنین یا چنان باشد،باید هرحرفه و هنری را درست و حسابی آموزش داد و برای آموزش دادن این حرفه و در اصل این هنر باید مدرسین کارآزموده در دانشگاه داشته باشیم.که حداقل خودشان برای یک بار هم که شده مطلبی را ترجمه کرده باشند.ولی متاسفانه...
- حمید، 2008/07/31
از زحمات شما متشکرم اما ای بزرگوار شما را بخدا یکی دو بار این مطلب را با حوصله بیشتر بخوانید و بعد قضاوت کنید که چقدر "چه باید بکنیم تا بهتر بشویم" دارد و چقدر "چه چیزی بد است و نباید و نباید و نباید!"
مطلبی که ارائه فرموده اید نمونه یک مطلب منفی و مملو از " نبایدها " است. ایکاش اینگونه روحیه ها تعدیل بشود و مسایل را بصورت سازنده مطرح کنند و بما بیاموزند " آقا جان چه بکنیم تا بهتر شویم "
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.