Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
فریادی در قالب نقش
الین نجمی

یک طرف، فرسک‌های (نقاشی‌های دیواری) شسته رفته، در محل‌هایی مشخص که خوب هم به چشم می‌آیند، و در اندازه‌های متفاوت و گاه عظیم مثل «برج سیین، La Tour Sienne»، که به تازگی در ماه ژوئن از آن پرده‌برداری شد و از آن به عنوان بزرگترین فرسک دیواری اروپا نام می‌برند، و در طرف دیگر نوشته‌ها و طرح‌هایی در اندازه‌هایی به مراتب کوچکتر، که کمتر در قید زیبا کردن محیط‌اند و در محل‌هایی دور از دسترس، مثل دیواره‌های شیروانی‌ها، و با طول عمری نامطمئن قرار گرفته‌اند. این شاید توصیف سرراستی از آن چیزی باشد که در قالب "گرافیتی"، این روزها گزارشگران و اهالی پاريس بر دیوارهای این شهر می‌بینند.

واژه "گرافیتی" از ایتالیایی به زبان فرانسه راه پیدا کرده است. ظهور این کلمه در زبان فرانسه را به لطف یک روحانی به نام " رافايل گروچی" (Raphaël Garucci ) نسبت می‌دهند، که برای  نخستین بار در سال ۱۸۵۶در کتابی آن را در همین معنای امروزینش یعنی "ثبت خودجوش نقشی با استفاده از قلم مو، ذغال یا چاقوی نوک تیز بر مکانی عمومی که برای این کار پیش بینی نشده است"، به كار می‌گیرد.

اما فرانسوی‌ها منتظر واژه نمانده‌اند و در سطح شهر می‌توان گرافیتی‌هایی که قدمت آن‌ها حتا به قرن دوازدهم میلادی می‌رسد، پیدا کرد. این دیوارنگاری‌های قدیمی تنها به وقایع تاریخی ارجاع نمی‌دهند. بسیاری از آن‌ها به سادگی یک طرح از نام خانوادگی و یا یک نشان گرافیکی و یا تجسمی هستند. اما به مرور زمان، مثلا گرافیتی‌های دوران انقلاب فرانسه در قرن هجدهم، یا آن‌ها که از دوران اشغال فرانسه توسط آلمان به جا مانده‌اند، به شکل مستقیم با لحظه‌هایی تاریخی که در آن‌ها خلق شده‌اند، ارتباط دارند.

جذابیت این گرافیتی‌های قدیمی بیشتر در این نهفته است که سده‌ها و دهه‌ها دوام آورده‌اند و بدون این که پاک شوند، تقریبا دست نخورده، کمابیش در همان شکل ابتدایی خودنمایی می‌کنند. آن‌ها ماندگاریشان را مدیون مکان‌های غیر قابل دسترسی هستند که بر آن‌ها حک شده‌اند؛ مثل سلول زندان‌ها، دیوار زیرزمین‌ها، و یا درون کاخ‌ها.

به رسمیت شناخته شدن گرافیتی‌ها در فرانسه بعنوان شکلی از هنر خام اما به سال۱۹۶۰ بازمی گردد، زمانی که برَسَی (Brassaï)، عکاس مجاری تبار اهل فرانسه و دوست نزدیک پیکاسو، نتیجه سی سال ثبت بی‌ وقفه گرافیتی‌ها را در کتابی منتشر کرد. او در سادگی گرافیتی، یک مدرنیسم شگفت‌انگیز یافته بود. و در کتابش، برای درک ساده‌تر، آن‌ها را در شاخه‌های گونه‌گونی چون ماسک‌ها و چهره‌ها، حیوانات، عشق و مرگ دسته‌بندی نمود. این‌ها را اگر به موضوعاتی که از اخبار روز می‌آیند یا از حوادث و درام‌های روزمره سرچشمه می‌گیرند، اضافه کنیم، به مجموعه‌ای می‌رسیم که سوژه‌های امروز گرافیتی را تشکیل می‌دهند.

گرافیتی، میلی است که محقق می‌شود؛ فریادی در قالب نقش. به همین دلیل است  که دیوارنگار از هر چه آنچه دم دستش می‌آید، اغلب با دوری کردن از استفاده معمول‌شان، استفاده می‌کند تا در لحظه به فریادش قالب تصویری ببخشد. اعتراف یک دیوارنگار فرانسوی قرن هجدهم گویای این نکته است. تل رستیف (Tel Restif la Bretonne) در خاطراتش می‌نویسد: "از ۵ نوامبر ۱۷۷۹  تا اول ژانویه ۱۷۸۰هیچ ثبت نکرده بودم. آن روز حوالی (جزيره كوچك) ایل سنت لویی (در پاريس) قدم می‌زدم، ناخوش احوال، و ناگهان اندیشه‌ای به سرم زد: چه تعداد از کسانی که این سال را شروع می‌کنند، آنرا به پایان نخواهند برد؟ آیا من یکی از این بداقبال‌ها خواهم بود؟ مملو از این اندیشه، کلیدم را برداشتم و بر سنگ نوشتم".

به این ترتیب در تمامی این حرکت، خلق گرافیتی در ردی که بر جا می‌گذارد خودش را تعریف می‌کند، بدون وابستگی به هیچ تخصص فنی و مهم‌تر از آن بدون داشتن تمایل به پیروی از یک معيار معمول. و ردی که از گرافیتی بر جای می‌ماند، بقای دیوارنگار را در خود دارد و همان اندازه که اثر بر جای می‌ماند، او نیز بر قرار خواهد بود.

با این همه، در دوران معاصر، رویکرد به گرافیتی مانند هر پدیده دیگری، دچار تحول بسیار شده است. این نکته را به هنگام تهیه این گزارش از گرافیتی‌های امروز پاریس به روشنی دریافتم. این واقعیتی است که گرافیتی‌های سنتی روز به روز، از سطح این شهر ناپدید می‌شوند. شهرداری پاريس بخشی فعال دارد كه كارش پاک کردن گرافیتی‌ها از دیوارهای شهر است، و شهروندان پاریسی تنها با پر کردن فرمی در سایت شهرداری به آساني می‌توانند پاک کردن یک دیوارنگار را تقاضا کنند. اما این به معنای پایان راه برای این "شیوه بیانی" نیست. چرا که هم‌زمان، تعدادی از شهرداری‌ها با در نظر گرفتن دیوارهایی خاص در مناطقی از شهر، از هنرمندان دیوارنگار دعوت می‌کنند و با برنامه‌ای مشخص این هنرمندان را موظف می‌کند که مثلا هر دو ماه یک بار نقشی نو بر این دیوارها بکشند. از جمله این شهرداری‌ها، باید به شهرداری منطقه ۲۰ پاریس، اشاره کرد که در صدد است از هنر گرافیتی برای جذب بیشتر توریست‌ها استفاده کند. به این دیوارها، باید مراکزی چون ساختمان "فریگو Frigo" را علاوه کرد. فریگو ساختمانی است که در گذشته، بین سال‌های ۱۹۱۹ و ۱۹۷۱ سردخانه‌هايی برای نگهداری مواد غدایی بود، ولی از سال۱۹۸۵، به محلی برای انواع  کار و خلاقیت هنری اختصاص پیدا کرده است.

در کنار این مراکز به رسمیت شناخته شدۀ گرافیتي، گروهی از هواداران هنر خیابانی سعی بر مقاومت دارند. آن‌ها علیرغم وقوف به کوتاه شدن هر چه بیشترعمر گرافیتی‌های خود در سطح شهر، با انتخاب مکان‌هایی مانند دیواره‌های زیر شیروانی‌ها، می‌کوشند برای پیامشان محلی برای نمایش بیابند.

برای دریافت تاثیر این رویکرد جدید، در این گزارش نظر دو هنرمند در دو مکان نمادین اختصاص یافته به گرافیتی: خیابان دِنوآیِ در منطقه۲۰ و مرکز فریگو در منطقه ۱۳، و هم چنین یک تماشاگر فعال و یک بیننده کنجکاو این آثار را جویا شدم. نظرات آن‌ها را بر تصاویری از گرافیتی‌های امروز پاریس در این گزارش می‌توانید بشنوید.

پی نوشت:

 

1. Christian Colas, Paris graffiti: les marques secrètes de l'histoire, Editeur: Parigramme, Paris, 2010.

2. Brassai,  Graffiti, Editeur: Flammarion, Paris, 1993.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- سولماز محمودی، 2014/09/14
اطلاعات متن بسیار روان و مفید بود. دست مریزاد.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.