Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
عشق لامذهب
رضا محمدی

نگار دلکش مو ارمنیه / لبش خندان دو چشمش سوسنیه
خدا ما هر دو تا را دوست داره / بین پیغمبرامان دشمنیه

سال‌ها پیش ازین، دوست مسلمان عاشقی داشتم که دلبستۀ دلبری ارمنی بود. این دلبستگی البته گره کوری بود که باز شدنش ناممکن بود. این دوست دلبسته و بخت‌فروبستۀ من هر روز می‌آمد و همین دوبیتی را با سنگ‌خاصیتی مثل من زمزمه می کرد و می‌گریست.

آن دوستم بعد ها جوان‌مرگ شد و البته که دلبستگی‌اش را با هزار حسرت دیگر با خود برد. من اما فکر می‌کردم، یعنی چه که عشق کور است و مذهب و نسب و نسق نمی‌شناسد.

در همان ایام ما همسایه‌ای داشتیم ارمنی. این همسایه دختری داشت که هر روز بزرگ‌تر می‌شد و آتش در جان سوختگان عالم می‌انداخت. دختر همسایۀ ما به همان رویۀ نامعمول عاشقی، شیفتۀ پسری مسلمان‌زاده شد. دوباره حکایت یک عشق ناممکن لامذهب به صورتی دیگر در زندگی من تکرار می‌شد. پسر با تغییر دین مرتد می‌شد و دختر با عین کار، مطرود.

سال‌ها این قصه ادامه داشت. کسی نبود در آشنایان این ماجرا که دلی ولو به دروغ برای آنها نسوزاند. اما کاری از هیچ کس بر نمی‌آمد. من داشتم ایران را ترک می‌کردم که باخبر شدم، دختر بالاخره از بین خانواده و عشق، عشق را برگزید و بعد آن شد که نباید می‌شد: پدر به‌کلی او را ترک کرد. گفته بود: فرض می‌کنم اصلاً دختری نداشته‌ام یا داشته‌ام و مرده‌است. مادرش تا سال‌ها بعد که دختر صاحب فرزندی شد، آن‌هم یک بار پنهانی، هرگز نتوانست از او سراغی بگیرد. باقی فامیل که دیگر معلوم است چه می‌کنند.

دختر اما خیلی وقت اهل بی‌خیال شدن این بازی نبود. به نمایندگان مجلس، به مسجد، به کلیسا، به اسقف اعظم ارامنه، به همه التماس می‌کرد که او هنوز جزوی از خانوادۀ پدری‌اش است. اما پدرش هم اگر می‌پذیرفت، اسقف اعظم می‌گفت: آنکه نافرمانی به این بزرگی کرده، نه تنها از دین، بلکه از خون، از قومیت ارمنی نیز خارج شده‌است. این، یعنی این که تمام.

یک وقتی حکایات فارسی شیخ صنعان، که با همه فضل و آداب ودیانت، در گرو پریزاده‌ای ترسا، دین و آداب و آیین، همه را از دست داده بود، یادم آمد. شیرین در داستان "خسرو و شیرین" نظامی نیز ترسازاده‌ای مسلمان‌کش بوده‌است. و چه قدر که این شیرین جزوی از مسلمانی است امروز. نمادی از زیبایی و دلربایی و نامدارترین ملکه‌های تاریخ فارسی.

یادم آمد زن اساطیری شعر معاصر فارسی، معشوقۀ اثیری شاملو، آیدا هم زنی ارمنی ‌است. اما من نشنیده بودم که آیدا به خاطر ازدواج با شاملو آزاری دیده باشد. شاید هم دیده باشد، مثل منی اما نشنیده باشد. بعد که همین طوری هزارخانۀ تودرتوی حافظه را بتکانیم، از این گونه عشاق فراوان می‌یابیم که از دیوار دین گذشته بودند یا مجبور شده بودند در دو سوی دیواری به نام مذهب عشق‌شان را گور کنند.

به همین ترتیب، در طی سال‌ها بارها در بین عشاق مسلمان و مسیحی و یهودی و زرتشتی و هندو فراوان پیش آمده‌است و چه بسا که باز تا سال‌ها پیش بیاید که دیوار بزرگ مذهب راه به هم رسیدن‌شان را ببندد.

ماهایا پطروسیان، هنرپیشه

و اما آنچه باعث این نوشته شد، خواندن قصۀ ماهایا پطروسیان، بازیگر مشهور سینمای ایران، در خبرهای ایام گذشته بود. ماهایا پطروسیان که ارمنی است از ستارگان اول سینمای ایران ‌است. او که لیسانس بازیگری از تئاتر هنرهای زیبای دانشکدۀ تهران را دارد، با بازی در فیلم "عشق و مرگ" ساختۀ محمدرضا اعلامی برای اولین بار در سینمای ایران درخشید. بعد تر در فیلم به‌یادماندنی "پردۀ آخر"، تنها ساختۀ واروژ کریم مسیحی، با بازی فوق‌العاده نقش دختری لال را ایفا  کرد.

سال ۱۳۷۰ تهمینۀ میلانی با یک فانتزی کمدی عرصۀ جدیدی را برای یک بازیگر زن نقش اول کمدی فراهم آورد. پطروسیان در کنار دانیال حکیمی در آن درخشید . فروش سرسام‌آور فیلم را باید مدیون حضور پطروسیان دانست.

محسن مخملباف در سال ۱۳۷۱ ساخته‌ای درخشان به نام "هنرپیشه" را روانۀ اکران کرد که بازیگر نقش اول آن  اکبر عبدی بود. فیلم توانایی‌های بسیاری از این دختر جوان را به نمایش گذاشت و او خودش را به عنوان یک چهرۀ قابل اعتنا نثبیت کرد.

"دیدار"، "نابخشوده" ، "قاصدک"  و "کمکم کن" و بعد از آن "دختری به نام تندر"، ساختۀ حمیدرضا آشتیانی‌پور، فیلم‌های دیگری هستند که چهرۀ او را در سینمای ایران تثبیت کردند.

سال ۱۳۷۹ به خاطر بازی در "هفت پرده"، به کارگردانی فرزاد موتمن، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم را دریافت کرد و پس از آن در ساختۀ بهرام کاظمی به نام‌‌ "از صمیم قلب" یکی از بهترین بازی‌های خود را ارائه داد. همراه با حسام نواب صفوی و امین حیایی در کمدی "عروس خوش‌قدم"، به کارگردانی کاظم راست‌گفتار، در سال ۱۳۸۱ یک بازی دیدنی دیگر از خود به نمایش گذاشت.

"ملاقات با طوطی" و "انتخاب همراه" ظاهراً آخرین کارهایی‌اند که با بازی او به بازار آمده‌اند. اما جالب‌ترین بخش ماجرای او به قصۀ پنهانی عشقی بر می‌گردد که او را به ازدواج پسری مسلمان درآورد. ماهایا، برعکس دختر همسایۀ ما، مطرود یا مغضوب نشد. برعکس دوست عاشق من، بخت‌فروبستگی را گردن ننهاد و با شجاعت دیواری را شکست که به هر حال شاید در روزگار ما در ایران شکستن آن کاری شگرف بود.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2017/02/25
اره عشق اخرش فقط بدبختیه. منم تا آخر عمرم باید تنها بمونم. هیچکسو نمیتونم ببینم. به خاطر همین موضوع. تموم شد. رفت. و من بعد از گذشتن دوسال هر روز و شب عشق ارمنی خودمو فقط توی خیالم میتونم ببینم و حرف بزنم.
- یک کاربر، 2013/08/30
با سلام.
همه جورش هست. من خانواده ای رو می شناسم که زن ارمنی و مرد مسلمان است و سال هاست که با خوشی دارند زندگی می کنند. خانواده اون خانم ارمنی هم طردش نکردند. پسرشون با یه دختر مسلمون و دخترشون با یه پسر مسلمون ازدواج کرده. این بچه ها هم بلدند ارمنی صحبت کنند و هم فارسی. خودم هم 3 سال با یه دختر ارمنی عهد ازدواج بسته بودیم. خونواده من مشکلی نداشتند ولی خونواده اون خیلی جدی مخالف بودند. ما واقعا" عاشق هم بودیم ولی مجبور شدیم از هم جدا بشیم ولی من هیچ وقت عشقم به اونرو فراموش نمی کنم و همیشه به یادش هستم. مطمئنم اونهم منو فراموش نکرده و به یادم هست. دختر ارمنی اگر خوبشو آدم پیدا کرده چنان تاثیری توی آدم میزاره که هیچ وقت اون اثر فناپذیر نیست.
- یک کاربر، 2013/08/17
خیلی زیبا بود اونایی که این درد رو نچشیدن اصلا درک نمی کنن اما من و عشقم زندگی مون رو، عمرمون رو تو این عشق عجیب سپری کردیم و همیشه دنبال راه چاره ایم.
- یک کاربر دیگر که یک کاربر معمولی ، 2011/07/08
می گم حالا انقدر سخت نگیرین بچه ها
- یک کاربر، 2010/10/08
مطلب قابل تأملی بود ... یه دوست مسلمان دارم که به زور و از روی یه اشتباه با یه دختر ارمنی بیست سال پیش ازدواج کرد مشکل خانواده و فامیل هم نداشتند، اما یه جورایی حالا خوشبخت نیستند. دو تا پسر... حالا سالها دور از هم... پدر اینجا و مادر و بچه ها خارج از ایران و صد البته عشق لیلی و مجنون هم که نیست.
عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود

در ضمن، اصلأ هم مربوط به مجله های زرد نبود مطلبتان و خیلی جای بررسی هم دارد...
- یک کاربر، 2010/10/06
سلام
با نوشته هاتون موافقم
برای منم همین قضیه پیش اومد پسری مسیحی عاشق من مسلمان شد ولی بعد کش و قوس های فراوان نتیجه این شد که بهتر است از این عشق چشم پوشی کنیم...
- الف.شين، 2010/08/26
شايد زندگی خانم پتروسيان برای آقای محمدی تازه و کم‌سابقه باشد اما موارد مشابه آن در ايران بسيار است و اصلاً به شرحی که ايشان نوشته خون‌بار نيست. انشاهای رقيق و پر‌آب چشم به جای تحقيق و تحليل مستند گرهی از انبوه مشکلات ملی و منطقه‌ای ما که از تعصب‌های مذهبی سرچشمه می‌گيرند باز نمی کند.
- مهدي رنجوري، 2010/08/22
با سلام و عرض ادب. مطالب نوشته شده را بدقت خواندم. خدا كند كه آدمها اصل خود را از ياد نبرند و قدر و موقعيت های خويش را بهتر بدانند.
- یک کاربر، 2010/08/22
اگر اين متن را خودم شخصا بر روی سايت شما نمی ديدم و مثلا متن را در جای ديگر می خواندم به يقين می گفتم كه اين مطلب يكی از مطالب نشريات زرد است كه اين روزها در ايران خوانندگان بسيار دارند. انتشار چنين مطالبی از اين سايت دور از انتظار بود.
- hania، 2010/08/20
damet garm
- گیو- لندن، 2010/08/19
عشق اسطرلاب اسرار خداست / مذهب عاشق ز مذهب ها جداست
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.