Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
رسانه های مشروعه و مشروطه

باقر معین

صد سال پیش یعنی در ۲۵تیر ماه ۱۲۸۸شمسی، نبرد میان مشروطه و استبداد به روزهای پایانی اش نزدیک شد. مشروطه خواهان با فتح تهران بر نیروهای استبداد  پیروز شدند. محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناه برد و  بعد به روسیه گریخت و پسرش احمد شاه جانشین او شد.

می دانیم که انقلاب مشروطه در ۱۴مرداد ماه سال ۱۲۸۵شمسی به پیروزی رسید و چندماه پس از امضای فرمان مشروطه از سوی  مظفرالدین شاه، آن شاه بیمار درگذشت و پسرش محمدعلی شاه به سلطنت رسید. محمدعلی شاه که با مشروطه سرناسازگاری داشت، نه از آزادی مطبوعات دل خوشی داشت و نه از پاسخ گو بودن به مجلس. از همین رو کوشید بساط مشروطه را برچیند. برخی از مقامات دربار، افسران روسی و قوای قزاق و گروهی از روحانیون به رهبری شیخ فضل الله نوری، مجتهد بزرگ تهران، از شاه حمایت می کردند. شیخ فضل الله که خواهان حکومت مشروعه بود، می گفت حکومت از خدا مشروعیت می گیرد و نه مردم.

محمدعلی شاه پس از ترور اتابک، صدراعظم او، و حمله نافرجام به خودش، در تابستان ۱۲۸۷شمسی، مجلس را به توپ بست و کوشید مشروطه خواهان را سرکوب کند. روزنامه ها را بست، رهبران فکری مشروطه، و روزنامه نگاران را زندانی یا تبعید کرد و شماری را هم کشت. این اقدامات مدتی مشروطه را به تعلیق در آورد اما با مقاومت ایرانیان روبه روشد.

نخست تبریز قیام کرد و سپس شهرهای دیگر. علمای نجف به رهبری آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، و نیز رهبران سیاسی و ملی در ایران در رهبری قیام نقشی اساسی ایفا کردند. یک سال پس از ویرانی مجلس، مشروطه خواهان از شمال و جنوب و غرب وارد تهران شدند و در تیرماه ۱۲۸۸تهران را فتح کردند. محمدعلی شاه خلع و بعد به روسیه پناهنده شد. شیخ فضل الله در مرداد ماه ۱۲۸۸ پس از محاکمه در تهران به دار آویخته شد. و مشروطه در این برهه  بر مشروعه و استبداد پیروز شد.

رسانه ها

رسانه ها پیش از آغاز سرکوب و کودتای محمدعلی شاه، آزاد، پویا و پر تلاش بودند و در رساندن اندیشه های آزادی خواهانه و تجدد و حمایت از قانون و آگاه کردن مردم به حقوقشان و نیز دفاع از مشروطه پیشگام بودند. نشر بحث های درونی مجلس اول، درباره مشروطه و مشروعه و تمدن و تجدد و مخالفت با گرفتن قرضه از خارجیان و مداخله آنها، روزنامه های آن دوران را بسیار خواندنی کرده بود.

می توان گفت که رسانه های آن زمان دو گونه بودند. رسانه های سنتی و رسانه های نوین. رسانه های سنتی که بردی محلی داشتند عبارت بود از منبر و روضه خوانی در مساجد و تکیه ها و هیئت ها، تعزیه و شبیه خوانی و نقالی و نشستن در قهوه خانه ها و قرائتخانه ها.

رسانه های نوین که نقشی بسیار مهم و ملی و سراسری برای همه ایفا کردند و تاثیری حیاتی در انقلاب مشروطه و بیدارکردن و بسیج مردم در پایان دادن به استبداد داشتند، سه رسانه بودند: تلگراف، عکس و چاپ - سنگی و سربی و ژلاتینی.

تلگراف، برای اطلاع رسانی و ارتباط میان شهرها، فرستادن و دریافت پیام، اعلامیه و فتوا بود و صنعت چاپ برای نشر کتاب و مجله و روزنامه و شب نامه و اعلامیه. هنر عکاسی که  پیشتر از مشروطه همه جاگیر شده بود هم پدیده ای بدیع بود و موثر و هم  بر جذابیت نشریات افزود.

رسانه های نوین دیگری هم در حال آمدن بودند اما هنوز نقشی اساسی در برانگیختن مردم و آگاه کردن آنها نیافته بودند که بتوان به آن استناد کرد. مثل تئاتر و ضبط صوت و فیلم و صفحه های موسیقی و تلفن. می گویند ابراهیم صحاف باشی، فیلم بردار شاه،  از برخی از حوادث مانند آمدن نیروهای بختیاری به تهران فیلم گرفته است.

تلگراف

تلگراف که ۱۵۰ سال پیش به ایران آمد، زود همه جاگیر شد. تلگراف  دارای شبکه سراسری بود و ایران را به اروپا و هند و سایر نقاط دنیا پیوند می داد. تلگراف در  رساندن پیام ها به شهرها و دریافت پیام علمای نجف برای نجات مشروطه از چنگ استبداد بسیار مهم بود و آنقدر اهمیت داشت که در متمم قانون اساسی "افشا یا توقیف مخابرات تلگرافی بدون اجازه صاحب تلگراف" ممنوع شد. با این حال دولت محمدعلی شاه در چهارده خرداد ۱۲۸۷، گاهی هم  از رسیدن تلگراف به مقصد و در نتیجه رسیدن خبر جلوگیری می کرد. هنگامی که نقشه کودتای ضد مشروطه را در سر داشت سیم های تلگراف را قطع کرد تا آزادی خواهان نتوانند باهم در تماس باشند و از همین رو در پاره ای از شبنامه ها به قطع غیرقانونی تلگراف اشاره شده است. اما خود دولتی ها وقتی که نیاز به تلگراف را حس می کردند دوباره آن را وصل می کردند.

روزنامه

آمدن صنعت چاپ از غرب به ایران در زمان صفویه رخ داد ولی به ارمنی ها در جلفا محدود بود و بسیار طول کشید تا همه جاگیر شد. نخستین روزنامه فارسی، کاغذ اخبار، که در واقع ماهنامه بود،  در زمان محمدشاه نشر یافت. دومین روزنامه را امیرکبیر به نام وقایع اتفاقیه در دوران ناصرالدین شاه بنیاد کرد. این هر دو دولتی بودند. در واقع نخستین روزنامه خصوصی در سال ۱۲۷۵ یعنی ده سال پیش از انقلاب مشروطه منتشر شد و با انقلاب مشروطه دهها روزنامه در تهران نشر می یافت. در این زمان جمعیت ایران حدود ۱۰میلیون نفر تخمین زده شده که اکثر هم سواد خواندن فارسی نداشتند. شمارگان روزنامه مجلس، پرفروشترین نشریه، در بالاترین زمان ۱۰هزار شماره ذکر شده و گاهی کمتر از سه هزار هم بوده است. صوراسرافیل که طرفدار مشروطه بود و دهخدا و صور اسرافیل در آن می نوشتند، تا پنج هزار نسخه منتشر می شد.

بسیاری از نویسندگان و اهل فکر که از ایران مهاجرت کرده بودند در شهرهایی مانند لندن، پاریس، استانبول، نجف و قاهره اقامت گزیدند و روزنامه هایی را منتشر می کردند. آنها از این راه  افکار نو را بویژه از اروپا و عثمانی و هندوستان و مصر به ایران می رساندند. مفاهیمی همچون حکومت قانون و برابری و نیز دمکراسی و آزادی و تجدد از این راهها وارد ایران شد. البته این مفاهیم نخست از راه فرنگیانی که به ایران می آمدند و ایرانیانی که از فرنگ بر می گشتند نیز تا حدی در میان خواص رواج یافته بود.

شبنامه

بستن روزنامه ها از همان آغاز بخشی از سیاست استبدادی قاجاریان بود. از همین رو گشودن شبنامه رواج یافت. در دوره هایی، شبنامه به رسانه ای بدل شد که به گفته ای بیش از روزنامه های دولتی خواننده داشتند. شبنامه ها بیشتر در یک ورق چاپ می شد، بدون امضا و نشانی و به صورت پنهانی تکثیر و توزیع می شد. مشروطه خواهان با درج مطالب تند سیاسی و اجتماعی با لحنی طنزآمیز و نیشدار می کوشیدند خوانندگان را علیه حکام تحریک کنند. از شبنامه ها برای شایعه پراکنی و تهمت و افترا و نیز جنگ روانی بهره می گرفتند. از آنجا که چاپ سربی و سنگی بسیار گران بود،  دستگاه تکثیر موسوم به چاپ ژلاتینی (نوعی پلی کپی دستی) برای تکثیر شب نامه های دوره مشروطه نقشی بسیار مهمی ایفا می کرد.

قرائتخانه

گرچه کتابخانه نهادی است سنتی اما در دوران مشروطه کتابفروشی ها و قرائت خانه هایی در شهرهای بزرگ دایر شده بود که کتاب ها و جزوه ها و نشریات چاپ داخل و خارج را می فروختند. و یا در همان جا می شد نشست و خواند. باسوادان نیز برای کم سوادان می خواندند. این رسم به قهوه خانه ها هم رسیده بود. در بسیاری از قهوه خانه ها که به محل بحث های سیاسی هم بدل شده بود خواندن روزنامه برای دیگران باب بود.

رسانه های سنتی

رسانه های سنتی برای اکثریت مردم، خطابه و وعظ بر منبر بود در مسجدها و تکیه ها و انجمن ها؛ یا نقالی در مکان های عمومی، و جار زدن عاملان دولت از مکان های بلند برای رساندن پیام. بهره گیری از هنرهای نمایشی مثل شبیه خوانی و تعزیه و پرده گردانی و شمایل خوانی، محافل ساز و آواز و خواندن ترانه ها و سرودهای وطنی در انجمن ها در این دوره رواج داشت.

رسانه های دو سویه آن روز ایران که هنوز هم موثرند بسیار ساده بودند: گپ های کنار منقل و کرسی، پچپچه های قهوه خانه، حرف و حدیث های بازار و مسجد و بحث های انجمن های پیدا و پنهان؛ اینها همه به نشر پیام های مشروطه خواهان و رواج سرودها و وطنیه های شاعران در میان مردم مشتاق هم می انجامید. نقش شایعه سازی و شایعه پراکنی را نیز نباید از یاد برد.

منبر، با ریشه ای که در مذهب و اعتقاد قلبی دارد، مهمترین رسانه آن روزگار بود. مساجد و تکایا هم مهمترین مکان برای پخش پیام های دینی و اجتماعی. گرچه منبر رسانه ای یک سویه است اما بسته به موقعیت و توانایی خطیب و موضوع می توانست رسانه ای دوسویه و یا گفتگویی شود میان گوینده و شنونده.

از آنجا که فرهنگ مردم در آن زمان بیشتر فرهنگی شفاهی بود، اندیشمندان ایرانی برای همه گیر کردن پیام خود و رساندن آن به قاطبه مردم، به خطیبان و شاعران نیاز داشتند تا با شیوایی گفتار و رسایی کلام خود اندیشه آزادی و مشروطه و قانون را در لابلای ترانه ها و سرودها و یا از روی منبر در میان مردم بپراکنند. شاعران با تکیه بر فرهنگ شعری  و حس میهنی و اشاره به شکوه ایران باستان، از دست رفتن شهرهای ایران در دوره قاجار و فساد و ناتوانی دربار مردم را بر می انگیختند؛ و خطیبان با بهره گیری از آیات و احادیثی که بر تعقل، مدارا و مشورت، اختیار و مسئولیت فردی و اجتماعی، مبارزه با استبداد را وظیفه دینی می شمردند.

از میان خطیبانی که در مشروطه در دوره استبداد صغیر در تهییج افکار نقش داشتند، می توان از  سید جمال واعظ  اصفهانی، پدر سیدمحمدعلی جمال زاده  و شیخ نصرالله ملک المتکلمین یاد کرد. در میان مشروعه خواهان خود شیخ فضل الله نوری و سیدعلی یزدی، پدر سید ضیا طباطبایی که بعدا به نخست وزیری رسید، نقشی مهم بازی کردند. شیخ فضل الله برای کوباندن مخالفان خود آنان را بی دین و بدعت گذار و نوکر اجنبی می نامید. گفته می شود سیدعلی یزدی، بر منبر مدعی می شد که در فلان شهر همه بازاریان از دولت حمایت می کنند در حالی که بازار آن شهر در مخالفت با دولت  بسته بود.

اصناف و بازاریان و بخش های دیگر جامعه هم  در مبارزه با استبداد سهم گرفتند. بازاریان بخصوص به مبارزان مشروطه کمک مالی می دادند و برای رساندن پیام مشروطه، هر صنفی به نوبه خود، تلاش می کرد. برای نمونه برخی از بازاریان نامه ها و اعلامیه ها و بیانیه های مشروطه خواهان را در لابلای کالاهای تجاری و بسته های پارچه می پیچیدند و به شهرهای اطراف می فرستادند.

تصنیف و ترانه

تصنیف که در دوران صفویه به صورت نثر ساده ضربی در آمده بود، برای رساندن پیام مشروطه، حس وطن دوستی، و ترویج آزادی خواهی به کار گرفته شد. سادگی و کوتاهی و زبان حال بودن، به یادماندن آن را آسان کرده بود و ترکیب تصنیف های اجتماعی با موسیقی، آنرا دلپذیرتر ساخته بود. در میان شاعران نام ملک الشعرای بهار، ادیب الممالک فراهانی، عارف قزوینی، نسیم شمال و ابوالقاسم لاهوتی به عنوان کسانی یاد شده که مردم را به دفاع از مشروطه می خواندند.

دو شاعر در این دوره سرآمد شدند، بهار و عارف. بهار در همین دوره با سروده هایش به ستایش آزادی و عدالت پرداخت و در اندرز به محمدعلی شاه گفت:

پادشها چشم خرد باز کن
فکر سرانجام در آغاز کن

وای به شاهی که رعیت کش است
حال خوش ملت از او ناخوش است
زشت بود یکسره کردار تو
تا چه شود عاقبت کار تو
و یا:
با شه ایران ز آزادی سخن گفتن خطاست      کار ایران با خداست
مذهب شاهنشه ایران ز مذهبها جداست         کار ایران با خداست
پادشه خود را مسلمان خواند و سازد تباه       خون جمعی بی گناه
ای مسلمانان در اسلام این ستمها کی رواست؟ کار ایران با خداست

عارف قزوینی که هم شعر می گفت و هم آواز می خواند، هنر تصنیف سازی را در دوران مشروطه به اوج رسانید و هنوز هم برخی از ترانه های او زبان زد است. مانند:

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
یا
دل هوس سبزه و صحرا ندارد
میل به گلگشت و تماشا ندارد
همتی ای خلق گر ایران پرستید
از چه در این مرحله ایمن نشستید؟
منتظر روزی از این بدتر استید؟
صبر از این بیش دگر جا ندارد

بسیاری از سران مشروطه، اندیشمندان، علما و رجال ملی در راه پیروزی مشروطه جان خود را باختند. از خطیبان و روزنامه نگارانی که کشته شدند می توان از سید جمال الدین واعظ اصفهانی، شیخ نصرالله ملک المتکلمین، و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل نام برد. هنگامی که به دستور محمدعلی شاه ملک المتکلمین را به همراه صوراسرافیل، برای کشتن می بردند، آن خطیب بزرگ مشروطه رو به دژخیمان خویش کرد و با صدای رسای خود این بیت را از قصیده بلند خاقانی باز خواند:

ما بارگه دادیم این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران تا خود چه رسد خذلان.

گرچه مشروطه در این برهه پیروز شد؛ اما نبرد مشروطه و مشروعه همچنان ادامه یافت.

 

در گزارش مصور این صفحه نخست صدای مظفرالدین شاه را خطاب به علی اصغر خان اتابک، صدر اعظم می شنوید و سپس محمدعلی جمالزاده درباره آن روزها صحبت می کند.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2011/01/14
« مي‌داينم كه انقلاب مشروطه در 14 مرداد ماه سال 1258 شمسي به پيروزي رسيد...» از كجا مي‌دانيد كه ما هم اين موضوع را مي‌دانيم. اگر مي‌دانيد كه همه مي‌دانند، ديگر چه نيازي به دوباره‌گويي شما هست؟
«اين اقدامات مدتي مشروطه را به تعليق در آورد...» مشروطه چه چيزي بود كه به تعليق درآمد؟ مجلس مشروطه به تعليق درآمد؟ قانون مشروطه به تعليق درآمد؟ فرمان مشروطه به تعليق درآمد؟ انقلاب مشروطه به تعليق درآمد؟ خود مشروطه چطور مي‌تواند به تعليق درآيد؟
- یک کاربر، 2009/07/27
جديدآنلاين: با سپاس از آقای رفعت رکنی که نظرشان را در باره این گزارش نوشته اند.

در مورد منابع این نوشته در زبان فارسی، منابع بسیاری وجود دارد. در صورت تمایل شما می توانید به تاریخ مشروطه نوشته شادروان کسروی، از صبا تا نیما نوشته یحیی آرین پور، دایره المعارف دکتر مصاحب مقالات روزنامه، تلفن، چاپ و تلگراف و نیز سایت شورای گسترش زبان فارسی در مورد روزنامه خواندن در قهوه خانه ها مراجعه بفرمایید.

در مقاله ای در باره نسیم شمال این جمله از شادروان سعید نفیسی نقل شده است:
"هر روز و هر شب شعر می گفت و اشعارش را هر هفته چاپ می کرد و به دست مردم می داد..... وقتی روزنامه فروشان نام روزنامه اش را فرياد می کردند، براستی مردم هجوم می آوردند. ... زن و مرد، پير و جوان، کودک و برنا، بی سواد و باسواد اين روزنامه را دست به دست می گرداندند. در قهوه خانه ها، در سرگذرها، در جاهايی که مردم گرد می آمدند، باسوادها برای بی سوادها می خواندند و مردم حلقه می زدند و روی خاک می نشستند و گوش می دادند..."

بسیار از شما سپاسگزاریم.
- رفعت رکنی، نصرالله، 2009/07/25
مطلب بسیار تکرار و ناقص است. اگر به جای کلی بافی و کوشش برای اشاره به همه چيز، يک نکته از آن جنبش را در اين فضای کوچک می شکافتند، بهره گيری بهتری از آن می شد. علاوه براين، بايد حداقل دو سه تا مأخذ برای مراجعه کنجکاوان می داديد. از جمله، از کجا بدانيم که براستی در قهوه خانه ها روزنامه می خوانده اند؟
- فرشاد، 2009/07/23
خیلی عالی بود اصلا یاد ۲۵ تیر و فتح تهران نبودم
- یک چایبر، 2009/07/23
! khaili bahal bood
- یک کاربر، 2009/07/23
حتما بببینید جالبه
- یک کاربر، 2009/07/23
wa 100 sale bad tarikh dobare tekrar mishawad!!! che donyae ajibist!!! merci aghaye moin az ghozareshe amozandaton
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.