Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
Subscribe to RSS - ایران
ایران

مقالات و گزارش هایی درباره ایران


سحر افاضلی

"سیزده به در" یکی از معدود سنت های ایرانی است که کمتر از بقیه سنت ها تغییر شکل داده است.

با آن که هر سال به دلیل کاهش فضای سبز شهرهای ایران تعداد خانواده هایی که به پیک نیک سیزده به در می روند، کاسته می شود، اما هنوز هم روزهای سیزده به در خانواده ها – حتا در فضای سبز حاشیه بزرگراه ها هم که شده – بساط خود را پهن می کنند.

هر چند الگوی مصرف خانواده های ایرانی تغییر کرده است، اما الگوی پیک نیک آنان چندان تغییر نکرده است.

ناصر فکوهی انسان شناس با بررسی الگوی پیک نیک ایرانیان به اهمیت عنصر آب و سبزی در انتخاب فضای پیک نیک اشاره می کند:

"معمولاً در پیک نیک های خانوادگی یک قالیچه و یک سفره وجود دارد که همه افراد حول مرکزیت آن می نشینند. معمولا زنان یک سو و مردان خانواده سوی دیگر می نشینند .در پیک نیک های سنتی افراد پشت به خارج از قالیچه می نشینند و رویشان به طرف داخل است و به این وسیله قلعه ای محکم می سازند که مانع از حضور غریبه ها می شود."

البته، فکوهی تاکید می کند: "در پیک نیک های نسل جوان تفکیک جنسیتی به هم ریخته و برخلاف پیک نیک سنتی که زنان و مردان جدا از یکدیگر می نشستند، در پیک نیک مدرن، هر کس در هر مکانی که میل داشته باشد، می نشینند."

مرز، مفهوم مهمی در پیک نیک ایرانی است. معمولاً خانواده های ایرانی از خودرو به عنوان مرز استفاده می کنند. استقرار دو خودرو به شکل معکوس و پهن کردن بساط پیک نیک در حد فاصل این دو خودرو، نوعی مرز تلقی می شود. وجود خودرو در کنار بساط پیک نیک، کاربرد پخش موسیقی را نیز دارد و یک مرز سخت و بسته محسوب می شود.

فکوهی به عناصر دیگری چون وجود چادر سفری نیز به عنوان یک مرز نیمه سخت اشاره می کند:

"چادر برای استراحت و خوابیدن استفاده می شود، ولی در پیک نیک ایرانی، چادر کاربرد انبار وسایل را دارد و تنها برای مشخص کردن محل استقرار و ایجاد مرز استفاده می شود. لوازم پیک نیک و لوازم آشپزخانه نیز از دیگر مرزهای نیمه سخت پیک نیک ایرانی است."

او عناصری چون صدا را نیز به عنوان مرز نرم عنوان می کند:

"صدای موسیقی یا صدای افراد به عنوان مرزی نامرئی تلقی می شود و افراد سعی می کنند در جایی مستقر شوند که صدای دیگران را نشنوند."

البته، گاهی فضا کوچک است و همه مجبورند در نزدیکی یکدیگر بنشینند. این اتفاق معمولاً در پیک نیک "سیزده به در" می افتد. در این شرایط خانواده ها از نوعی مرز دینامیک، یعنی بازی بچه ها استفاده می کنند. این مرز هم حریم ایجاد می کند و هم ایجاد پیوند. گاه کودکان خانواده های مختلف همبازی می شوند و امکان تعامل بین خانواده ها را پدید می آورند.

فکوهی یکی از عناصر شکل دهنده الگوی پیک نیک ایرانی را شکل گور دخمه های زرتشتی می داند که محیطی بسته است و در معماری سنتی شهرهایی چون یزد نیز دیده می شود. وجود عناصری چون سبزی آب و گشایش پنجره ها به طرف محیط داخل خانه، همه در فرم پیک نیک های امروزی دیده می شود. "در گذشته فضای بیرون خانه را شیطانی می دانستند و فضای اندرونی را خدایی ."

فکوهی معتقد است، "این فضاها، حاصل اتفاق نیست، بلکه عناصر این فضا جنبه دینی و اسطوره ای دارد."

در تحلیل فضایی پیک نیک ایرانی می توان به دو سطح مادی و غیرمادی اشاره کرد. سطوح غیرمادی شامل عناصر دینی و اسطوره ای است و سطوح مادی شامل موقعیت جغرافیایی و اقلیم است.

اما آن چه به عنوان اسطوره در فضای پیک نیک ایرانی مد نظر قرار می گیرد، اهمیت فراوان به آب و سبزی است. از آن جا که اقلیم ایران همواره با کم آبی مواجه بوده، عنصر آب در انتخاب فضای پیک نیک نقشی اساسی دارد. این دو عنصر مهم در ایران باستان دارای ارزش و احترام بسیار بوده است. تغییر الگوی مصرف و نحوه برخورد با طبیعت این دو عنصر را در معرض خطر قرار داده است.

معمولا بعد از پیک نیک "سیزده به در" فضای سبز شهرها، جنگل ها و حاشیه رودخانه ها تبدیل به یک زباله دانی بزرگ می شود. در گذشته خانواده ها از ظروف دایمی در پیک نیک ها استفاده می کردند، اما الآن استفاده از ظروف یکبار مصرف، سیزده به در را تبدیل به یکی از بزرگترین روزهای دشمنی با طبیعت بدل کرده است.

خانواده ها از زیان های استفاده از ظرف های یکبار مصرف و رها کردن آنها در طبیعت آگاه نیستند. اگرچه در سال های اخیر در پارک های جنگلی شهرها تیم های ویژه جمع آوری زباله و اطلاع رسانی به شهروندان دایر شده است، اما بسیاری از رودخانه ها و جنگل ها تا مدت ها بعد از سیزده به در روی پاکیزگی را نمی بینند.

 Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

بهار نوایی

نوروزخوانی از جمله آیین های کهن است که در زمانهای گذشته به  شکل گسترده ای بخصوص در مازندران و گیلان رواج داشته است. چنین استنباط می شود که مضمون این آیین  پیش از اسلام در ستایش اهورا مزدا، مدح شاهان و سخاوتمندان  بوده است و سپس در زمان بعد از اسلام و به ویژه در دوره صفوی  اشعار نوروزخوان ها با روایات و احادیث اسلامی همراه شده و به حیات خود ادامه داده است. گفته می شود که "نوروزخوانی" به معنی فرا خواندن نوروز است.

برطبق پژوهش محمد رضا درویشی در کتاب نوروزخوانی، نوروزخوانان خنیاگران گمنام و دوره گردی بودند که در دسته های دو، سه و چهار نفری  پیش از رسیدن نوروز با گردش در روستاها به در خانه ها می رفتند و مژده بهار را می دادند و در مقابل هدایایی دریافت می کردند.  با فرا رسیدن بهار کار نوروزخوان ها هم  به پایان می رسید.

نوروزخوانان ازمردم عادی روستا بودند و به همین علت نغمه های نوروزی نوروزخوان ها بسیار ساده و روان بودند. نوروزخوان ها با حافظه قوی که داشتند، اشعاری در حمد و ستایش پیامبران و ائمه، بداهه سرایی برای صاحب خانه و توصیف نوروز و بهار می خواندند.

فریدون پوررضا، خواننده ترانه های گیلکی در مصاحبه ای گفته است که در گذشته نوروزخوانی در دستگاه شاد و پرغرور چهارگاه اجرا می شد که دستگاهی است باستانی و قسمت آوازی اوستا در آن دستگاه خوانده می شد.

به گفته وی، گذشت زمان، ستم به طبقه کشاورز و مشکلات اقتصادی بازدارنده، موجب شد نوروز خوانی از چهارگاه به دشتی متمایل شود و از قطعه ضربی به "گوشه زابل" در چهارگاه تغییر کند.

هاشم رضی، پژوهشگر و ایران شناس، در کتاب گاهشماری و جشن های ایران باستان، از همراهی  ساز و سرنا با این پیک های نوروزی نیز سخن گفته است. وی همچنین معتقد است، در گذشته نه چندان دور نوروزخوان ها کار خود را با  اجرای نمایش هایی همراهی می کردند.

بازخوانی نوروزخوانی مازندران با صدای یحیی شریفی
نمونه نوروزخوانی در مازندران:

سلامِم برشما با این سرا را
رفیق و هم کوچیک همساده ها را
بزرگ و هم جوان و هَمَسرا را
بپوشید برشما رنگین و الوان

محمد گل به گل قربان نامت
علی شیرخدا قنبرغلامت

نمونه نوروزخوانی در مازندران:

بهار آمد که بلبل بی قراره
تمام دشت و صحرا لاله زاره
هوا از عنبرین چون مُشکُباره
زمین پر سبزه و نقش و نگاره

بهار آمد، بهار آمد خوش آمد
علی با ذوالفقار آمد، خوش آمد
علی دل دل سوار، قنبر جلودار
ز شهر زنگبار آمد، خوش آمد

نمونه ای از نوروزخوانی در گیلان:

مبارک برشما را عَید نوروز
همه سال و همه ماه و همه روز
بیا آقای من ای صاحب خانه
بده چیزی بکن ما را روانه
که محتاج نمانی در زمانه
مبارک برشما را عَید نوروز

به نظر می رسد آیین نوروزخوانی امروز به شکل پراکنده و تغییر یافته خود در برخی از مناطق روستایی و کوهستانی گیل و دیلم وتالش حفظ شده است.

در گزارش مصور این صفحه تصویرهایی از نوروزخوانی در تالش را می توانید ببینید.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

علی فاضلی

برای آنها که می توانند، بهار و نوروز تنها وقت جشن گرفتن و دید و باز دید اقوام و استراحت در منزل نیست، بلکه فرصتی است برای سفر.  تو گویی که ایرانیان این سخن نیاکانشان را پاس می دارند که " بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی ".

تعطیلات دو هفته ای مدارس این امکان را به خانواده ها می دهد تا بتوانند شال و کلاه کرده، پس اندازها را جمع کنند و نقشه سفری بکشند و به راه بیفتند. دور شدن از شهر و خانه فرصتی است تا همگام با نو شدن طبیعت آدمی هم تازه شود.

مسافرت، مسافرت است، چه به بهانه دیدار از نقاط تاریخی باشد یا برای آب و هوای مطبوع بدون دود و یا رسیدن به مراد و زیارت، به قصد صیقل دل و  صفای روح. مشهد از شهرهایی است که هر سه ویژگی را دارد. این شهر پیش از این که "مشهد" یا "محل شهادت" نام گیرد، قریه ای به نام "سناباد" در دو کیلومتری شهر نوغان بوده که گویا آب و هوایی خوش و عمارتی عالی داشته است.

قاضی شمس الدین محمد بن بطوطه طنجی که سال ۷۳۴ هجری خراسان را سیاحت کرده، در کتاب تحفه النظار آورده است:

"از جام آمدیم به طوس. این شهر اعظم و اکبر بلاد خراسان و شهر عالم فاضل ابوحامد غزالی است و ابوحامد در همین بلد مدفون است و از این جا به شهر مشهد الرضا رفتم. این شهر نیز بزرگ و پر جمعیت است. میوه و آب آن بسیار و آبادی های زیاد در آن مشاهده می شود".

آرامگاه امام هشتم شیعیان، دهها نقطه تاریخی در داخل و خارج شهر و البته، تفرجگاه های باصفای اطراف و قریه های دست نخورده کوهستانی همه ساله سیل عظیمی از مسافران را به این شهر می کشانند.

جاده کمربندی صد متری اطراف شهر این امکان را به سیاحان می دهد، تا بتوانند به راحتی خودشان را به جاده هایی برسانند که منتهی به تفرجگاه ها و زیارت گاه های اطراف شهر است. در سطح شهر قیافه، گویش و پوشش متفاوت، خود گویای آن است که فرد مسافر است و غریب. مشهدی ها به تمامی مسافر ها "زایر اقا" می گویند.

این مسافران برای این شهر آبادانی و توسعه به ارمغان آورده اند و در واقع، می شود گفت که آنها موتورهای اقتصاد این شهر هستند. هزاران شغل، از فروش مهر و تسبیح و جانماز گرفته، تا هتل داری در مشهد تنها با حضور زایران و مسافران  رونق گرفته است.

در نزدیکی مشهد، دهها نقطه تاریخی و زیارتی و گردشگاه می توان یافت که بسیاری از زایران و مسافران و نیز خود اهالی مشهد برای گردش و تفریح به آن نقاط سر می زنند، تا گل های بهاری را ببینند یا در کنار سایه درختان به ترانه مرغان گوش کنند و  یا با صدای آب روان  آرام بگیرند. 

گزارش مصور این صفحه گردشی است در برخی تفرجگاه های نزدیک مشهد.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

مجموعه عکس
تعطیلات نوروزی، تهران شلوغ و پردود را به شهری دیگر مبدل می کند؛ کوچه و خیابان های آن به طور عجیبی خلوت و آرام اند و هوای آلوده آن پاکتر از هر موقع دیگر سال است.

هزاران تن از مردم شهر آلودگی ها را با خود به بیرون از شهر می برند و به تهران خسته فرصتی برای تنفس می دهند. این در حالی است که چند روز پیشتر از آن، در واپسین روزهای سال، تهران پرسروصداترین لحظاتش را تجربه می کرد و در آغوش دود غلیظ ماشین ها و کارخانه ها غنوده بود.

خیابان ولی عصر، شاهراه تهران است. هر بار که که واقعه ای بر این شهر گذشته، نسبت به آن تغییر نام داده است: خیابان پهلوی، خیابان دکتر مصدق، و سرنجام خیابان ولی عصر. اگر جشن پیروزی فوتبال باشد یا عزاداری امام حسین، جشن انتخابات یا راه پیمایی مخالفان، سهم بزرگی از این اتفاقات نصیب این خیابان می شود.

تهران در روزهای آخر سال و نخستین روزهای سال نو دو چهره کاملا متفاوت دارد. از میدان راه آهن تا میدان تجریش در امتداد خیابان ولی عصر فاصله خوبی برای دیدن نمونه های این تغییر است. در عکس های این صفحه نماهایی از تهرانِ پیش و پس از آغاز نوروز را کنار هم می بینیم.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

هاله حیدری

بعد از خرید و خانه تکانی قبل از عید، سفر اولین گزینه ای است که بیشتر خانواده ها در این تعطیلات انتخاب می کنند. دفاتر هواپیمایی، ترمینال های مسافربری و راه آهن از مدت ها قبل در تلاش گرفتن جا برای مسافرنشان هستند. اگر خوش شانس باشید و زودست به کار شوید ممکن است در تاریخ دلخواه بتوانید بلیط و هتل مناسبی را که می خواهید تهیه کنید. در غیر این صورت باید برنامه را با اولین جایی که برایتان باز می شود تنظیم کنید.

کشورهای اطراف ایران در این روزها پذیرای ایرانیانی هستند که می توانند به سفرهای گرانقیمت خارجی بروند.

مونا در یک شرکت خصوصی کار می کند و از کسانی است که چند سالی می شود که نوروز را در دبی می گذراند. دلیل عمده او شرکت در کنسرت هایی است که خوانندگان ایرانی برای علاقه مندانشان در دبی اجرا می کنند.

سفرهای داخلی هم در نوروز کم خرج نیست. در تعطیلات نوروز به خصوص هفته اول فروردین سفر به جزیره کیش با قیمت سفر به یکی ازکشورهای اطراف حلیج فارس برابری می کند.

جلال که از یک ماه قبل تصمیم داشته به همراه خانواده اش در نوروز به کیش برود، به دلیل بالا بودن قیمت ها از سفرش صرف نظر کرده و قرار است به جای کیش به کرمان به منزل مادر خانمش برود. می گوید:" هم خرجش کمتر است و هم بالاخره یک مسافرت رفتیم و آب و هوایی عوض می کنیم."

روزبه و دوستانش هم هر ساله یکی دو روز مانده به تحویل سال کوله پشتی هایشان را بر می دارند و با قطار مشغول سفر می شوند. چون چادر می زنند و یک کیسه خواب کارشان را راه می اندازد. مشکلی هم برای هتل و محل اقامت ندارند. آنها قرار است امسال به کویر بین یزد و اصفهان بروند. او عاشق این سفرهاست و می گوید:" حتی اگر سه روز هم تعطیل باشد و هیچ کدام از دوستانم هم نتوانند همراهی ام کنند باز من به جایی می روم." روزبه سالی یک بار به سفر تفریحی خارج از ایران می رود و بقیه سال را در خود ایران می گردد. برای تعطیلات اول فروردین بیشتر جاهایی را انتخاب می کند که زیاد شلوغ نباشد.

شهرهای بزرگ ایران هرسال میزبان مسافران نوروزی هستند. به طوری که علاوه بر هتل ها و مهمانسراها، پارک ها هم مملو از جمعیت می شود. شمال ایران هم یکی از آن مناطقی است که نیمی از تهرانی ها تعطیلات نوروز را در آنجا می گذرانند.

البته بعضی هم دوست دارند نوروز را در شهر خودشان باشند و به دیدن دوستان و آشنایان و فامیل بروند. و یا در خانه استراحت کنند. علی ساکن تهران است و می گوید:" تهران با هوای تمیز و بدون آلودگی و ترافیک را با هیچ کجای دنیا عوض نمی کنم."
این گروه از کسانی که می توانند برای تعطیلات برنامه ریزی کنند از خوش شانس ها هستند.

شغل هایی هم هست که اصلاً تعطیلی ندارد مانند پرستاران، آتش نشانان ، پلیس و ... . اینان تمام مدت تعطیلات باید به صورت شیفتی کار کنند.

داریوش مهندس ساختمان است. او پروژه ای را در دست دارد که نمی تواند تعطیلش کند. حتی برای نوروز. او می گوید "کار را به جای سه شیفت به دو شیفت تقلیل می دهم ولی بیشتر نمی توانم. پروژه های زمان بندی شده همیشه باید فعال باشند."

البته عید و تعطیلاتش بیشتر به کام بچه هاست. اگر تکالیفی که مدارس هر ساله برای این تعطیلات در نظر می گیرد نبود، به هیچ گروهی به اندازه بچه ها خوش نمی گذشت.

کامران کلاس دوم راهنمایی است.  او در سه روز تکالیفش را، که به آن پیک نوروزی می گویند، انجام داده و به قول خودش شر تکالیف را کنده و تا پایان تعطیلات می تواند با خیال راحت بازی کند.

در ایران از اول تا پنجم فروردین تعطیل رسمی است. البته تا ۱۳ فروردین بیشتر کارهای اداری و دولتی تق و لق است و گرفتن مرخصی برای تمام ۱۳ روز کار زیاد سختی نیست. البته مدارس و دانشگاه ها تا ۱۳ فروردین در تعطیلات به سر می برند.
 به سفر بروند یا نروند، همه پس از این تعطیلات خودشان را آماده می کنند با سالی که در پیش دارند روبرو شوند.

در گزارش مصور از چند تن می شنویم که تعطیلات خود را چگونه می گذرانند.

شما هم از تجربه خودتان برای ما بگویید. اگر عکس و خاطره دارید برای ما بفرستید.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
مهراوه سروشیان

قنات، نماد تلاش ایرانیان است برای دستیابی به آب. تلاشی که به گواهی اسناد تاریخی به پیش از میلاد می رسد. اگر این ادعا که مسافت شاخه های اصلی و فرعی قنات های ایرانی، فاصله ی کره ماه را با زمین پر می کند، تنها یک تمثیل شاعرانه هم باشد، چیزی از شگفتی این کوشش طاقت فرسای پیشینیان ما نمی کاهد. سابقه تاریخی قنات در ایران به صورت مستند، در کتیبه های سارگون دوم، پادشاه آشور (۷۰۵-۷۲۲ ق.م.) ذکر شده است.

تکنیک قنات در ایران زاده شده، در ایران توسعه یافته و از این سرزمین به سرزمین های دیگر راه یافته است . هانری گوبلو * خاستگاه قنات را شمال غربی ایران فعلی می داند. طبق فرضیه ی او در گستره فرهنگی ایران، قنات به وسیله معدن کاران آکادی ابداع شده است. این معدن کاران به دنبال سنگ معدنی مس، کوه های زاگرس را کاوش می کرده اند که با برخورد به سفره های آب زیرزمینی دچار مشکل شده اند. آنها این مشکل را با ایجاد زهکش در کف معدن حل کرده و به طور تصادفی به تکنیک قنات دست یافته اند.

قنات نه تنها در پهنه سرزمین ایران وجود دارد، بلکه به دیگر سرزمین ها هم گسترش یافته، اما هر چه به حوزه مرکزی ایران نزدیک تر می شویم، فناوری قنات ها پیچیده تر و عظیم تر می شود. در این محدوده قنات از نظر فنی و تکنولوژیکی، از نظر تعداد و تراکم، طول، عمق مادر چاه، میزان آبدهی و تعداد و میزان زمینهای مشروب از آن در سطح جهان، بی نظیر است.

با این سابقه تاریخی و همچنین نقش تاریخی قنات و با در نظر گرفتن مسئله آب و آبیاری در سرزمین خشک و کویری ایران و وابستگی مردم به آن می توان حدس زد که میان فرهنگ و کاریز ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. این ارتباط تا آن جاست که یکی از معانی متعدد فرهنگ، کاریز آب است. همچنین واژه "دهن فرهنگ" به جایی اطلاق می شده که از کاریز، آب به روی زمین جاری می شده است.

آمار رسمی سال ۱۳۷۷ نشان می دهد که در سراسر پهنه ایران، تعداد ۳۲۱۶۴ قنات وجود دارد که در حدود ۷/۷۷ درصد این قنات ها در مناطق شرقی ایران حفر شده اند. بنا به محاسبات انجام شده در مقاله شگفتی های قنات های ایران، طول متوسط هر قنات را می توان ۶ کیلومتر در نظر گرفت. طول کل حفاری های انجام شده برای قنات های ایران تقریبا برابر است با ۸۲ درصد فاصله زمین تاکره ی ماه و ۷۷/۷ برابر طول خط استوا است.

واژه قنات

ریشه کلمه قنات برگرفته از کلمه "کانو" آکادی به معنای "نی" است که در عبری به "کانا" و در آرامی به "کاینا" تبدیل شده و در سیر تحول خود به شکل واژه "کانال" در زبان لاتین وارد شده و در آن جا به معنای "مجرا" از آن یاد شده است. معادل فارسی قنات، کاریز است که به اعتقاد برخی مرکب از کن (کندن) + ریز (ریختن و خالی کردن) است.  در لغت نامه دهخدا در ذیل کلمه کاریز آمده است: آب باشد که در زیرزمین چاه به چاه برند و در تازی به آن قنات گویند. همچنین آمده است: راه آب روان در زیرزمین که به عربی قنات گویند و در اصل کاه ریز بوده که برای امتحان جریان آب کاه می ریخته اند تا معلوم شود.

قنات چیست؟

در نقاطی که هوای گرم و خشک دارند و آب های سطحی آنها کم است، قنات ها بهترین وسیله برای بدست آوردن آب جهت مشروب ساختن اراضی بودند. قنات در واقع قدیمی ترین روش هیدروتکنیک است. این روش از کانال و یا مجاری زیرزمینی تشکیل می شود که سرچشمه این مجاری درکوه پایه ها و مظهر آنها درکشتزارهاست.

جهت احداث قنات در ابتدا چاه های عمیقی به عمق متوسط ۱۵۰تا ۲۰۰متر به نام "مادرچاه" در کوه پایه ها و یا در دامنه های با شیب مناسب و با قطر ۱ الی ۲متر حفر می کنند. سپس در مسیری که به سوی کشتزارها و اراضی می رود، چاه های متوالی در امتداد هم و به فاصله های چندین متری مساوی با هم تا محل مورد نظر حفر می کنند. در مرحله بعدی این چاه ها را به وسیله کانال یا مجرای زیرزمینی و با شیب ملایم به هم مربوط می سازند. حفر چاه به دو منظور صورت می گیرد.

یکی جهت خارج کردن خاک و سنگ بستر مجرا در موقع حفاری و دیگر برای تهویه و لای روبی قنات در مواقع گرفتگی مجرا. پس از آن که مجرا احداث شد آب در آن جریان یافته در مظهر قنات یا سرچشمه، از مجرا خارج می شود و به مصارف آبیاری می رسد. خاک هایی را که از چاه ها و مجاری قنات در موقع حفر آن بیرون می آورند، عموما در اطراف دهانه چاه ها می ریزند که به این ترتیب برآمدگی هایی در اطراف دهانه چاه ها به وجود می آید که شبیه به دهانه آتشفشان کوچکی می شوند.

احداث قنات احتیاج به محاسبه دقیق از نظر شیب آب های زیر زمینی دارد و این محاسبه باید طوری باشد که آب پس از پیمودن ده ها کیلومتر در نقطه ای که محاسبه معین کرده روی زمین جاری شود.

اما وسایل حفر قنات از هزاران سال پیش تا کنون کوچکترین تغییری نکرده اند و عبارت اند از: چرخ چاه که توسط آن، هم مقنی به پایین می رود و هم خاک ها را تخلیه می کنند؛ طناب؛ دلو چرمی؛ چراغ؛ یک کلنگ دسته کوتاه و بیل.

از آن جا که آب دغدغه مردم این سرزمین بوده، قنات هم به عنوان یکی از مظاهر تولید آب، برایشان جنبه تقدس پیدا کرده و از این رو با فرهنگ مردم عجین شده است. در باور مردم قنات ها یا نر هستند یا ماده و با توجه به این عقیده هنگامی که آب آنها کاستی می گیرد، آنها را زن یا شوهر می دهند.

* هانری گوبلو، دانشمند فرانسوی حدود بیست سال در زمینه آب در ایران کار کرده است، موضوع مطالعه او قنات بوده. او با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از منابع علمی، تحقیقی کتاب یا تز دکترای خود را تحت عنوان "قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران" نگاشته است.

در گزارش چند رسانه ای بالای این صفحه به دیدن یک قنات تاریخی در شهر زارچ در نزدیکی یزد می رویم.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

مجموعه عکس
علی فاضلی  

نه سال پیش، وقتی که برای اولین بار شهر نایین را دیدم، نخستین چیزی که توجه من را جلب کرد سکوت و آرامش شهر بود. آن هم  برای کسی که از شهری شلوغ و پرهیاهو مانند مشهد به آنجا رفته بود، سکوت همچون یک هارمونی آرام، گوش نواز بود. طولی نکشید که چیزهای دیگری که تا آن زمان تجربه نکرده بودم یکی پس از دیگری مرا به تعجب و تحسین وا می داشت.

پس از دیدار اقوام و صرف شام بزرگ ترها گفتند بچه ها بروید آب بیاورید و ما چند جوان با گالون های خالی راهی شده از پیچ و خم چند کوچه که گذشتیم در دامان یک میدان فراخ به ورودی یک آب انبار رسیدیم که دو برج مکعبی شکل در اطراف آن گویی نگاهبانان آن بودند. قرارگیری این آب انبار در عمق زمین و دیوارهای آجری و ضخیم آن همراه با بادگیرها که موجب خنکی آب می شد.

بزودی متوجه شدم آب برای مردمان این شهر کویری ارزش بالایی دارد. شاید برای همین است که در این شهر کشاورزی چندانی را نمی توان یافت. گرچه مورخین در گذشته از آبادانی این شهر نوشته اند. آن باید به زمان هایی برگردد که آب بیشتری در نایین پیدا می شده است. از همین رو، رونق کنونی نایین به خاطر هنر و پیشه نایینی ها ست که بیشتر عبا بافی و قالی بافی و دیگر صنایع دستی چون کوزه گری است.

در این شهر بافت جدید و قدیم گویی با هم الفتی ابدی یافته اند. گاهی در کنار یک ساختمان با سنگ کاری مجلل و دستگاه های صوتی تصویری، می توان یک خانه گلی با سقفی گنبدی و دری چوبی یافت  که روی آن کلون برای دق الباب و در زدن قرار گرفته. کلون دایره ای شکل که سبک است برای زنان و کلون با سر شیر یا اشکال دیگر که سنگین تر است برای مردان تا صاحب خانه متوجه شود که مهمانش زن است یا مرد.

وقتی در کوچه پس کوچه های قدیمی گام بزنی از کوچه های تنگ و باریک پیچ در پیچ و کوچه های مسقف (ساباط) به ناگاه به یک مکان باز می رسی که در چهار طرف آن استراحتگاه های زیادی وجود دارد برای دمی آسودن.

در هر سوی، سقاخانه هایی است با آب سرد برای تازه کردن  گلوی خشک عابران.

قدمت این شهر به پیش از اسلام باز می گردد. سنگ قبرهای قدیمی و آثار بر جای مانده فراوان در این شهر چون نارنج قلعه، مصلا، هفت محله معروف "کلوان – باب المسجد – سرا نو – کوی سنگ – نوگباد (نوآباد) – پنج آهه – چهل دختران" بازار سرپوشیده و مسجد جامع و مهمتر از همه گویش محلی نایینی هاست که هنوز هم به آن تکلم می کنند و خود شاهدان این مدعایند.

گویش یا زبان محلی نایین که آن را زبان زرتشتی می خوانند و از ریشه های اصیل و پیوسته زبان اوستایی است. به طور مثال مصدر "وتن" یعنی گفتن. ماضی نقلی آن می شود "مووات – تووات – شووات – میوات – تیوات – شیوات" به معنی " گفتم – گفتی – گفت – گفتیم –گفتید –گفتند".

نایین را "نایبن- نائن – نوایین" هم خوانده اند. گفته می شود شهری به همین نام در فلسطین هم وجود داشته و ساکنین اولیه نایین یهودیانی بودند که به وسیله کوروش هخامنشی از بابل به آنجا انتقال  داده شده و نجات یافته بودند.

از آنجا که نایین در مسیر راه اصفهان و یزد است نایین در گذشته به عنوان مکانی برای اتراق کاروانیان در عبور آنها از کویر خشک هم  بوده است.

نایین امروز اما قدری با گذشته متفاوت است.  آب لوله کشی شده جای آب انبارها را گرفته. سکوت نایین را تنها می توان در پس کوچه ها یافت. در خیابان های اصلی این  صدای موتورسیکلت هاست که حکمرانی می کند. بسیاری از پیرزن ها و پیرمردهایی که تک و تنها در خانه های فراخ و قدیمی شان زندگی می کردند، و من آنها را می شناختم، دیگر حالا زنده نبودند و خانه هایشان به خرابه هایی سرد و ساکت بدل شده بود، که دیگر حتی صدای گنجشک ها هم از آن به گوش نمی رسد.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

هاله حیدری

می گویند در زمان تحویل سال بهتر است همه چیز نو باشد. شگون دارد که رخت و لباس نو به تن داشته باشیم. شاید احساس خوشایندی که با خرید لوازم نو برای خود و یا خانه در دلمان ایجاد می شود، دلیل این باشد که حتا اگر دستمان تنگ بود، باز هم برای خرید به کوچه و بازار برویم.

در ماه پایانی سال بیشتر مردم مشغول خرید هستند و هر چه به آخر سال نزدیکتر می شویم، هیجان و سرعت کار افزایش می یابد.  کسبه بازار تا آنجا که ممکن است، تلاش می کنند تمام اجناس را در همین شلوغی های شب عید به فروش برسانند. مردم هم احتیاح دارند و دیگر به سخت گیری بقیه سال نیستند. موضوع اصلی خرید کردن است، از یک روسری ساده گرفته تا مبلمان منزل.

دوستی در این باره می گوید : "در روزهای آخر سال وقتی به مردمی که با عجله مشغول خرید هستند نگاه می کنم، فکر می کنم الان خبر دادند که قرار است کره زمین از بین برود و باید تا می توانیم خرید کنیم."

محله تجریش در شمال تهران حد فاصل سرپل تجریش و میدان قدس هر ساله در سه روز آخر سال میزبان دستفروشان است . فروشندگان تتمه کالاهایشان را به دستفروش ها می دهند که با سود کمتر در گوشه خیابان به فروش برسد.

علی سه سال است که شب عید برای دستفروشی به تجریش می آید. او می گوید: "از دوستم که در خیابان شوش بلور و چینی می فروشد، جنس به قیمت خرید می گیرم و در اینجا با سود کمتر از مغازه می فروشم. بعد هم سود را با دوستم نصف می کنم."
او از درآمدی که به دست می آورد، راضی است. می گوید: "هم مردم استفاده می کنند و جنس را ارزان تر می خرند و  هم من استفاده می کنم، بدون اینکه مغازه داشته باشم."

همین درآمد اندک مقداری از هزینه های علی و دیگر دستفروشان را پرداخت می کند.
ماجرا به همین جا ختم نمی شود. خانم جوانی سین های هفت سین و تخم مرغ های رنگی را در سبد چیده و به مشتری ها می دهد. او این کار را برای کمک خرجی انجام می دهد و می گوید، کار دست خودش است.

گلفروش ها هم که دیگر غوغا می کنند. تمام خیابان پر می شود از عطر گل شب بو. سبزه در شکل های مختلف، ماهی قرمز، لاک پشت برای بازی بچه ها و شاخه های بید مشک از چیزهایی هستند که آنها در کنار گل ها به فروش می رسانند. هر چه به زمان تحویل سال نزدیکتر شویم، قیمت گل ها و ماهی های روی دست مانده آنها کاهش پیدا می کند.

در این سه روز پایانی هم از مامورین سد معابر شهرداری و سخت گیری های پلیس راهنمایی و رانندگی خبری نیست. دستفروش ها با خیال آسوده مشغول پهن کردن بساطشان هستند و با شیرین زبانی تلاش می کنند توجه خریداران را به طرف خودشان جلب کنند.

پسران جوان که روسری به سر کرده اند و یا کلاه گیس بر سر دارند، توجه همگان را به خود جلب می کنند. و ممکن است از هر ده نفر که به آنها نگاه می کند،  یکی خریدار جنسشان باشد و همین کافیست.

به راستی تجریش در سه روز پایانی سال تبدیل به بازار پر رونقی برای دستفروشان می گردد.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
شوکا صحرایی

گروهی از پژوهش گران و تاریخ نگاران ایرانی بر این باورند که جشن نوروز را جمشید، پادشاه پیشدادی، بنیان نهاده است. نکته و باوری که دانشمندان و شاعرانی چون خیام نیشابوری و ابوریحان بیرونی در آثار ارزشمند خود گزارش آن را به خوبی شرح داده اند که معروفترین آن ابیات زیر حکیم فردوسی توسی است:

به فرکیانی یکی تخت ساخت / چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت*
که چون خواستی دیو برداشتی / ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا / نشتشه بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت اوی / شگفتی فرومانده از بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند / مران روز را روزنو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین / بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند / می وجام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار / به ما ماند از آن خسروان یادگار

در ادبیات کهن منسوب به زرتشتیان آمده است که خداوند جان و خرد، گیتی را در شش نوبت آفرید و هر نوبت، پنج روز به طول انجامید و در هر نوبت یکی از پدیده های اهورا مزدا که لازمه زندگی است، آفریده شد.

به این ترتیب که نخست آسمان، سپس آب، زمین، گیاهان و جانوران و در پایان نوبت ششم که پنج روز آخر هر سال است، انسان آفریده شد و گذشتگان اندیشمند ما به پاس ارج نهادن به پیدایش انسان جشن بزرگ نوروز را با شکوهی فزاینده و فراگیر برپا داشتند. چون با آفریده شدن انسان، مرحله تازه یی در جهان هستی آغاز گردیده بود، او می بایست تولد خود را به شادی جشن بگیرد و برای سپاسگزاری از آفرینش به نیایش آفریدگار خود بپردازد و بدین گونه بود که جشن نوروز با پیوند یافتن به باورهای دینی ایرانیان، تبلوری دیگر یافت و جاودانه تا امروز ماندگار شد.

از ویژگی های جشن نوروز، قرار گرفتن آن در ابتدای بهار و آغاز ماه فروردین است. زرتشتیان معتقداند که این ماه منسوب به فروهرهای درگذشتگان است. فروهر به معنی نیروی معنوی درونی انسان است که زمینه را برای پیشرفت معنوی فراهم می سازد و پس از مرگ نیز به عالم بالا باز می گردد.

بر پایه این باور ده روز مانده به آغاز فروردین ماه هر سال، فروهرهای درگذشتگان به زمین فرود خواهند آمد و مدت ده شبانه روز میهمان فرزندان و نوادگان خود خواهند بود. به همین دلیل زرتشتیان چند روز پیش از آن، خانه و محل زندگی خود را پاک و منزه می سازند، وسائل تازه به خانه می آورند، پوشاک نو می پوشند، آتش می افروزند، عود می سوزانند و با پراکندن بوی خوش در هوای پیرامون زیستگاه خود، مهر و دوستی را در خانواده و شهر و دیار خویش افزون می سازند، تا فروهرهای درگذشتگان را شاد و خوشنود کنند.

در شب پیش از نوروز، زمانی که تاریکی آخرین شب سال در برابر سپیده دم نخستین روز بهار، رنگ می بازد، موبد مسئول آتشکده محل، با به صدا در آوردن زنگ آتشکده و روشن کردن هیزم بر بالای بام آن، آغاز بازگشت فروهرها از زمین و نیز آغاز نخستین روز سال نو را گزارش می دهد.

در این هنگام، همه خانواده ها هیزم ها را بر بالای بام خانه های خود روشن می کنند و با نیایش فروهرها از زمین را بدرقه و بازآمدنشان را در آغاز سال بعد، آرزو می کنند. به این ترتیب ، نوروز با شادی و نور و نیایش آغاز می شود.

در نخستین روز سال نو، همه مردم به آتش کده یا نیایشگاه محل زندگی خود می روند، تا روز نو و سال نو را به اتفاق هم و در مکانی مقدس با نیایش به درگاه خداوند آغاز کنند وسپس دید و بازدیدهای نوروزی آغاز می گردد. فرزندان برای دیدار و شادباش گفتن به بزرگترها، نخست به خانه پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر می روند و پس از آن مراسم دیدار و گفتن شادباش نوروزی به خویشان و آشنایان، تا روز بیست و یکم فروردین ادامه می یابد. زیرا در باور زرتشتیان تا بیست و یک روز پس از آغاز سال نو، جشن نوروز ادامه خواهد یافت.

در گزارش مصور این صفحه موبد دکتر اردشیر خورشیدیان در تهران آیین های نوروزی زرتشتیان را توضیح می دهد.

* نشاختن به معنی نشاندن است، یعنی تخت را گوهرنشان کرده است.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

جدید آنلاین: نوروزتان فرخنده باد و سال شادمانه ای در پیش داشته باشید.

ارمغان نوروزی ما به شما، برای این ایام بهاری که مقدم نوروز را گرامی می داریم، گشت و گذاری است در فرهنگ و آیین های مردمانی در آسیای میانه و غرب آسیا که نوروز را جشن می گیرند. در صفحه اصلی و نیز در کنار صفحات پیوندهایی به همه گزارش های نوروزی آورده ایم. در گزارش مصور این صفحه  شما را به تماشای حال و هوای بهاری کاشی ها در کاخ گلستان تهران می بریم. گویی آنان که این گلستان همیشه بهار را آفریده اند، نقش گلستان دل خویش را در بهاران  کشیده اند.
 
بهاران در گلستان
حمید رضا حسینی

آمدت نوروز و آمد جشن نوروزی فراز
کامکارا، کار گیتی  تازه از سر گیر باز
منوچهری

نیاکان ما، از دوران باستان، بهار را پیوسته گرامی داشته اند. شاید از آن رو که زمستان این سرزمین بلند و بهارش کوتاه است؛ و شاید بدین سبب که در این فلات کم آب، گل و گلبن و آب روان موهبتی است دیریاب:

گل عزیز است، غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
حافظ

دل های ما  نیز همچون سرزمینی که در آن بر آمده ایم، بهار و زمستانی دارد، و شگفت نیست که در این کهن دیار با آن رخدادهای سخت، زمستان دل ها دیرپاتر و بهار جان ها تیزپاتر باشد. در طبیعت، از رفتن زمستان و آمدن بهار گریزی نیست اما در تاریخ، چه زمستان ها که سال ها و دهه ها و سده ها دوام می آوردند و چون بهار می رسید، لاله ها نشانی از داغ دل ها داشت:

نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید
سایه

در این زمینه و زمانه، باید که خویشتن را و یکدیگر را تسلی می دادند و امید را در دل زنده نگه می داشتند:

تو هم ای بینوا،  شاد بخرام
که زهر سو  نشاط بهار است
که به هرجا  زمانه به رقص است
تا به کی دیده ات اشکبار است؟
بوسه ای زن که دوران رونده است
نیما یوشیج

این تسلی و امید، ریشه در نوعی هیچ انگاری و دم غنیمتی داشت که اگر چنین نبود، کس نمی توانست زمستان را تاب آورد:

چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
خیام

یا

از دی که گذشت هرچه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
عطار

سعدی از این نیز فراتر می رود و بهار را  نه در زمین و زمان که در دل خویش می جوید؛ و نوروز بهانه ای است برای بهاری کردن دل ها:

آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار
هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است

و چون درخت دل ها جوانه زند، زمانه نیز رنگی از  بهار به خود می گیرد:

آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
گرد عروسان چمن خیزید تا جولان کنیم
امروز چون زنبور ها پران شویم از گل به گل
  تا در عسل خانه جهان شش گوشه آبادان کنیم
زنجیرها را بر دریم ما هر یکی آهنگریم
  آهنگران چون کلبتین آهنگ آتشدان کنیم
چو کوره آهنگران در آتش دل می دمیم
کآهن دلان را زین صفت مستعمل فرمان کنیم
مولانا

بدین سان، نه تنها شعر شاعران، که آفرینش هنروران نیز – چه در بهار چه در خزان- حال و هوای بهاری دارد. گرچه از جور فلک و بدکرداری چرخ و غم دل بسیار سخن می رود، اما بر قدوم نوروز بوسه می زنند تا بهار بیرون را به درون آورند:

ما که دل هایمان زمستان است
ما که خورشیدمان نمی خندد
ما که باغ و بهارمان پژمرد
ما که پای امیدمان فرسود...
سر راه شکوفه های بهار
گریه سر می دهیم با دل شاد
گریه شوق با تمام وجود!
فریدون مشیری

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
Home | About us | Contact us
Copyright © 2025 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.