Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
Subscribe to RSS - ایران
ایران

مقالات و گزارش هایی درباره ایران


هيجانهای ايام انقلاب به بازارطنز و به خصوص طنز سياسی رونق بخشيد و دهها نشريه طنزپيدا شد. در واقع اين تکرار تجربه های دوران مشروطه و دوره پس از رفتن رضاشاه  تا رفتن مصدق هم بود. بايد افزود که  بعضی از نشريات طنز بعد از انقلاب مانند خورجين و گل آقا  طنز و کاريکاتور و مانند آنها عمر نسبتا درازی داشته اند و برخی از آنها هنوز منتشر می شوند. بسياری از آنها هم بسته شدند که نامشان را
اينجا می آوريم. شايد يادآوری اين نکته
جالب باشد که بسياری از اين نامها تکرار نام نشريات دوره های قبل است:

بهلول
بهلول اولين شماره خود را روز سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ منتشر کرد. پس از ۱۷ شماره در روز يکشنبه ۳۱ تير توقيف شد. شماره ۱۸ آن پس از پنج هفته در چهارم شهريور همان سال منتشر شد و به همسويی با انقلاب پيوست، با وجود اين از تابستان ۱۳۶۰ به بعد امکان ادامه انتشار نيافت. آخرين شمارۀ آن ( شمارۀ ۹۰ ) در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ به چاپ رسيد.

حاجی بابا
حاجی بابا نامه سياسی فکاهی روز چهارشنبه ۵ اردی بهشت ۱۳۵۸ منتشر شد. انتشار اين نشريه چهار ماه بيشتر دوام نيافت و پس از چاپ ۱۳ شماره در شهريور ۱۳۵۸ همراه با بسياری از نشريات ديگر تعطيل شد.

آهنگر
اولين شماره هفته نامۀ  آهنگر در ۲۷ فروردين ۱۳۵۸ منتشر شد. اين نشريه پس از انتشار شماره مخصوص انقلاب مشروطه در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸ تعطيل شد. مجموعا ۱۶ شماره عمر کرد.

دوره گرد
نخستين شماره شعرنامۀ دوره گرد در ۱۵ فروردين ۱۳۵۸ منتشر شد. شش شماره انتشار يافت و در اول تير ماه تعطيل شد.

مش حسن
اولين شماره در بهار ۱۳۵۸ نشريافت.  مجموعا شش شماره از مش حسن درآمد که آخرين شماره در ۲۰ مرداد ۱۳۵۸بود.

خوش خنده
تنها يک شماره در ۲۷ ارديبهشت ۱۳۵۸ از اين نشريه منتشرشد.

بختک
بختک در سال ۱۳۵۸ منتشر شد و مجموعا ۹ شماره عمر کرد. 

جيغ و داد
اولين شماره بدون تاريخ در سال ۱۳۵۸ . اين نشريه را گروهی از دانشجويان مسلمان اداره می کردند. دوره اول آن در همان سال پايان يافت. دوره دوم از ۲۷ دی ۱۳۶۳ آغاز شد و تا مرداد ۱۳۶۴ تداوم يافت.

ملانصرالدين
اولين شماره ملانصرالدين، اين نامۀ هفتگی، در ۱۲ خرداد ۱۳۵۸ منتشر شد. پنج شماره عمر کرد.

دخو
اولين شمارۀ نشریۀ دخو ۱۹ تير ۱۳۵۸ منتشر شد. ۱۳ شماره دوام کرد و در ۲۴ مهر همان سال پايان يافت.

قيف
تنها يک شماره در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.

هياهو
تنها دو شماره در سال  ۱۳۵۸. 

قيل وقال
تنها سه شماره در سال ۱۳۵۸ .

خرمن سوزان
تنها يک شماره در سال ۱۳۵۸ .

فانوس
۱۱ شماره در سال ۱۳۵۸ .

بيداری خوزستان
تنها سه شماره در سال ۱۳۵۸ .

شنگول باشی
اولين شماره روز سه شنبه ۸ آذر ۱۳۵۸ ، ۱۷ شماره منتشر شد.

ياقوت
اولين شماره ۲۲ آذر ۱۳۵۸ ، آخرين شماره تاريخ چاپ ندارد.

ارتجاع
تنها ۷ شماره از اسفند ۱۳۵۸ تا اردی بهشت ۱۳۵۹ .

رفتگر
اولين شماره روز شنبه ۵ مهر ۱۳۵۹ ، آخرين شماره ( شمارۀ ۲۰ ) ۱۲ بهمن همان سال.

بمبو
تنها يک شماره در مهر ۱۳۵۹

مشغوليات ( نمکدون )
۱۱ شماره از شهريور ۱۳۶۰  تا مرداد ۱۳۶۱ .

بوق ( شيپور )
شماره اول شهريور ۱۳۶۱ ، آخرين شماره سال ۱۳۶۳ . مجموعا ۲۲ شماره.

توفيقيون ( فکاهيون )
عمر درازی کرد. نخستين شماره اسفند ۱۳۶۱ ، آخرين شماره ۱۳۶۹. 

 


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

چای انواع مختلفی دارد. بهای چای در بازار بسته به رنگ، طعم، عطر و کیفیت آن است. نادر ترین آنها چای سفید و پر مصرف ترین آنها بعد از چای سیاه، چای سبز است.  دربارۀ چای سفید کمتر نوشته اند و شاید بسیاری از مصرف کنندگان پروپا قرص چای نام آن را نشنیده باشند. چای سبز نیز مشهور است و بويژه در ژاپن، چین و کشورهای همجوارش مثل افغانستان و آسیای میانه مصرف فراوان دارد.

چای سفید

چای سفید لطیف ترین چایهاست. تلخ نیست، طعم ملایم و شیرین دارد. بیشتر در استان فوجیان چین تولید می شود و محصول بهاره و چین اول است. چای سفید صرفا از گلبرگ های تازه ای درست می شود که هنوز پرز خود را از دست نداده اند. در آغاز بهار غنچه چای را پیش از آنکه باز شود می چینند و در حرارت زیاد خشک می کنند. برخلاف چای های دیگر، برای به عمل آوردن چای سفید، غنچه های چای را نمی مالند بلکه آن را اکسیده می کنند. 

چای سبز

بهترین نوع چای سبز، نوعی است که در بهار و از چین های اول درست می شود و با دست به عمل می آید. به چای سبز معمولا چای غیر تخمیری می گویند و لطف آن این است که عناصر طبی و طبیعی برگ چای را در خود حفظ می کند. شیوۀ سنتی به عمل آوردن چای سبز، پلاساندن، گرم کردن، مالاندن و خشک کردن است. بعد از چیدن، برگ های تازه را روی تخته های حصیری پهن می کنند و آفتاب می دهند، یا به مدت دو ساعت در حرارت زیاد می گذارند. پس از آن برگ های چای را داغ می کنند تا از اکسیده شدن آن جلوگیری و تازگی آن حفظ شود. سرانجام برگ ها را به شکل های مختلف می پیچند و خشک می کنند.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

حبه قندی در دهان ،
استکان چايی دردست،
اين است اوج شادمانگی! 

الکساندر پوشکين،شاعر روس
 
درستايش چای و اثرات طبی آن بسيار سخن گفته شده و با گسترش علوم،  روز به روز، فوائد نوی در چای يافت می شود. ادبيات ملل شرق وغرب، و بويژه  داستان و شعر، اثر و جايگاه  چای در زندگی را نشان می دهد. ادبيات چين هم  پر است از اشاره به چای به عنوان نوشابه ای آسمانی و درخت چای همچون  گياهی ملکوتی. در افسانه های چينی آمده وقتی که نخستين قطره چای به لبان چن- نونگ، شاه چين، رسيد، شاه هيجان زده رو به آسمان فرياد کرد: بيفشان، بيفشان بر لبانم اين جرعه الاهی را.

و  تی - ين  يی- هنگ، شاعر چينی، می گويد: بنوش چای و فراموش کن غم دنيا. اين گفته ها يا دآور سخنانی است که در ادبيات فارسی در بارۀ شراب آمده. مثل اين مصرع حافظ که می گويد "اگرشراب خوری جرعه ای فشان بر خاک." که گويی از چينيان وام گرفته.

بر اساس گفته ها، چای حدود ۲۷۰۰ سال قبل از ميلاد در چين کشف شد و اولين بار بذر چای را يک کشيش بودايی به منظورتبليغ مذهب بودايی به ژاپن برد.

گويا يک کشيش پرتغالی  به نام پدر جاسبر کروز اولين اروپايی بود که در سال ۱۵۶۰  از چای استفاده کرد. پرتغال اولين امتياز چای را از کشور چين گرفت. پس ازآن هلند وارد تجارت چای شد. فرانسه و هلند در بردن چای به ساير نقاط اروپا و نيز امريکا نقش داشتند. درنيمۀ دوم قرن هفدهم انگلستان وارد تجارت چای شد و با گسترش نفوذ کمپانی هند شرقی نقش انگلستان در توليد و تجارت چای بالا گرفت. با آمدن چای به انگلستان مصرف چای در ميان مردم اين کشور رواج يافت. و در واقع درقرن هيجدهم  چای  نوشابه ملی بريتانيا شد. 

دربارۀ چگونگی آمدن چای به ايران همچون کشف درخت چای درکشور چين  داستانهای پر راز و رمز و دلنشين، و نه هميشه بر پایۀ واقعيت، بسيار نوشته شده .برخی می گويند چای را مغولها از چين  به روسيه ، ايران، و ترکيه عثمانی بردند. غازانی، مؤلف فلاحتنامه هم از چای نام برده و می گويد که ايرانيان در زمان مغول با اين ماده آشنا شده اند. 

به هرحال نوشيدن چای درقرن شانزده ميلادی در ايران دست کم در بين طبقاتی رسم بوده و در قرن هفدهم رواج بيشتری داشته چنان که آدام اولئاريوس، رييس هیأت نمايندگی آلمان، در دربار شاه صفی، نوه و جانشين شاه عباس اول در سال ۱۶۳۷ ميلادی  در سفرنامۀ خود می نويسد: در ايران مانند هندوستان از من با چای پذيرايی گرديد و در اصفهان نيز اماکنی به نام چايخانه ديدم که رجال و اشراف برای نوشيدن چای و تفريح و بازی شطرنج به آنجا می رفتند. آلمانی ديگری به نام انگلبرت کامپفر می نويسد که درسال  ۱۶۸۳ در قزوين هم از او با چای پذيرايی شده. 

در کنار آب، عصاره و شيرۀ گياهان و ميوه ها، نوشيدنی متداول ايرانيان تا پيش از اسلام شراب بود. اسناد به دست آمده نشان می دهد که حتا در دورۀ هخامنشيان شراب مصرف عمومی داشته است .هرودوت هم در تاريخ خود از آداب نوشيدن شراب در ميان ايرانيان می گويد. پس از اسلام، به علت منع مذهبی، قهوه جايگزين شراب شد و مصرف عمومی يافت. کلمۀ قهوه خانه که هنوز به جای چايخانه به کار می رود نشان دهندۀ همين امر است. بعدها با وارد شدن چای، قهوه نيز به تدريج جای خود را به چای داد. با آشنايی بيشترايرانيان با چای، ايران بازار پررونقی شد برای واردات چای از هند تحت سلطه انگليس و قند از روسيه.

گرچه  چای نخست از چين  وارد ايران  شد، اما آداب  و ابزار چای نوشيدن بيشتر از روسيه گرفته شد مثل سماور و استکان و نوشيدن چای با قند وبدون شير. سماور در روسی يعنی خودجوش.  پای سماور زود به درون خانه های ايرانی بازشد. و شد کانون گرم خانواده ها و مهمانی ها تا جايی که ميرزا تقی خان اميرکبير، صدراعظم تجددخواه،  در سال ۱۸۵۰، دستور داد در اصفهان کارگاه سماورسازی دايرکنند. ( آن هم پس از آن که دو دستگاه سماور ازسوی روسها و فرانسويها به او هديه شد.) و اين شايد آغاز صنعت سماورسازی در ايران بود. با بالارفتن مصرف چای بخصوص درميان طبقات بالای جامعۀ ايران کارخانه های چينی سازی گاردنر و کوزنتسوف روسيه از دهه ۱۸۸۰ تا ۱۹۱۵  به توليد سرويسهای چينی آلات چای خوری با رنگهای روشن برای بازار ايران پرداختند.

البته اميرکبيربه فکر ايجاد کارخانۀ قند و راه انداختن کشت چای هم بود که در گذشته در ايران معمول نبود. اما با قتل اميرکبير کشت چای متوقف ماند. و از سال ۱۸۷۰ به بعد رفته رفته و به صورت پراکنده کشت چای آغاز شد.  نخستين مزارع چای در ايران چند سالی پيش از انقلاب مشروطه در لاهيجان و تنکابن احداث شد اما توسعه ای نيافت. 

نفوذ آداب چای نوشی را می توان دريکی از نقاشيهای معروف دوران قاجار ديد که اثری است ازاسماعيل جلاير و اکنون در موزۀ ويکتوريا و آلبرت لندن است. اسماعيل جلاير با چيره دستی زنان دربار را در ايوانی رو به باغ در پای سماور ترسيم می کند. زنانی که به رقص، نواختن موسيقی، کشيدن قليان ويا نوشيدن چای سرگرم اند. در کنار سماور، قوری چای، قند و شيرينی های گوناگون، ميوه هايی مثل انجير، انار و هندوانه ديده می شود. به گفته ای، اين نقاشی يادآور تصويری است که همسر سفيرانگليس، ليدی شل، در خاطرات خود از مهمانی چای مهد عليا،  مادر متنفذ ناصرالدين شاه  ارائه کرده است. او در روز ۱۲ ژانويه ۱۸۵۰ درخاطرات خود آورده است: درمهمانی مهد عليا چای، قهوه و قليان برای مهمانان آوردند. پس از مدتی انواع ميوه ها و شربت ها به همراه نوشيدنی های سرد به مهمانان تعارف شد. 

به گفتۀ يک ديپلمات ديگر در سالهای پايانی قرن نوزدهم چای ديگر نوشيدنی ملی ايرانيان شده  بود و چايخانه ها محل رفت و آمد طبقات متوسط و پايين بود که مثل باشگاهی به آن رفت وآمد می کردند تا احوال هم را بپرسند و به آواز بلبلان در قفس گوش کنند.

در واقع ايرانيان رواج کشت چای را به صورت گسترده به کاشف السلطنه مديون اند که نام اصلی اش محمد خان قاجار قوانلو بود. او پس از پايان تحصيل در دارالفنون به خدمت دولت درآمد و با پست معاونت کنسول به فرانسه رفت. در رشتۀ علوم سياسی و اقتصادی درس خواند و به ايران بازگشت. در سال ۱۲۸۰ شمسی به عنوان ژنرال کنسول ايران رهسپار هندوستان شد و پس از مشاهده شباهت آب و هوای هند، با آب و هوای شمال ايران به فکر آوردن نهال چای و کشت آن در گيلان افتاد و چندين هزار نهال چای را به ايران آورد.

تلاش های او برای آموختن نحوۀ کاشت و برداشت و وارد کردن نهال چای به افسانه آميخته شده است. ولی به هر صورت نشان دهندۀ آن است که در اين راه متحمل زحمات فراوانی شده است. بويژه آنکه جانش را هم بر سر اين کار گذاشت. داستان از اين قرار است که وی در سال ۱۳۰۸در سن ۶۰ سالگی برای مطالعه بيشتر در زمينۀ کشت چای به چين و ژاپن رفت و چهار متخصص کشت چای را با خود به ايران آورد اما در بازگشت به هنگام عبور از کوهستانهای بوشهر به شيراز، اتومبيلش به دره سقوط کرد و کشته شد.  آرامگاه او در شهر چای ايران، لاهيجان به موزه چای بدل شده است.

در سال ۱۳۰۹ ش برای تشويق چايکاران بنگاه خريد برگ سبز چای در تنکابن تأسيس شد. در سال ۱۳۱۲ نخستين کارخانه چای کشور در شهر لاهيجان به وجود آمد. پس از آن هفت کارخانۀ ديگر پی در پی بنا نهاده شد. در سال ۱۳۵۵ تعداد کارخانه های چای کشور به ۱۲۷ رسيده بود اما کمی بعد برخی از آنها تعطيل شد بطوری که در سال ۱۳۶۵ به ۹۵ واحد رسيد.

در سال ۱۳۱۹ سطح زير کشت چای ۶۰۰ هکتار بود اما از آن زمان رو به افزايش گذاشت بطوری که در سال ۱۳۲۹ به ۷۰۰۰ هکتار، در سال ۱۳۳۸ به ۱۸۰۰۰ هکتار و در سال ۱۳۴۷ به ۳۱۰۰۰ هکتار رسيد. سازمان چای کشور نيز در سال ۱۳۳۷ به وجود آمد و اکنون ايران يکی از تو ليد کنندگان و مصرف کنندگان مهم چای در دنياست.

کاشتن، چيدن، خشک کردن، نگهداری و نوشيدن چای آداب خاص خودرا يافته است و در سنت و فرهنگ مردم هم اثرگذاشته است. مثلا دربارۀ چای می گويند بايد سه خاصيت داشته باشد: خوش طعم باشد، خوش عطر باشد، و خوش رنگ. و دربارۀ کيفيت استکان چای هم گفته می شود که بايد لب ريز، لب سوز و لب دوز باشد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

برای بسیاری از مردم دنیا بخصوص در کشورهایی که به تلویزیون های دلخواه دسترسی ندارند، ماهواره جزیی از زندگی است. ببینیم آنهایی که در ایران هر از گاه بشقاب های ماهواره ای شان جمع آوری می شود، با موضوع چه برخوردی دارند و دربارۀ اوقات فراغتشان چه می گویند؟

پنجره ای به خانه همسايه

تلويزيون ماهواره ای در بسياری از کشورهای جهان جزئی از زندگی  و  منبع اطلاعات و آموزش و سرگرمی مردم شده است. برخی معتقدند که تلويزيون ماهواره ای برای مردم عادی همان خاصيتی را دارد که اينترنت برای طبقات تحصيل کرده و اهل کتاب. البته بيشتر  کانال های ماهواره ای در دنيا از ارزشهای متعالی فرهنگی، هنری و اجتماعی و برنامه های حرفه ای بی بهره اند. با اين حال بسياری از بينندگان به آنها معتاد شده اند و ممنوعيت قانونی و مصادره و برداشتن آنها معمولا بر اشتياقها می افزايد. در خاور ميانه و غرب آسيا رشد تلويزيونهای عربی و ترکی خارق العاده بوده و انقلاب اطلاعاتی عظيمی  پديد آورده است. در کشور ترکيه حدود ۳۰۰ فرستندۀ تلويزيونی خصوصی وعمومی برنامه پخش می کنند که بيش از۳۰ تای آنها از ماهواره پخش می شود. اينها شامل تلويزيونهای خارج از ترکيه نيست.

در کشورهای عربی صدها فرستندۀ تلويزيونی خصوصی و دولتی هست که حدود ۳۰۰ تای آنها از ماهواره پخش می شود. در اين ميان شايد بتوان گفت که فقط چند فرستنده توانسته اند محبوبيت سراسری کسب کنند.

مثلاًً با آن که در ميان حدود ۲۰ کشور، عربی زبان مشترک به حساب می آيد، اما لهجه ها و گويش ها بسيار متفاوت است. تلويزيون ماهواره ای مانند پنجره ای به خانۀ همسايه و خويشاوند نزديک باز شده  است و گاهی همسايه ها  از اين پنجره ها چيزهائی می بينند که چشمان خود را هم باور نمی کنند. زن صحرانشين يمنی يا موريتانيائی، زن مصری يا لبنانيی را می بيند که با آرايش کامل، در کوچه و خيابان بی حجاب راه می رود  و شلوار تنگ جين به پا دارد. يا می بيند که عمده ترين محصول صادراتی کشور مسلمان تونس شراب است. يا « شو» ها و شب زنده داری های عربی بسی پر زرق و برق تر و عريان تر از مشابه غربی آن هاست. فلسطينی ها از همين پنجره ها زندگی اسرائيلی ها را می بينند و با بد بختی ها و ذلت های خودشان مقايسه می کنند. اين آشنائی با تشابهات و تفاوت های زندگی فردی و اجتماعی در ميان ملت های عرب باعث پيدايش مطالبات و تمايلات ريشه داری شده که امواج آن جوامع سنتی و سختگير را از خليج فارس تا شمال آفريقا در بر گرفته است.

درميان فارسی زبانان

درميان فارسی زبانان نيز تلويزيون های ماهواره ای محبوبيت دارد، و در ايران اين وسيلۀ ارتباط جهانی اين امکان را فراهم کرد تا ايرانيان بتوانند با جهان خارج در ارتباط باشند و ايرانيان مهاجرهم بتوانند از طريق بيست و چند کانال فارسی زبان تلويزيونی با هم ميهنانشان در داخل کشور صحبت کنند و نقطه نظراتشان را در بارۀ مسائل مختلف بيان دارند. همين تماس ها باعث آن گرديد تا بسياری از توهمات – اعم از منفی يا مثبت - که در بارۀ آنها در اذهان برخی از ايرانيان داخل کشور وجود داشت فرو بريزد و در مورد آنان نظرات روشن تری  پيدا کنند. تلويزيونهايی که از داخل برای ايرانيان خارج برنامه تهيه می کنند، می کوشند تصويری دلپذيرتر از واقعيت عرضه کنند.

در کشورهايی که بر تلويزيونهای داخلی سانسور حاکم است ويا محدوديتهای مذهبی و اجتماعی شديد اعمال می شود، بيشتر، برنامه های « شو»، « فيلم سينمائی – ترجيحاً به زبانهای محلی -» و کانال های تصاوير بی پرده خريدار دارد. گفتنی است که در ايران و افغانستان فيلم های فارسی و هندی مبتذل، معروف به آبگوشتی، بار ديگر از طريق کانال های ماهواره ای باز گشت کرده اند.

با اين حال، تلويزيون های ماهواره ای اثرات مثبت فراوانی نيز بر قالب و محتوای شبکه های تلويزيونی داخلی داشته اند؛ مثل واژه هائی که در مباحث سياسی و نظری به کار برده می شود و يا پخش زنده مباحث سياسی. اينها سوای اثرات فرهنگی تلويزيون های ماهواره ای، مانند مد و آرايش، موسيقی خاص جوانان و آشپزی است. به يمن اين کانال ها امروزه بينندگان از تنوع غذائی وسيع تری برخوردارند و سفرۀ رنگين تری می چينند که  دستورات پخت و پز آن ها را، به جای آشپز های سنتی، جوانانی می دهند که رو پوش سفيد و دستکش های تميز آنها چشم بيننده را خيره می کند. آنها رفتار و کرداری به سان پزشکان و پرستاران در آزمايشگاه و اتاق های عمل دارند و قبل از به کار بردن هر مادۀ غذائی، دقيقاً توضيح می دهند که هر گرم از آن مادۀ غذائی چه مقدار کالری دارد و چه ميزان انرژی به ما می دهد. اينها چيزهائی است که  از کانال های ماهواره ای گرفته شده است. به اين ترتيب با آنکه تلويزيون ماهواره ای هنوز در اول راه و مرحلۀ طفوليت خودش است، اما اثرات شگفت انگيز آن بر زندگی مردم، به خصوص  جوامع جهان سوم، از همين حالا به وضوح ديده می شود.

 

 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

چرا به زیارت می رویم و چه نیازی زائران را از اطراف جهان به حرم امام رضا در مشهد مي كشاند. در میان زمزمه های زائران گاه این بیت شعر به گوش می رسد:

اغنیا مکه روند و فقرا پیش تو آیند
جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی!

آیا چنین است؟
چند تن از زائران حرم امام رضا راز دل خود را بازگو می کنند.

چیزی هست كه آرامش می دهد
اردوان روزبه
آدم هایی با لباس های رنگ وارنگ كه نشان ازقومیت های مختلف دارد، آدم هایی از راه های دور، آدم هایی با نگاه های پر امید، با خواستهای خیلی شخصی و قلبی پا به این شهر می گذارند. اینجا مشهد است شهری در شرق ایران با جمعیتی دومیلیون نفری كه هر ساله با بیست میلیون زائر، پر و خالی می شود .

اگرچه آمدن به مشهد هم فال و هم تماشا به حساب می آید، اما بسیارند آدم هایی كه با نیت به اینجا می آیند، با این نیت كه چیزی را كه می خواهند از امام رضا طلب كنند و یا او را به عنوان واسطه نزد خدا بگیرند تا خداوند حاجتشان را بر آورده كند.

عظمت و بزرگی بنایی كه هر روز در حال باز سازی است و خیابان های پر رفت و آمد اطراف آن گواه همین آمدن ها است. 

پای صحبت هر كسی كه بنشینید می تواند برایتان بگوید چه چیزی از امام رضا می خواهد. كوچك و بزرگ ، زن و مرد ، آدم هایی با چهرۀ غم زده، مردان بدهكاری كه رو به روی حرم امام رضا می ایستند و از او طلب حاجت می كنند، زنانی كه مریض دارند، پدرانی كه فرزند راه دور دارند و بچه هایی كه آرزوی داشتن یك اسباب بازی دارند و آدم هایی كه از هزاران كلیومتر دور تر، از كشور هایی دور می آیند تا چیزی بگیرند.

... ای امام رضا تو می دانی من كسی را ندارم، تو می دانی كه دیگر همۀ دكتر ها به خاطر سرطانم جوابم كرده اند، من از تو شفایم را می خواهم ...

این گونه تقاضا كردن را شما می توانید پشت مكانی موسوم به " پنجرۀ فولاد " نزدیك قبر امام رضا از كسانی بشنوید كه چهره شان نشان می دهد سخت بیمارند در حالی كه بندی سبز رنگ را به خود بسته اند و آن را لای این پنجره گره زده اند، خوب است بدانید همه ساله دهها نفر از همین راه واقعا به خواسته شان می رسند، بسیار هستند كه می گویند چشم های نابینایشان در یكی از همین تمنا كردن ها شفا پیدا كرده است و یا افرادی كه فلج كامل بوده اند و به یكباره در پشت همین پنجرۀ فولاد از جای برخاسته اند.

باید یك بار این صحنه را ببینید ،‌غلغله می شود ، نوعی مراسم به نام " نقاره زنی " اجرا می شود، شیپورهای بلندی كه بر بالای گلدسته ها دمیده می شود و پیام دارد كه در حرم حادثه ای مهم رخ داده است. در این گونه مواقع است كه " خدام " حرم برای آنكه مردم به سمت فرد شفا یافته حمله نكنند به دور او حلقه ای درست می كنند چرا كه  مردم معتقدند كسی كه این گونه شفا یافته است حتی تكه ای از لباسش هم متبرك است.

بسیاری حتی از دیدن قبر امام رضا به آرامش می رسند. برای همین است كه شما ‌همیشه در حرم كرد، ترك، لر، بلوچ، لبنانی و عرب و یا گاهی از مردم آسیای میانه و حتی اروپایی و آمریكایی، حتا جالب تر، پیروان مذاهب و ادیان دیگر را می بینید كه به نیت گرفتن " حاجت " به اینجا آمده اند. یک دوست ارمنی را می شناسم كه می گفت شفای بچه اش را از امام رضا گرفته و یا مرحوم ساموئل خاچیكیان كارگردان بنام سینمای ایران اشاره می كرد هر بار كه مشهد می آید برای آرامش به زیارت حرم اما رضا می رود.

برای تهیۀ همین گزارش بود كه با دو پسر ایرانی متولد هلند آشنا شدم ، آرشا  و ارشك.  آنها برای اولین بار بود كه به زیارت می آمدند. آرشا بیست ساله این زیارت را فوق العاده می دانست. او می گفت مثل این است كه وارد یك حجم بزرگ نور شده و ارشك می گفت دلم از همۀ غم ها خالی شد و آرام شدم. سیما مادر ارشك هم می گوید پسرش پرخاش جویی می كرد اما واقعا بعد از زیارت آرام شده است. 

با توریستی به نام " رونالد " كه صحبت می كردم، می گفت اگر چه روز اول به این بنای بزرگ و فاخر به چشم یك اثر تاریخی نگاه می كرده، اما دفعات بعد حس زیارت داشته  درست مثل كلیسایی كه در نزدیكی خانه شان در " روتردام " است.

اما بچه ها هم حرف های زیادی دارند. بزرگتر ها وقتی بچه هایشان را برای بار اول به این زیارت می آورند، به آنها می گویند كه دعای اول خیلی زود مستجاب می شود. اعتقادی در بین زوار هست كه بنا بر آن دعاهای اول زود حاجت می گیرند.

افراد زیادی هستند كه شاید مریض ندارند، ‌بدهكار نیستند، نمی خواهند دركنكور قبول شوند و یا همسر خوبی پیدا كنند، اما به خاطر " آرامش " مقیم و مجاور حرم امام شده اند. شما در اطراف حرم مصری هایی را می بینید كه چند نسل است به خاطر همجواری مهاجرت كرده اند و یا عراقی ها و پاكستانی ها و هندی هایی را كه سال ها است اینجا زندگی می كنند.

فصل مشترك تمامی اینها " آرامش " و " تمنا " است، نوعی قداست همه گیر كه نشانه های آن را حتی در خیابان های منتهی به حرم می بینی كه افراد رو به روی حرم می ایستند و زیر لب سلام می دهند:

.....السلام علیك یا امام رضا ......السلام علیك یا غریب الغربا .... السلام علیك یا امام الرئوف ....

آنها از همان دور اظهار علاقه و ارادت می كنند. بسیاری از آدم هایی كه اینجا هستند باور دارند كه جواب می گیرند و بسیاری نیمه شب های زمستانی را در همین حرم  و در برابر قبر امام به نجوا  سر می كنند. همۀ آنهایی كه او را می شناسند با او حرفی برای گفتن دارند ، حتی بچه های عقب ماندۀ ذهنی و یا نابینایان مادر زاد ... امام رضا جایی در خواستۀ درون آنها نهفته است، چیزی كه می تواند درون آنها را عوض كند.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

ايران بزرگترين توليدکننده فرش دستباف جهان است. اما در سال های گذشته رقبا بخشی از بازار ايران را در اختيار گرفته و درآمدهای اين کشور از محل صادرات فرش در حال کاهش است.

بر اساس آمارهای رسمی درآمد حاصل از فرش ايران در ده سال گذشته به کمتر از نصف کاهش يافته و از حدود يک ميليارد دلار به کمتر از ۵۰۰ ميليون دلار رسيده است.

بر اساس آمارهای رسمی، صادرات فرش از ۵۳۷ ميليون دلار در سال ۲۰۰۳ به حدود ۴۴۷ ميليون دلار در سال ۲۰۰۵ کاهش يافته و گزارش ها نشان می دهد که روند کاهش صادرات در سال ۲۰۰۶ نيز ادامه يافته است.

اين در حالی است که فرش دستباف ايران تا پيش از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، حدود ۵۵   درصد بازار تجارت جهانی اين کالا را در اختيار داشت اما اکنون اين رقم به کمتر از ۳۰ درصد رسيده است.

با وجود اين ايران همچنان در بازار جهانی فرش در مقام نخست قرار دارد.

گرانی مواد اوليه، دستمزد بالا و کاهش کيفيت توليد از مهمترين عوامل کاهش صادرات فرش دستباف است. افت کيفيت فرش ايرانی در سال های گذشته يکی از عمده ترين دلايل از دست رفتن بازار جهانی اين کالاست.

فرش دستباف به سه دسته ابريشمی، پشمی و مخلوطی از پشم و ابريشم تقسيم می شود. معمولا در تار و پود فرش مقداری نخ پنبه ای نيز استفاده می شود. بخش عمده فرش های دستباف ايران پشمی هستند. 

بخشی از مشکلات صنعت فرش ايران به تهيه پشم برمی‌گردد. بيش از ۶۰ ميليون رأس دام در ايران وجود دارد اما بخش عمده‌ای از پشم مورد نياز در قاليبافی از خارج وارد می‌شود. بالا بودن قيمت گوشت در ايران و تفاوت آن با قيمت پشم سبب شده است تا سرمايه‌گذاران تمايلی به توليد پشم در ايران نداشته باشند. 

کمبود سرمايه مشکل اصلی بافندگان فرش است. اين گروه از محروم ترين افراد کشور به حساب می آيند و زندگی آنها به درآمد فرش وابسته است.

فرش ايرانی معمولا به صورت خانگی و در کارگاه های کوچک بافته می شود و زنان بيشترين جمعيت شاغل در اين صنعت را تشکيل می دهند. بافندگان فرش معمولا روستائيان هستند. حدود دو ميليون نفر از راه فرش مخارج زندگی خود را تامين می‌کنند که يک ميليون و دويست‌هزار نفر آنها بافنده فرش هستند. کمتر فروش رفتن فرش زندگی اينان را دشوار کرده است.

در مقابل رقبای ايران مجتمع های بزرگ راه اندازی کرده اند و فرش را به صورت صنعتی و انبوه توليد می کنند. به همين دليل هزينۀ توليد آنها پايين می آيد و گفته می شود نصف هزينه توليد فرش در ايران است. علاوه بر اين، معمولا کنترل و نظارت کافی بر روی توليد خانگی وجود ندارد و همين مسئله باعث افت کيفيت فرش های توليدی شده است.

بی توجهی به تنوع رنگ، طرح و بی توجهی به تقاضاهای بازار و نبود تبليغات کافی نيز تاثير قابل ملاحظه ای در کاهش تقاضا برای فرش ايرانی گذاشته است. به عقيده کارشناسان، توليد بی رويه فرش ماشينی نيز يکی از عوامل تاثير گذار بر بازار فرش دستباف است. توليد سرانه فرش ماشينی در ايران سالانه دو متر مربع است که گفته می شود مازاد بر نياز داخلی است.

اما مهمترين مشکل صنعت فرش دستباف استفاده از مواد اولیۀ نامرغوب از سوی بافندگان فرش است که بازار جهانی فرش ايران را در مخاطره قرار داده و باعث شده تا رقبای فرش ايرانی سهم بيشتری در بازار تجارت جهانی به دست آورند.

کشورهای پاکستان، هند، چين و ترکيه در سال های گذشته با توليد فرش هايی با طرح ايرانی به قيمت بسيار کمتر و با کيفيت بهتر بخشی از سهم ايران را از آن خود کرده اند.

امريکا، آلمان، ايتاليا، بريتانيا، فرانسه، کشورهای حاشیۀ خليج فارس و ژاپن مهمترين خريداران فرش ايران هستند. 

اخيرا مرکز ملی فرش ايران برای بازاريابی و معرفی فرش ايرانی از ۱۵ کارگردان سرشناس خواسته تا در ساخت فيلم های کوتاه پنج دقيقه ای مشارکت کنند. 

بهرام بيضايی، عباس کيا رستمی، داريوش مهرجويی، ابراهيم حاتمی کيا، مجيد مجيدی، کمال تبريزی، رخشان بنی اعتماد، ناصر تقوايی، خسرو سينايی، نورالدين زرين کلک، مسعود جعفری جوزانی، سيف الله داد، مجتبی راعی، رضا هنرمند و بهروز افخمی کارگردان های دعوت شده برای ساخت فيلم در باره فرش ايرانی هستند.

هدف از ساخت اين فيلم های کوتاه، ارتقا جايگاه فرش در سطح ملی و بين المللی، توسعۀ فرهنگ استفاده از فرش دستباف در داخل و خارج، آشنايی بازارهای هدف با زوايای مختلف فرش دستباف ايران و توليد ثروت برای کليه دست اندارکاران فرش اعلام شده است.

مسئولان صنعت فرش دستباف در ايران می گويند مطالعات نشان داده که بازارهای هدف از وضعيت فرش ايران اطلاعات کافی ندارند برای همين قرار است اين فيلم ها برای تبليغات فرش در رسانه های داخلی و خارجی و در جشنواره ها به نمايش گذاشته شود.

مقامات دولتی اميدوارند هنر کارگردان های سرشناس به ياری صنعت فرش دستباف بيايد و فيلم های آنها به گسترش صادرات فرش کمک کند بلکه به اين طريق بخشی از اعتبار از دست رفته فرش ايرانی برگردد. 


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب

شايد نام زرشک بر لبان شما لبخند بنشاند و طعم آن حس چشايی شما را برانگيزاند اما، آنگونه که شهاب آزاده روايت می کند، برای علی که به روستای "خشک" در خراسان برگشته تا درجمع آوری زرشک به خانواده اش کمک کند زرشک معنای ديگری دارد.

زرشک، از پلو تا نوشابه

در روستای مزداب، نزديک بيرجند، خانوادۀ قلی پور بخش اصلی خانۀ خود را در آبان ماه به خشک کردن زرشک اختصاص داده اند. خوشه های زرشک به در و ديوار خانه آويزان شده تا خشک شود. اين خوشه های قرمز زرشک بايد روی ديوارها بماند تا کاملا خشک شده و به بازار مصرف عرضه شود.

زرشک محصول بومی خراسان جنوبی است و به صورت گسترده در آن مناطق کشت می شود. مرکز اصلی توليد زرشک در ايران است و تقريبا ۹۸ درصد زرشک ايران در مناطق اطراف بيرجند و قاين توليد می شود. در ديگر مناطق ايران بخصوص در اطراف البرز، زرشک به صورت وحشی می رويد اما اين زرشک هسته دار و فقط برای توليد آب زرشک و لواشک خوب است.

 در اطراف بيرجند باغات زيادی برای توليد زرشک ايجاد شده است. آمار های رسمی نشان می دهد که ۱۸ هزار خانوار روستايی و شهری در زنجيرۀ توليد، توزيع و فرآوری زرشک فعاليت دارند. نزديک به ۷۸۰۰ هکتار از باغات منطقه زير کشت زرشک است و سالانه ۸ هزار و ۴۵۰ تن زرشک  توليد می شود. ارزش اقتصادی اين محصول ۲۴ ميليارد تومان برآورد می شود.
قيمت هر کيلو زرشک در فصل برداشت در شهر بيرجند به طور ميانگين حدود چهار هزار تومان است.
زرشک معمولا از طريق قلمه زدن تکثير می شود و ارتفاع درختچه های آن يک تا يک و نيم متر است و ماهی يک بار آبياری لازم دارد. درختچۀ زرشک در ارديبهشت ماه گل های زرد رنگی می دهد که در تابستان به ميوه تبديل می شوند، در اواخر مهر و اوايل آبان زرشک رسيده و آمادۀ برداشت است.
درختچه های زرشک خار دار و ميوۀ آن به شکل خوشه است. خوشه های زرشک را با قيچی می چينند. خوشه های چيده شده را به ديوار آويزان می کنند تا هم از گرد و خاک در امان باشد و هم نيازی به وسايلی مانند خشک کن نداشته باشد.
خشک کردن زرشک از مراحل مهم زنجيرۀ توليد است چون زرشک به سرعت سياه شده و کپک می زند و حتی بعد از خشک شدن نيز احتمال خراب شدن آن زياد است. برخی کشاورزان پنکه هايی را جلوی خوشه های زرشک می گذارند تا زودتر خشک شود.
معمولا زرشک ها سه تا پنج ماه روی ديوار می ماند و بعد از آن پنکۀ بزرگی جلوی آن قرار می دهند تا گرد و غبار روی زرشک گرفته  شود. خارها را نيز زنان روستايی از زرشک های جدا کنند.
زرشک تالاری
زرشک مرغوب قرمز رنگ به "زرشک تالاری" معروف است و زرشک های درجه دوم نيز " زيرتالاری" نام دارد. دليل نام گذاری زرشک تالاری به خاطر اين است که در تالارهای غذاخوری مصرف دارد و با آن زرشک پلو درست می کنند.
برخی کشاورزان برای براق شدن زرشک ها به آن پارافين اضافه می کنند. اين کار اگر چه زرشک را مشتری پسند می کند اما از عمر آن نيز می کاهد.
زرشک را می توان برای يک سال به آسانی نگهداری کرد اما اگر به آن پارافين زده شود در عرض سه تا چهار ماه خراب می شود.
زرشک توليد شده معمولا در بازارهای مشهد و تهران عرضه می شود. مهمترين استفاده اين محصول همان زرشک پلو معروف است اما مربا و آب آن نيز خوشمزه و گران است. روستائيانی که زرشک توليد می کنند تقريبا در اکثر غذاهای خود از کوکو سبزی گرفته تا قيمه از زرشک استفاده می کنند. توليد کنندگان اين محصول می گويند زرشک در کاهش فشار خون بسيار موثر است. به تازگی در شهر مشهد نوشابه زرشک نيز توليد شده است. گفته می شود خارجی ها از زرشک به عنوان رنگ دهنده و چاشنی غذا استفاده می کنند.

 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
Home | About us | Contact us
Copyright © 2025 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.